نقد و بررسی اصول و عقاید شیعه دوازده امامی (جلد اول)

فهرست کتاب

مبحث اول: رب، امام است

مبحث اول: رب، امام است

در روایات شیعه چنین به علیسدروغ می‌بندند که گفته است: «من همان پروردگاری (=رب) هستم که زمین با آن آرام می‌گیرد» [۱۸۰۴]. به این گزافگویی بنگرید. واقعاً چه کسی غیر از خداوند یکتای قهار پروردگار زمین است؟ چه کسی جز خالق و پدید آورنده آسمان‌ها و زمین آنها را حفاظت می‌کند؟ خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ[فاطر: ٤١]

«بی‌تردید الله آسمان‌ها و زمین را نگه می‌دارد از آنکه (از نظام خود) منحرف شوند؛ و اگر منحرف گردند، کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگه دارد»، ‏

ولی شیعه به دروغ از قول امامش می‌گوید: «من رب زمین یعنی امامِ زمین هستم». آنان گمان کرده‌اند که منظور از آیات ذیل علی است:

﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا[الزمر: ٦٩]

«و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود»،

همچنین در مورد این آیه‌ سوره کهف:

﴿أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوۡفَ نُعَذِّبُهُۥ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِۦ فَيُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا نُّكۡرٗا[الكهف: ٨٧]

«اما کسی‌که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد، سپس به سوی پروردگارش باز گردانده می‌شود، آنگاه او را مجازات سختی خواهد کرد». ‏

علمای شیعه می‌گویند: «[آن شخص ستمگر] به امیرالمؤمنین برگردانده‌ می‌شود و عذاب سختی را به‌ او خواهد ‌چشاند» [۱۸۰۵].

همچنین در مورد این آیه:‌

﴿وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا[الكهف: ١١٠]

«و در عبادت پروردگارش کسی را شریک نسازد».

در تفسیر عیاشی چنین آمده: «منظور این است که تسلیم علی شوید و در خلافت، کسی دیگر را شریک او قرار ندهید که نه اهل خلافت است و نه حق آن‌را دارد» [۱۸۰۶]. قمی نیز چنین تأویلی در تفسیرش ذکر کرده است [۱۸۰۷].

خوانندۀ محترم گمان نکند که این‌‌ تأویلات شرک‌آمیز بدین دلیل است که لفظ «رب» در لغت عرب به معنی «صاحب» و «سرور» نیز می‌آید؛ زیرا سیاق آیات در مورد خداوند متعال است و مرجع و مدلول دیگری غیر از خداوندأندارد. به علاوه، اضافه کردن عبادت به رب، این سخن را ثابت می‌کند. همچنین واژه‌شناسان می‌گویند: «وقتی الف و لام تعریف در ابتدای کلمۀ رب می‌آید، فقط بر خداوند متعال اطلاق می‌گردد» [۱۸۰۸].

امام ابن‌تیمیه می‌فرماید: «اسماء و صفات دو گونه هستند: نوعی تنها مخصوص پروردگار است، مانند "إله" و "رب العالمین" و امثال آنها. این نوع هرگز بر بنده اطلاق نمی‌گردد. مشرکانی که برای خداوند شریک قرار می‌دهند، در این نکته دچار انحراف شده‌اند. نوع دوم اسماء و صفاتی هستند که هم بر خدا و هم بر بنده اطلاق می‌شوند، مانند حی، عالم و قادر؛ ولی جایز نیست صفتی را که برای خداوند قائل هستیم، [با همان شرایط و کیفیت] برای بنده نیز قائل باشیم» [۱۸۰۹]؛ اما علمای شیعه لفظ «رب» را که مخصوص پروردگار است، در خلال تأویلات فراوان، بر امامان خود اطلاق می‌کنند.

چنین تأویلاتی را کافران بی‌دینی که اعتقادی به خدا ندارد برای شیعیان جعل کرده‌اند تا آنان را از پروردگار جهانیان دور کنند. شاید گروهی از آنها که علی را خدا می‌دانستند و زمزمه‌های شیطانی‌شان در گذشته به گوش می‌رسید، حیات نامبارک‌شان را تا امروز ادامه داده‌اند. بی‌شک، آنان از همین لجنزار متعفن و بدبویی نوشیده‌اند که کتاب‌های معتبر شیعه آن‌را تا به امروز حفظ کرده‌اند.

***

[۱۸۰۴] ابوالحسن بن محمد طاهر شریف، مرآة الأنوار: ص۹۵. او نیز این سخن را از کتاب «بصائر الدرجات» نوشتۀ صفار نقل کرده است. [۱۸۰۵] مرآة الأنوار: ص ۵۹، و او هم آن‌را به «کنز الفوائد» نسبت داده است. [۱۸۰۶] تفسیر عیاشی: ۲/۳۵۳؛ البرهان: ۲/۴۹۷؛ تفسیر صافی: ۳/۲۷۰. [۱۸۰۷] تفسیر قمی: ۲/۴۷. [۱۸۰۸] المصباح المنیر: ص۲۵۴. [۱۸۰۹] منهاج السنة: ۱/۳۴۲.