مبحث پنجم: خاک قبر حسین برای هر دردی شفا است
شیعه در ادعایی که مخالف عقل و نقل و طب و حکمت است، ادعا میکند که خاک قبر حسین و زمینهای پیرامون آن، برای هر دردی شفاست و هر نوع بیماری را درمان میکند. گویی آنان بر این باورند که حس و مشاهده و تجربه و عقل و طبیعت، هیچ ارزشی ندارند و همه تعطیل شدهاند و فقط خاک قبر حسین موجب بهبودی است نه لطف و توجه خداوندأ. این عقیدۀ کفرآمیز دقیقاً در تضاد با این آیات است:
﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَ﴾[الانعام: ١٧]
«اگر الله (بخواهد) زیانی به تو برساند، هیچکس جز او نمیتواند آنرا دفع کند»،
﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ﴾[النمل: ۶۲]
«(آیا این بتها بهترند) یا کسیکه (دعای) مضطر (= درمانده) را اجابت میکند؛ چون او را بخواند و گرفتاری را بر طرف میسازد؟»،
﴿وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ ﴾[الشعراء : ٨٠]
«و هنگامی که بیمار شوم، اوست که مرا شفا میدهد».
آنها با این اعتقادشان در مورد شفا بودن خاک قبر حسین، شبیه مشرکانی هستند که معتقد بودند سنگها برایشان سود و زیان به بار میآورد و آنان را نجات میدهد. مجلسی هشتاد و سه روایت در بیان شفا بودن خاک حسین و فضل و آداب و احکامش روایت کرده است [۱۷۴۵]. همۀ این روایات دروغ، بر این کفر تأکید میکنند که خاک قبر حسین، مرهم و دوای هر دردی و پناهگاه امنِ هر نگرانی و ترسی است [۱۷۴۶]، اگر بیمار از آن بخورد، چنان سالم و سرخوش میگردد که گویی اصلاً دردی نداشته است [۱۷۴۷]، اگر در کام کودک بریزند، او را از خطرات حفظ میکند [۱۷۴۸]، اگر با مرده در قبر بگذارند، او را در برابر عذاب الهی محافظت میکند [۱۷۴۹]، و اگر شخصی [تسبیح ساختهشده از] آنرا بیهدف در دست بگیرد، برایش پاداش گویندگانِ ذکر نوشته میشود؛ زیرا تسبیحی که از خاک قبر حسین باشد، در دست شخص ذکر میگوید، بدون اینکه او خودش ذکر بگوید [۱۷۵۰].
بر اساس آموزههای مشرکانۀ شیعه، هرگاه شیعهای بیمار گردد، باید به سراغ خاک قبر حسین [در کربلا] برود و وقت مناسبی را برای این کار در نظر بگیرد. سپس در دل تاریکی شب غسل کند و پاکیزهترین لباسش را بپوشد؛ وقتی به قبر رسید، در برابر سر امام نماز بخواند و چون نمازش تمام شد، سجدهای طولانی کند و کلمه «شُکراً» را هزار بار تکرار کند؛ سپس بلند شود و خود را به قبر و ضریح بچسباند و بگوید: «ای سرورم، ای پسر رسول الله، من با اجازۀ تو خاک قبرت را برمیدارم. خداوندا، این خاک را درمان هر دردی بگردان و آنرا ماِیۀ سربلندی از همۀ خواریها قرار ده و عامل ایمنی از همۀ ترسها و باعث بینیازی و رهایی از هر فقری...» [۱۷۵۱]. پس از این کفرگویی، شخص بیمار باید با سه انگشت، سه بار خاک بردارد. روایات سفارش میکنند که آن خاک را در پارچه پاکیزهای قرار دهد و سرش را با انگشتر نقرهای که نگینش عقیق است مُهر کند. سپس در وقت نیاز، به اندازۀ نخود از آن مصرف کند تا شفا بگیرد [۱۷۵۲].
روایت دیگر، بخش دیگری [بر این خاکدرمانی] اضافه میکند؛ بدین صورت که شخص خود را به گریه زده و میگوید: «بسم اللّه و باللّه، خدایا به حق این تربت پاک و طیب و به حق این وصی که در اینجا پنهان است و به حق جد و برادر و پدر و مادرش و به حق فرزندان صادقش و به حق فرشتگانی که دور او میگردند و اطراف قبر او حلقه میزنند و منتظر یاری آن امام بزرگوارند، بر همه آنها درود فرست و در این خاک برای من و همسر و فرزندان و برادرانم شفای تمام دردها را قرار بده» [۱۷۵۳].
بعضی از روایات شیوۀ درمان با خاک حسین را به گونهای دیگر توضیح میدهند. امام صادق میگوید: «خداوند تربت جدم حسین را موجب شفا از هر بیماری و در امان بودن از هر ترس و وحشتی قرار داده است. اگر یکی از شما آنرا گرفت، ابتدا باید ببوسد، سپس بر چشم و صورتش بمالد و بگوید: خداوندا، به حق این خاک و صاحب قبر و کسی که در آن دفن شده، مرا شفا ده« [۱۷۵۴]. روایت دیگر چگونگی و میزان برداشتن خاک را توضیح میدهد. از جعفر صادق به دروغ چنین روایت کردهاند: اگر یکی از شما بخواهد آنرا مصرف کند، به اندازۀ یک عدد نخود از آنرا با انگشتانش بردارد، سپس ببوسد و بر چشمانش بگذارد» [۱۷۵۵]. این همان بیمارستان سیاری است که همواره همراه شیعیان است و توانایی تشخیص و درمان انواع بیماریها را دارد.
ظاهراً این خاک نه تنها درمان نبوده که خود دردی بر دردها افزوده است؛ به قول شاعر: «از قضا سرکنجبین صفرا فزود». هرکس وابسته به چیزی شود و بر آن توکل کند، به آن واگذار میشود. [از آنجا که خاک کربلا نیز مانند هر خاک دیگری قطعاً آلوده به انواع بیماریها و عوامل بیماریزا بوده و هست،] بعضی از شیعیانی که آنرا مصرف کرده بودند، نزد ائمه شکایت بردند که با مصرف آن، نه تنها شفا نگرفتهاند که بدتر شدهاند. امامان هم در جواب میگفتند: «این امتحانی است که خداوند برای یاران و دوستداران ما قرار داده است» [۱۷۵۶].
همانطور که شیعه به هنگام بیماری به این بت که «تربت حسینی» نام دارد روی میآورد، هنگام ترس و یورش دشمن نیز به همین بت پناهنده میشود و او را در وقت اندوه و ماتم، یار و همراه خود میداند. امام آنها میگوید: «اگر از حاکم یا دشمنی ترسیدی، بدون خاک حسین از خانه خارج نشو» [۱۷۵۷]؛ همچنین دستور داده است که بگوید: «خداوندا، من از خاک قبر دوست و فرزند دوستت برداشتهام. آنرا برای من دژ استواری قرار بده، تا از آنچه میترسم و نمیترسم محافظتم کند» [۱۷۵۸]. راوی این افسانه، در ادامه میگوید او این عمل را انجام داده و از هر درد و ترسی که داشته نجات یافته است و بعد از آن هیچ بدی و اندوهی به او نرسیده است [۱۷۵۹].
آرزوی حور العین، دسترسی به این خاک است. در افسانههای شیعه چنین آمده: «وقتی فرشتگان از آسمان به سوی زمین پایین میآیند، حوریان خطاب به آنها میگویند: به عنوان هدیه از خاک قبر حسین برای ما بیاورید» [۱۷۶۰]؛ همچنین گفتهاند: «سجده بر خاک قبر حسین، هفت حجاب بین انسان و خدا را پاره میکند» [۱۷۶۱].
این بخشی از ادعاهای شیعه در مورد خاک حسین است. گویا شیعیان در تقدیس و احترام به این خاک از مشرکان پیشی گرفتهاند؛ زیرا مشرکین در مورد بتها میگفتند: نزد خدا برای ما شفاعت میکنند؛ ولی اینها خاک حسین را از هر چیزی با ارزشتر میدانند، با آن به خدا میرسند، هفت حجاب را میشکافند و حتی خاک و صاحب خاک را خدا میدانند؛ درحالیکه مشرکین میگفتند: بتها فقط نزد خدا شافع ما هستند و ما را به خدا نزدیک میکنند. آری، ادعای شفا بخشیدن با خاک، تنها منحصر به شیعه است و دین خدا از آن بیزار است. خداوندأمیفرماید:
﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾[آل عمران: ٨٥]
«و هرکس دینی غیر از اسلام برگزیند، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است».
در قرآن کریم و سنت نبوی کوچکترین اشارهای در مورد اثرات شفابخش تربت حسین نشده است؛ بلکه تنها مایۀ آرامش و درمان را کلام نورانی خداوند متعال میداند:
﴿قُلۡ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدٗى وَشِفَآءٞ﴾[فصلت: ٤٤]
«بگو: این (قرآن) برای کسانیکه ایمان آوردند، هدایت و شفاست»،
یا میفرماید:
﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا﴾[الاسراء: ٨٢]
«و از قرآن آنچه را که شفا و رحمت برای مؤمنان است نازل میکنیم و ستمکاران را جز زیان نمیافزاید».
در سنت نبویجبیان شده که باید با دعا به خدا پناه بُرد، ولی نه به وسیلۀ خاک و بت و یا فرشتۀ مقرب و پیامبر مرسل؛ تنها باید به خدا روی آورد و فقط از او خواست، تا با ارادۀ پروردگار متعال بندگان محفوظ و ایمن باشند [۱۷۶۲].
مسلمان مکلف است از وسیلۀ مشروع و معقول پزشکی برای درمان بیماری استفاده کند؛ ولی خوردن خاک قبر، بدعتی بزرگ است و نمونههای چنین جهلِ مسخرهای تنها در مذهب شیعه یافت میشود.
***
[۱۷۴۵] بنگرید به: ۱۰۱/۱۱۸ تا ۱۴۰. [۱۷۴۶] از حارث بن مغیره چنین روایت کردهاند: «به امام صادق گفتم: مردی درد و بیماریهای فراوانی دارد و هر درمانی که به کار برده شفا نیافته است؛ باید چه کند؟ گفت: مگر نمیدانید خاک قبر حسین برای هر نوع بیماری شفاست و در برابر هر ترسی امنیت و آرامش است؟» (طوسی أمالی: ۱/ ۳۲۶؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/ ۱۱۹؛ وسائل الشیعة: ۱۰/۴۱۵؛ کامل الزیارات: ص۲۷۸ تا ۲۸۵). [۱۷۴۷] حدیثسازان شیعه، دربارۀ این باور شرکآمیز داستانها و افسانههای فراوانی جعل نمودهاند؛ و حقا که متخصص اینگونه دروغها و تقلبها هستند. هریک از این داستانها حال فردی را حکایت میکنند که سالهای مدیدی است از بیماری درمانناپذیری رنج میبرد و هر درمانی برای او بینتیجه است، تا اینکه مقداری از این خاک میخورد و چنان درمان مییابد که گویی اصلاً بیمار نبوده است. یکی از این دروغگویان در پایان حکایت خود میگوید: «به محض آنکه شربت را خوردم، از جای خود جَستم» (بحار الأنوار: ۱۰۱/ ۱۲۰ و ۱۲۱؛ کامل الزیارات: ص۲۷۵). [۱۷۴۸] از امام صادق روایت است که: «به کام فرزندانتان خاک حسین بمالید که باعث محافظت از آنان میگردد» (کامل الزیارات: ص۲۷۸؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/ ۱۲۴). [۱۷۴۹] به مبحث اعتقاد شیعه دربارۀ آخرت مراجعه فرمایید. [۱۷۵۰] محمد حمیری ـ نمایندۀ مستقیم مهدی فراری در بین مردم ـ گفته است: «از فقیه [= مهدی موهوم] پرسیدم که آیا استفاده از خاک قبر حسین برای تسبیح درست است و آیا در آن فضلی وجود دارد. او پاسخ داد: "نامهات را خواندم و در جواب میگویم: بله با آن ذکر بگویید و بدانید از هر چیزی برای ذکر گفتن بهتر است. یکی از فضائلش این است اگر شخص فراموش کرد ذکر بگوید و فقط آن تسبیح را چرخاند، برای فرد ثواب نوشته میشود" (تهذیب الأحکام: ۶/ ۷۵؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/ ۱۳۲ و ۱۳۳). در روایت دیگری آمده: «اگر دانههای تسبیح را با ذکر خدا بگردانَد، برای هر دانۀ تسبیح چهل حسنه دریافت میکند و اگر آنرا ناخودآگاه و بیهدف بچرخاند، بیست حسنه برایش نوشته میشود (تهذیب الأحکام: ۶/۷۵؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/۱۳۲). بدین صورت، حتی کارهای بیهوده نیز برای شیعه عبادت محسوب میشود و هر چه را که موافق امیال و هوسهایشان باشد، مجاز و شرعی میشمارند. [۱۷۵۱] بحار الانوار، ۱۰۱/۳۷، مجلسی این دروغ را از مصباح الزائر: ص۱۳۶ نقل کرده است. [۱۷۵۲] منابع پیشین. [۱۷۵۳] بحار الانوار: ۱۰۱/ ۱۳۸. [۱۷۵۴] طوسی، امالی: ۱/ ۳۲۶؛ بحار الانوار: ۱۰۱/۱۱۹. [۱۷۵۵] مکارم الاخلاق: ۱۸۹؛ بحار الانوار: ۱۰۱/ ۱۲۰. [۱۷۵۶] کامل الزیارات: ۲۷۵؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/۱۲۱. [۱۷۵۷] طوسی، أمالی: ۱/ ۳۲۵؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/ ۱۱۸. با این خواص چندمنظوره و معجزهآسایی که خاک قبر حسین دارد، معلوم نیست چرا امام زمان خیالی شیعه، از ترس جان ابتدا به سرداب سامرا گریخت و سپس دوازده قرن است که ناپدید و ناشناخته، همچون مجرمان فراری، پنهانی زندگی میکند. اگر همراه داشتن یک دانۀ نخود از این خاک چنین و چنان میکند، وی میتوانست به اندازۀ یک کیسۀ نخود خاک حسین همراه داشته باشد تا چنین آواره و نیازمند یاری نماند. به علاوه، پیشنهاد میشود آقایان مراجع و علمای شیعه ـ حجج اسلام و آیات عظامـ که خود مبلّغ این مزخرفات هستند، به منظور اثبات خواص درمانی و بیمهای خاک کربلا، در هنگام ابتلا به بیماریهای خطرناک، به جای سفر به کشورهای کافر غربی برای درمان و صرف هزاران دلار پول خمس، اندکی از آن خاک را طبق دستور مصرفش در حلق خود بچکانند یا بر سرِ خود بریزند تا تأثیرش ثابت شود. البته شاید هم آقایان اهل ملاحظه و دوراندیشی هستند و برای جلوگیری از بیکار شدن افراد شاغل در صنعت داروسازی و بیمۀ کشور این معجزه را رو نمیکنند! (مصحح) [۱۷۵۸] منابع پیشین. [۱۷۵۹] منابع پیشین. [۱۷۶۰] بحار الأنوار: ۱۰۱/۱۳۴؛ محمدمهدی، المزار الکبیر: ص۱۱۹. [۱۷۶۱] طوسی، مصباح التهجد: ص۵۱۱؛ بحار الأنوار: ۱۰۱/۱۳۵. [۱۷۶۲] برای آگاهی از دعاها و ذکرهای شرعی، بنگرید به: اذکار نووی؛ شیخالإسلام ابنتیمیه، الکلم الطیب؛ ابنقیم، الوابل الصیب؛ شوکانی، تحفة الذاکرین.