فصل سوم: عقیدۀ شیعه در مورد اجماع
اجماع یکی از اصول اهلسنت است، یعنی بعد از کتاب و سنت، اصل سوم است و در علم و دین قابل اعتماد میباشد [۱۴۸۶]. بر این اساس ابنتیمیه میفرماید: «هرکس قائل به [حجیّتِ] قرآن، سنت و اجماع باشد، از اهلسنت و جماعت به شمار میآید» [۱۴۸۷]. همو میگوید: «اهلسنت و جماعت تمام مسایل دینی را با این سه اصل میسنجند. این گروه به اهل جماعت معروف هستند؛ زیرا جماعت به معنی همبستگی است و مخالفِ پراکندگی است و اجماع اساسی و مورد نظر آن است که سلفِ صالح در دوران اول اسلام بر آن بودهاند؛ ولی بعد از آنها اختلافات زیاد شد و امت اسلام دیگر متمرکز نبودند» [۱۴۸۸]. اما شیعه اجماعِ اصحاب و سلف صالح يا اجماع امت را اجماع نمیپندارند؛ بدین علت، در این باب، عقاید مخالف و گوناگونی دارند که آنها را ذکر میکنیم:
[۱۴۸۶] مجموع فتاوی شیخالإسلام ابنتیمیه: ۳/۱۵۷؛ آمِدی، أصول الأحکام فی أصول الأحکام: ۱/۲۰۰؛ غزالی، المستصفی: ۱/۱۷۳؛ امام شافعی، الرسالة: ص۴۰۳؛ ابنعبدالبر، التمهید: ۴/۲۶۷. [۱۴۸۷] مجموع فتاوی شیخالإسلام ابنتیمیه: ۳/۴۳۶. [۱۴۸۸] همان: ۱/۱۵۷. «جماعت» به گروهی گفته میشود که برای هدفی مشترک گرد هم میآیند.