الف- منابع تفسیری شیعه
۱- «تفسیر علی بن ابراهیم قمی» که گفته میشود پایه و اساس تفاسیر شیعه به حساب میآید [۶۱]، و برجستهترین عالم معاصر شیعه ـ آیتالله سید ابوالقاسم خوئیـ که وی را «امام اکبر» میدانند، روایات این تفسیر را موثق و قابلاعتماد دانسته و گفته است: «... لذا به موثق بودن همۀ مشایخ و راویانی که علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش از آنها روایت میکند و سند هر روایت به یکی از معصومین منتهی میشود اذعان میکنیم» [۶۲]. علی بن ابراهیم قمی نزد علمای شیعه در حدیث نیز موثق و معتمَد است [۶۳]. او در عصر امام هادی و امام عسکری میزیست و در سال ۳۰۷ق درگذشت، بیش از هفت هزار حدیث از امامان شیعه نقل کرده است [۶۴].
۲- «تفسیر عیاشی» که عالم معاصر شیعه ـ محمد حسین طباطباییـ در مورد آن میگوید: «بهترین کتابی است که در گذشته در این موضوع نوشته شده است و معتمدترین کتاب تفسیر به مأثور است که از علمای قدیمِ خود به ارث بردهایم. این منزلتی است که علما از هزار سال پیش تا به امروز به آن دادهاند، بدون اینکه عیبی از آن ذکر کرده باشند» [۶۵]. عیاشی، محمد بن مسعود ابونضر است که در اواخر قرن سوم میزیست و نزد شیعه از جایگاه و منزلتی عالی برخوردار بود. او اخبار زیادی دارد و در موضوع روایات، آگاه و بصیر است [۶۶]؛
۳- «تفسیر فرات» اثر فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی، از علمای قرن سوم و اوایل قرن چهارم [۶۷]. مجلسی ضمن تأییدِ او میگوید: «اخبار و روایات تفسیر فرات، با احادیث معتبری که به ما رسیده است مطابقت دارد» [۶۸].
اینها مهمترین منابع تفسیری قدیمی شیعه هستند که تا امروز هم موجودند و در اختیار آنان قرار دارند [۶۹]. بنده در اثنای پرداختن به عقیدۀ شیعه در مورد قرآن و... به آنها مراجعه نمودهام؛ ولی تنها به ذکر منابع بالا اکتفا نکردهام؛ بلکه منابع معتبر جدید ایشان را که بزرگان متأخر شیعه نوشتهاند نیز بررسی و ضمیمۀ تحقیق خود نمودهام؛ منابعی مانند:
«تفسیر صافی» اثر عالم شیعه محمد محسن معروف به فیض کاشانی (م ۱۰۹۰ ق) که وی را با لفظ «علامه محقق، موثق، جلیلالقدر و عظیمالشأن» توصیف میکنند [۷۰]؛
«البرهان في تفسير القرآن» اثر هاشم بن سلیمان بَحرانی (م ۱۱۰۷ یا ۱۱۰۹ ق). وی نزد شیعه، به «علامۀ ثقه، محدث خبیر و ناقد بصیر» مشهور است [۷۱].
«مِرآة الانوار و مشكاة الاسرار» یا «مقدمة البرهان» اثر ابوالحسن بن محمد عاملی فتونی، شاگرد مجلسی (م۱۱۴۰ ق). شیخ یوسف بحرانی دربارۀ او میگوید: «وی اهل تحقیق و تتبع بود» [۷۲]؛ خوانساری نیز در مورد او میگوید: «یکی از بزرگترین فقهای متأخر بوده است» [۷۳]. محدث نوری هم او را به عنوان حجت توصیف میکند و در مورد کتابش میگوید: «همانند آن نوشته نشده است» [۷۴]؛ و آقابزرگ تهرانی نیز همین نظر را دارد [۷۵].
علاوه بر اینها، از کتابهای تفسیر دیگر ایشان استفاده نمودهام که پس از نقل مطالب از آنها به موثق بودنشان نزد شیعه اشاره کردهام.
علمایی که از آنها نام بردیم، معتقد به تحریف قرآن هستند و تردیدی نیست که هرکس چنین اعتقادی داشته باشد، از اهلقبله نیست؛ با این همه، موثق بودن آنها نزد مراجع اثنا عشریه را نقل کردم که در جای خود، به دیدگاههایشان اشاره کردهایم.
[۶۱] مقدمه تفسیر قمی: ص ۱۰. [۶۲] ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث: ۱/۶۳. [۶۳] رجال النجاشی: ص۱۹۷. [۶۴] آقابزرگ تهرانی، الذریعة: ۴/۳۰۲؛ مقدمه تفسیر قمی: ص۸. [۶۵] طباطبائی، مقدمة حول الكتاب ومؤلفه: صاح. [۶۶] طوسی، الفهرست: ص ۱۶۳ تا ۱۶۵ [۶۷] آقابزرگ تهرانی، نوابغ الرواة: ص ۲۱۶. [۶۸] بحار الأنوار: ۱/۳۷. برای روشن شدن اینكه «تفسیر فرات» یكی از منابع معتبر نزد قدما و معاصرین میباشد، بنگرید به: مقدمه تفسیر فرات به قلم محمدعلی اردوبادی. [۶۹] به اضافه تفسیر طوسی و مجمع البیان طبرسی كه بعضی از علمای آنان گفتهاند این دو تفسیر بنا بر شیوۀ تقیه نوشته شدهاند. [۷۰] اردبیلی، جامع الرواة: ۲/۴۲. [۷۱] بنگرید به: امل الآمل: ۲/۳۴۱؛ یوسف البحرانی، لؤلؤالبحرین: ص۶۳؛ البلادی، انوار البدرین: ص۱۳۷. [۷۲] یوسف البحرانی، لؤلؤالبحرین: ص۱۰۷. [۷۳] خوانساری، روضات الجنات:ص ۶۵۸. [۷۴] مستدرك الوسائل: ۳/۳۸۵. [۷۵] آقابزرگ، الذریعة: ۲۰/۲۶۴.