نقد و بررسی اصول و عقاید شیعه دوازده امامی (جلد اول)

فهرست کتاب

ج- کتاب‌های علمای مورد اعتماد شیعه

ج- کتاب‌های علمای مورد اعتماد شیعه

در روند نگارش این کتاب، به منابعی از شیعه مراجعه نموده‏ام که مانند کتاب‌های چهارگانه، نزد آنان از اعتبار برخوردار است؛ از جمله:

۱- کتاب سلیم بن قیس: چنان‌که ابن‌ندیم می‌گوید [۸۸]این کتاب، نخستین اثر مکتوبی است که در میان شیعیان انتشار یافته است و یکی از اصول معتبر آنان می‌باشد [۸۹]. در اثنای بحث در مورد افترای تحریف قرآن، این کتاب و نویسنده‏اش را بررسی خواهیم نمود؛

۲- کتاب‌های ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی (م ۳۸۱ق) مانند: «إکمال الدین، توحید، ثواب الأعمال، عیون أخبار الرضا، معانی الأخبار، الأمالی» و غیره. این کتاب‌ها از لحاظ شهرت، از کتاب‌های چهارگانه‌ای که طی چندین قرن، ستون عقیدتی تشیع بوده است کمتر نیست [۹۰]؛

۳- کتاب‌های شیخ‌الطائفة ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (م۴۶۰ق) که همۀ کتاب‌هایش ـ‌ بجز یک کتاب [۹۱]‌ـ مانند کتاب‌های ابن‌بابوِیه نزد شیعیان معتبر و مشهور است. و کتاب‌های دیگری از علمای شیعه و آنچه شیخ مجلسی در جلد نخست «بحار الانوار» صحت آنها را تأیید کرده [۹۲]بررسی کردم.

۴- به علاوه، به منابع مهم عقیدتی ایشان نیز مراجعه کرده‌ام؛ از جمله:

الف. «اعتقادات» ابن‌بابویه؛

ب. «اوائل المقالات» و «تصحیح الاعتقاد» که هر دو اثر شیخ مفید و در نقد عقاید شیخ صدوق است؛

ج. «نهج المسترشدین» اثر ابن‌مطهر حلی؛

د. «الإعتقادات» اثر محمدباقر مجلسی صاحب «بحار الانوار»؛

ه‍. «عقائد الإمامیة» از محمدرضا مظفر (م ۱۳۸۳ق)؛

و. «عقائد الإمامیة الإثنی‏عشریة» اثر ابراهیم موسوی زنجانی (م ۱۴۲۰ق).

در مورد عقاید شاذ و باورهای منحصر به شیعه ـ بجز کتاب‌هایی که ذکر شد ـ به کتاب‌هایی که مستقلاً دربارۀ عقاید هستند مراجعه کرده‌ام؛ به عنوان مثال، در مورد مسئله غیبت، به کتاب «الغیبة» اثر محمد بن ابراهیم نعمانی (م ۳۶۰ق) مراجعه نموده‏ام. مجلسی دربارۀ این کتاب می‌گوید: «کتاب نعمانی از بزرگ‌ترین کتاب‌هاست» [۹۳]؛ وی سپس از شیخ مفید نیز سخنی در تایید و توثیق آن نقل می‌کند [۹۴]. و نیز دربارۀ مسئله رجعت به کتاب «حر عاملی» با عنوان «الايقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة» مراجعه کردم. و در دیگر موارد اعتقادی که به صورت مستقل مورد بحث و بررسی قرار گرفته نیز مراجعه کردم.

۵- در سیر نگارش این کتاب، به بررسی برخی فرقه‌های شیعی نیز پرداخته‌ام و کتابهایی را که علمای شیعه نوشته‌اند مد نظر قرار داده‌ام؛ از جمله: «المقالات والفرق» اثر سعد بن عبدالله اشعری قمی (م ۳۰۱ق) و «فِرق الشیعة» اثر حسن بن موسی نوبختی ـ دانشمند شیعی قرن سوم. در میان کتاب‌های قدیمی فرقه‌شناسی شیعه، تنها این‏ دو کتاب به دست ما رسیده است [۹۵]؛

۶- در بررسی رجال شیعه، به منابع معتمد آنها، به ویژه کتاب‌های چهارگانه مراجعه کرده‌ام؛ زیرا آنان اعتقاد دارند مهم‌ترین کتاب‌هایی که متقدمین در این موضوع نوشته‌اند، همین چهار کتاب می‌باشد که عبارتند از:

الف. «معرفة الناقلین عن الائمة الصادقین» اثر ابوعَمرو محمد بن عُمر بن عبدالعزیز الکشّی (م ۳۸۵ق) که به «رجال کشّی» معروف است؛

ب. «الرجال» اثر ابن‌عباس احمد بن علی نجاشی (م ۴۶۰ق) معروف به «رجال نجاشی»؛

ج. «الرجال» اثر شیخ‌الطائفة ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی (م۴۶۰ق) معروف به «رجال طوسی»؛

د. «الفهرست» اثر شیخ طوسی [۹۶].

لازم به ذکر است که در بررسی‌های رجالی، بیشتر از «رجال کشی» نقل‌قول نموده‌ام؛ زیرا علمای شیعه، این کتاب را از مهم‌ترین، مقدم‌ترین و معتمدترین منابع رجال خود به حساب می‌آورند؛ چرا که محمد بن عمر بن عبدالعزیز الکشّی شخصی است که نزد شیعیان مورد‌اعتماد است. و نزد آنان به روایات و اخبار رجال آگاه و تیزبین بود و او را به اعتقاد نیکو می‌شناختند [۹۷]؛ همچنین از «تهذیب الاحکام» و «الاستبصار» شیخ الطائفه طوسی نیز بسیار نقل نموده‌ام. شیخ مصطفوی ـ عالم شیعه ـ می‌گوید: «مقدم‌ترین این کتاب‌ها، رجال کشّی است که شیخ‌الطائفه آن‌را خلاصه نموده است؛ پس برای شرف و اعتبار این کتابِ برجسته، همین کافی است» [۹۸].

خلاصه اینکه برای نقل و اقتباس دیدگاه‌ها و سخنانی که منجر به شناخت مذهب شیعه می‌شود، فقط به کتاب‌های مورد ‌اعتماد شیعه استناد شده است؛ و در مورد عقاید و باورهای‌شان نیز مواردی ذکر گردیده است که در اخبار و احادیث ایشان آمده و علمای‌ این مذهب آنها را تأیید و تصدیق نموده‏اند؛ اما از آنجا که روایات بی‌شماری در این موضوع وجود دارد، تنها به ذکر تعدادی از روایات و عناوین ابواب مورد بحث بسنده نموده‌ام.

در این کتاب، قضاوت دربارۀ روایات شیعه، بنابر مقیاس‌های معتبر شیعی صورت می‌گیرد. همه این تلاش‌ها بدین خاطر است که گفته نشود ما در بررسی مذهب شیعه، به روایات ضعیف و شاذی که از حقیقت این مذهب دور هستند روی آورده‏ایم و به آنها استدلال می‌کنیم. برای حفظ موضوعی بودنِ تحقیق و ضرورت دقت در نقل و اِسناد، غالباً به نقل «حرف به حرف» مطالب توجه داشته‌ام؛ و این همان چیزی است که روش علمی در نقل گفتارِ مخالف، بر آن تأکید می‌کند.

[۸۸] بنگرید به: الفهرست: ص ۲۱۹؛ الذریعة: ۲/۱۵۲؛ روضات الجنات: ۴/۶. وی گمان می‌كند كه این اثر، نخستین كتابی است كه در اسلام تألیف شده است. [۸۹] بنگرید به: بحار الانوار: ۱/۳۲. [۹۰] بنگرید به: همان: ۱/۲۶. از کتاب‌های صدوق، تنها پنج کتاب را بررسی نکرده‌ام که عبارتند از: الهدایة، صفات الشیعة، فضایل الشیعة، مصادقة الإخوان و فضایل الأشهر می‌باشند. [۹۱] آن هم كتاب «الاَمالی» است؛ بنگرید به: بحار الانوار: ۱/۲۷. [۹۲] بحار الأنوار: ۱/۲۹ به بعد. در اثنای بحث، به برخی از تأییدات ایشان در مورد این کتاب‌ها اشاره کرده‎ام. [۹۳] بحار الأنوار:۱/۳۱. [۹۴] همانجا. [۹۵] محمدجواد مشكور: مقدمه كتاب المقالات و الفرق قمی: صفحۀ كا. [۹۶] احمد الحسینی، رجال الكشی، چاپ اعلمی كربلا: ص ۴؛ نیز بنگرید به: حسن المصطفوی، مقدمۀ رجال الكشی چاپ ایران: ص ۱۲؛ آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة: ۱۰/۸۰ و ۸۱. [۹۷] فهرست طوسی: ص ۱۷۱ و ۱۷۲. [۹۸] مقدمۀ مصطفوی بر رجال الكشی: ص ۱۲.