۶- رافضه
برخی از علما همچون اشعری [۴۰۹]و ابنحزم [۴۱۰]نام «رافضه» را به اثناعشریه اطلاق کردهاند؛ به علاوه، کتابهای اثناعشریه نیز تأکید میکنند این لقب از القاب آنان است. مجلسی در «بحارالأنوار» چهار حدیث در مدح نامیده شدن ایشان به «رافضی» آورده است [۴۱۱]. گویا آنان خواستهاند با زیبا جلوه دادن این نام، پیروانشان را دلخوش کنند؛ اما از این احادیث چنین استنباط میشود که مردم از باب سرزنش و نکوهش آنان را رافضه نامیدهاند، نه به عنوان مدح و ستایش. منابع حدیث شیعه نیز اشارهای نکردهاند که چرا مردم آنان را اینگونه نامیدهاند [۴۱۲]؛ ولی منابع غیرشیعی، دلایلی ذکر میکنند که به موضعگیری اثناعشریه نسبت به خلافت شیخین ارتباط دارد. ابوالحسن اشعری میگوید: «آنان را به این دلیل رافضه مینامند که امامت ابوبکر و عمر را رد کرده و نپذیرفتند» [۴۱۳]. شیخالاسلام ابنتیمیه ضمن نقل این سخن اشعری میگوید: «بنده میگویم صحیح این است که آنان زمانی رافضه نامیده شدند که زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب را هنگامی که هشام بن عبدالملک از کوفه خارج شده بود نپذیرفتند» [۴۱۴]. این نظر ابنتیمیه به نظر اشعری نیز برمیگردد؛ زیرا رافضیان همین که زید نظر خود را دربارۀ ابوبکر و عمربو خلافت آنان بیان کرد او را رَفض [= تَرک] نمودند [۴۱۵]. پس به نظر من، اینکه گفته شود رافضیان به دلیل ترک کردن زید یا نپذیرفتنِ مذهب و اعتقاد او، چنین نامیده شدند، تفاوتی نمیکند و مفهوم هر دو جمله یکی است و منجر به یک نتیجه میشود.
شیخالاسلام در ملاحظات خود بر کلام اشعری، جنبۀ تاریخی را رعایت نموده است؛ زیرا برخی از فرقههای شیعه، همچون سَبَئیه، پیش از اختلاف شیعه با زید، خلافت ابوبکر و عمر را انکار کرده بودند؛ اما این اسم «رافضه» بر آنها اطلاق نمیشد و وجود خارجی نداشت مگر پس از اعلام جدایی خود از زید ـ به علّت ابراز رضایت وی از شیخینـ که زید آنان را رافضه نامید. شایان ذکر است که دیدگاههای دیگری نیز در مورد سبب نامگذاری آنان به رافضه وجود دارد [۴۱۶]؛ ضمن اینکه برخی از فرقهشناسان [۴۱۷]لفظِ رافضه را به عموم شیعه اطلاق کردهاند.
[۴۰۹] بنگرید به: اشعری، مقالات الإسلامیین: ۱/۸۸. [۴۱۰] بنگرید به: ابنحزم، الفصل: ۴/۱۵۷ و ۱۵۸. [۴۱۱] مجلسی در بابی تحت عنوان «باب فضل الرافضة مدح التسمیة بها» از آن سخن گفته است. از جمله آنها این روایت ابوبصیر است: «به ابوجعفرباقر ÷گفتم: "فدایت شوم، ما به اسمی نامگذاری شدهایم كه حاكمان به خاطرش خون و مال و آزارِ ما را حلال میدانند". او گفت: "كدام اسم؟" گفتم: "رافضه". او گفت: "هفتاد نفر از لشکر فرعون وی را ترک کردند و نزد حضرت موسی÷رفتند و [به جایی رسیدند كه] در قوم موسی کسی از ایشان پارساتر و علاقهمندتر به هارون نبود؛ اما قوم موسی آنان را رافضه نامیدند [چون ولایتِ ظالمانۀ فرعون را نپذیرفته بودند]؛ پس خداوند به موسی وحی كرد كه این نام را در تورات برایشان ثبت كن که من این لقب را به ایشان عطا کردهام؛ و این نامی است كه خداوند برای فرقۀ شما انتخاب نموده است"». البحار: ۶۸/۹۶ و ۹۷؛ تفسیر فرات: ص ۱۳۹؛ برقی، المحاسن: ص ۱۵۷؛ اعلمی، دائرة المعارف: ۱۸/۲۰۰. [۴۱۲] بر اساس یک نظریه، نخستین كسی كه نام رافضه را بر شیعه نهاد، «مغیرة بن سعید» بود كه فرقۀ «مُغُیریه» منتسب به اوست. وی در سال ۱۱۹ ق پس از فوت محمد باقر، به دست خالد قسری كشته شد. مغیره به امامت نفس زکیه ـ محمد بن عبدالله بن حسن ـ تمایل داشت و همین كه چنین سخنی را ابراز داشت، پیروان جعفر بن محمد از او جدا شدند و از او اعلام برائت کردند؛ لذا آنان را رافضی نامید (بنگرید به: قمی، المقالات و الفرق: ص ۷۶ و ۷۷؛ نوبختی، فرقالشیعة: ص ۶۲ و ۶۳؛ قاضی عبدالجبار، المغنی: ۲۰/۱۷۹). به نظر میرسد كه سرچشمۀ گمان رافضیها این نکته باشد كه طبری نیز به آن اشاره كرده است: «امروز آنان گمان میبرند كسی كه آنها را رافضیه نامیده است مغیره است؛ چرا كه از او جدا شدهاند» (تاریخ طبری: ۷/۱۸۱). عبدالله فیاضی روایت منسوب به مغیره در مورد نامگذاری شیعه به رافضه را روایت ضعیفی شمرده است که نیازی به نقد ندارد؛ چرا كه اگر مغیره آنان را رافضه نامگذاری میكرد، دیگر شیعیان مورد اذیت و آزار قرار نمیگرفتند و ـ چنانکه خود ادعا میکنند ـ حاکمان خون و جانشان را حلال نمیکردند (تاریخ الإمامیة: ۷۵). [۴۱۳] مقالات الإسلامیین: ۱/۸۹؛ نیز بنگرید به: شهرستانی، الملل و النحل: ۱/۱۵۵، رازی، إعتقادات فرق المسلمین و المشركین: ص ۷۷؛ اسفراینی، التبصیر فی الدین: ص ۳۴؛ جیلانی، الغنیة: ۱/۷۶؛ ابن المرتضی، المنیة و الأمل: ص ۲۱. [۴۱۴] منهاج السنة: ۲۰/۱۳۰. [۴۱۵] بنگرید به: تاریخ طبری: ۷/۱۸۰ و ۱۸۱؛ ابناثیر، الكامل: ۴/۲۴۶؛ ابنكثیر، البدایة و النهایة: ۹/۳۲۹ و ۳۳۰؛ ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب: ۱/۱۵۸؛ تاریخ ابنخلدون: ۳/۹۹. [۴۱۶] دربارۀ این وجه تسمیه نظرات دیگری نیز وجود دارد؛ از جمله: «به دلیل دریغ کردن از کمک به نفس زکیه» (ابن المرتضی، المنیه و الأمل: ص ۲۱) یا «به خاطرِ تَرک محبتِ صحابه» (علی القاری، شم العوارض فی ذم الروافض، برگۀ ۲۵۴ ب، نسخۀ خطی)؛ یا «چون دین اسلام را ترک كردند» (اسكوبی، الرد علی الشیعة: ۲۳، نسخۀ خطی؛ نیز بنگرید به: محیالدین عبدالحمید، حاشیه مقالات الإسلامیین: ۱/۸۹. [۴۱۷] مانند بغدادی در «الفرق بین الفِرَق»، اسفراینی در «التبصیر فی الدین»، الملطی در «التنبیه و الرد» و همچنین سكسكی در «البرهان فی عقاید أهل الأدیان».