نقد و بررسی اصول و عقاید شیعه دوازده امامی (جلد اول)

فهرست کتاب

منابع اصلی حدیث نزد شیعۀ دوازده‌امامی

منابع اصلی حدیث نزد شیعۀ دوازده‌امامی

منابع حدیثی معتبر شیعه هشت عنوان کتاب است که آنها را «جوامع ثمانیه» می‏نامند [۱۲۹۲]، و می‏گویند آنها منابع معتبر احادیث روایت شده از ائمه هستند [۱۲۹۳]. محمد صالح حائری عالم معاصر شیعه می‏گوید: «کتاب‏های صحیح امامیه هشت تا هستند، چهار کتاب از آنِ سه محدث اول و سه تای آنها از آنِ سه محدث آخر و هشتمین آنها اثر حسین نوری معاصر است» [۱۲۹۴].

نخستین و صحیح‏ترین منبع حدیثی شیعه «الکافی» محمّد بن یعقوب کلینی است [۱۲۹۵]. سپس کتاب «من لا یحضره الفقیه» [۱۲۹۶]محمد بن بابویه قمی، سپس کتاب «تهذیب الأحکام» [۱۲۹۷]و کتاب «الإستبصار» [۱۲۹۸]که هر دو کتاب تألیف ابی‌جعفر محمد بن حسن طوسی مشهور به «شیخ الطائفة» می‏باشد.

فیض کاشانی دربارۀ این کتاب‌ها گفته است: «امروز محور اصلی احکام شرعی بر این چهار اصل است و اینها کتاب‏هایی هستند که مؤلفان‌شان بر صحت آنها گواهی می‌دهند» [۱۲۹۹]. آقابزرگ تهرانی نیز معتقد است: «کتاب‏های چهارگانه، مجموعۀ احادیثی هستند که تا امروز هم احکام شرعی از آنها استنباط می‏شود» [۱۳۰۰]. این‌ چهار کتاب قدیمی‏ترین کتاب‏ها و منابع شیعه هستند.

پس از تألیف آثار مذکور، علمای شیعه در قرن یازدهم و بعد از آن کتاب‏هایی را تدوین کردند که مورد پسند علمای هم‌عصرشان قرار گرفت. چهار عنوان آن‌را «مجامیع چهارگانۀ جدید» نامیده‏اند که عبارتند از «الوافی» [۱۳۰۱]تألیف محمد بن مرتضی معروف به ملا محسن فیض کاشانی، «بحار الأنوار الجامعة لدُّرَر اخبار الائمة الأطهار» [۱۳۰۲]از محمد باقر مجلسی، «وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة» [۱۳۰۳]تألیف حُر عاملی و «مستدرک الوسائل» [۱۳۰۴]حسین نوری طبرسی.

[۱۲۹۲] مفتاح الکتب الأربعة: ۱/۵. [۱۲۹۳] همانجا؛ أعیان الشیعة: ۱/۲۸۸. [۱۲۹۴] الحائری، منهاج عملی للتقریب: مقاله‌ای است که در مجلۀ «رسالة الإسلام» در قاهره منتشر شده است. همچنین با چند مقالۀ منتخب دیگر از همان نشریه به اسم «الوحدة الإسلامیة» چاپ شده است، ص۲۳۳. [۱۲۹۵] برای شناخت «کافی» این کتاب‌ها بنگرید به: الذریعة: ۱۷/۲۴۵؛ نوری، مستدرک الوسائل: ۳/۴۳۲؛ مقدمه الکافی؛ حر العاملی، وسائل الشیعة: ۲۰/۷۱. این کتاب‌ها اعتراف می‏کنند که «کافی» در میان منابع چهارگانۀ معتبر شیعه، صحیح‏ترین است و اینکه چون این اثر در دوران غیبت صغری نوشته شده، می‌توان در مورد روایاتش تحقیق کرد و از صحت آنها مطمئن بود. این اعتماد کاذب و بی‌پایه در حالی به کتاب کلینی ابراز می‌گردد که در بین منابع چهارگانۀ حدیثی شیعه، کافی تنها کتابی است که افسانۀ تحریف قرآن را نقل، و از آن دفاع کرده است، و چنان‌که حر عاملی می‏گوید: «احادیث کافی به ۱۶۰۹۹ حدیث می‌رسد» (أعیان الشیعة: ۱/۲۸۰). این کتاب بارها تجدید چاپ شده و تعدادی از علمای شیعه آن‌را شرح کرده‏اند؛ از جمله: مجلسی در «مرآة العقول» که به صحت و ضعف احادیث کافی توجه کرده است؛ ولی احادیثی از آن‌را صحیح دانسته که به اجماع مسلمانان کفر است؛ مانند روایات تحریف قرآن. دیگر شرح و تفسیرهای کافی عبارتند از: «الشافی فی شرح الکافی»، خلیل بن الغازی القزوینی؛ «شرح فروع کافی»، محمد هادی بن المولی محمد صالح المازندرانی؛ و شرح‌های دیگری از امیر اسماعیل خاتون آبادی، مولی محمد امین بن محمد شریف، حسین سجاسی زنجانی و محمد حسین یحیی النوری. [۱۲۹۶] برای شناخت این کتاب به کتاب‌های زیر مراجعه کنید: خوانساری، روضات الجنّات، ۶/۲۳۰ تا ۲۳۷؛ أعیان الشیعة: ۱/۲۸۰؛ مقدمۀ من لا یحضره الفقیه، که شامل ۱۷۶ باب است: باب اولش باب طهارت و آخرین بابش باب النوادر و احادیث آن به ۹۰۴۴ حدیث می‌رسد، در مقدمۀ کتابش ادعا می‌کند که آن‌را با حذف سندها تألیف نموده است تا طُرُقش زیاد نشود؛ همچنین احادیثش را از مشهورترین مراجع استخراج نموده و فقط احادیثی را روایت کرده که به صحت‌شان ایمان دارد. [۱۲۹۷] برای شناخت آن به این کتاب‌ها مراجعه کنید: طبرسی، مستدرک الوسائل: ۴/۷۱۹؛ الذریعة: ۴/۵۰۴؛ مقدمۀ تهذیب الأحکام. آن‌را جهت رفع تناقضاتی که در روایات موجود است تألیف نموده و باب‌های آن به ۳۹۳ باب می‌رسد و بعداً از تعداد احادیثش بحث خواهد شد. [۱۲۹۸] این کتاب در سه جزء نوشته شده است: دو جزء آن در عبادات و جزء دیگرش دربارۀ دیگر ابواب فقهی می‏باشد و تعداد باب‌هایش به ۳۹۳ می‏رسد و مؤلفش احادیث را در ۵۵۱۱ حدیث محصور نموده و گفته است: «تعداد آنها را مشخص کرده‏ام تا از آن کم و زیاد نشود». در کتاب الذریعة آمده است که تعداد احادیثش ۶۵۳۱ است، پس این با آنچه مؤلفش می‏گوید در تضاد است؛ بنگرید به: الذریعة: ۲/۱۴؛ أعیان الشیعة: ۱/۲۸۰، و حسن الخسان در مقدمۀ إستبصار. [۱۲۹۹] الوافی: ۱/۱۱. [۱۳۰۰] الذریعة: ۲/۱۴. [۱۳۰۱] این اثر در سه جلد قطور و ۲۷۳ باب نوشته شده است. محمد بحر العلوم می‏گوید: «احادیث آن به حدود پنجاه هزار مورد می‌رسد (لؤلؤة البحرین، حاشیه: ص۱۲۲) و این در حالی است که محسن‌الأمین تعداد کل احادیث کتاب‌های چهارگانۀ حدیثی شیعه را ۴۴۲۴۴ حدیث می‌داند؛ بنگرید به: أعیان الشیعة:۱/۲۸۰. [۱۳۰۲] گفته‏ شده که این اثر، جامع‏ترین کتاب در حدیث می‌باشد که از کتاب‌های معتبر شیعه جمع‏آوری شده است. برای آشنایی بیشتر بنگرید به: الذریعة: ۳/۲۷ و أعیان الشیعة: ۱/۲۸۰. [۱۳۰۳] این کتاب، جامع‏ترین کتاب در احادیث احکام شیعه است. مؤلفش در آن روایاتی را از ائمه نقل کرده که در کتاب‌های چهارگانه نیز موجود است و ـ به ادعای شیعه‌ـ در هر زمانی محور هستند. چنان‌که آقابزرگ تهرانی می‏گوید، عاملی علاوه بر آن، روایات دیگری را نیز از حدود هشتاد کتاب‏ معتبر بر آن افزوده است. اما شیرازی در مقدمۀ الوسائل می‌گوید که آنها از یکصد و هشتاد کتاب بیشتر هستند؛ اما تناسبی بین این دو رأی وجود ندارد؛ ولی حرّ عاملی اسم کتاب‌هایی را که از آنها نقل نموده، ذکر کرده است كه از هشتاد کتاب بیشتر هستند. همچنین وی به کتاب‌های بسیاری غیر از آنها اشاره نموده كه به آنها مراجعه کرده؛ اما احادیث را با واسطۀ کسانی دیگر که از آنها نقل نموده دریافت کرده است. این اثر چندین بار در سه جلد منتشر شده است، و در سال‌های اخیر نیز با تصحیح و تعلیق برخی از علمای شیعه در بیست جلد منتشر شده است؛ بنگرید به: شیرازی، مقدمه الوسائل؛ أعيان الشيعة: ۱/۲۹۲ و ۲۹۳؛ الذریعة: ۴/۳۵۲ و ۳۵۳؛ حر العاملی، وسائل الشيعة:۱/۴ تا ۸ و ۲۰/۳۶ تا ۴۹. [۱۳۰۴] آقابزرگ تهرانی گفته است: «کتاب مستدرک از لحاظ ارزش و اعتبار مانند مجموعه‌های حدیثی جدید است؛ به طوری که بر مجتهدین بزرگ واجب است از آن مطلع باشند و در استنباط احکام به آن رجوع کنند؛ و اکثر علمای معاصر ما بر این موضوع اتفاق دارند» (الذریعة: ۲/۱۱۰ و ۱۱۱). وی سپس به بعضی آرای علمای معاصر استشهاد نموده که مستدرک را جزء منابع اساسی به حساب آورده‏اند (همانجا). ظاهراً بعضی از علمای شیعه با این نظر آقابزرگ موافق نیستند؛ لذا می‏بینیم که صاحب کتاب «الودیعة» به شدت از آن انتقاد كرده و می‏گوید: «احادیث کتابش را از منابع ضعیف و غیرمعتبری نقل کرده ... و دارای نسخه‌های ثابتی نیست و نسخه‌هایش با هم اختلاف زیادی دارند». وی سپس توضیح می‌دهد که روایت‌های مستدرک الوسائل همان روایت‌های کوتاه‌شدۀ «بحار الأنوار» است که در این اثر به شکل مفصل‌تری عرضه شده است؛ چرا که وی این دو کتاب را حرف به حرف مقایسه کرده است؛ بنگرید به: أحسن الودیعة: ص ۷۴.