نقد و بررسی اصول و عقاید شیعه دوازده امامی (جلد اول)

فهرست کتاب

دیدگاه برگزیده دربارۀ اصل تشیع

دیدگاه برگزیده دربارۀ اصل تشیع

بنده بر این باورم تشیعی که ادعای وجود نص و امامت علی را ندارد، تحت تأثیرِ عوامل بیگانه نیست. بلكه پیروی از اهل‌بیت و محبت نسبت به ایشان، امری طبیعی است و شیعۀ حقیقی نه میان افراد اهل‌بیت تبعیض می‌گذارد، نه در مورد آنان غلو می‏کند و نه هیچیک از اصحاب بزرگوار را تحقیر می‏نماید؛ حال آنکه فرقه‌های تشیع، همۀ این کارها را انجام می‏دهند.

پس از رنج‌هایی که شهادت علیسو حسینسبر اهل‌بیت وارد نمود، محبت مردم نسبت به ایشان بیشتر شد. این‌ حوادث، عواطف مسلمانان را برانگیخت و کینه‌توزان از این فرصت استفاده کردند؛ زیرا در آغاز برای ظهور اندیشه‌های ابن‌سبأ جو مناسبی فراهم نبود؛ اما پس از اين حوادث، افکار مشرکانه و بدعت‌آمیزِ وی فضای مناسبی برای رشد یافت.

اما در مورد عقاید شیعۀ اثناعشری، از جمله: منصوص بودن خلافت علیس، بازگشت وی و فرزندانش به دنیا، تغییر تصمیمات خداوندأ(بداء)، غیبت امام زمان و عصمتِ ائمه، باید گفت تردیدی نیست که چنين عقایدی بعدها بر امت اسلام عرضه شد و از بیرون به میان مسلمانان نفوذ کرده است. اصول این عقاید، به عناصر [و ادیانِ] مختلفی بازمی‌گردد؛ زیرا هرکس در صدد دسیسه علیه اسلام و مسلمین برمی‏آمد، شیعه‏گری را وسیلۀ رسیدن به آرمان‌های خویش قرار می‌داد؛ به علاوه، افرادی بودند که به اسلام تظاهر می‌کردند و می‏خواستند با حیله و نیرنگ، در سایۀ اعتقادات پیشینِ خود ـ از جمله یهودیت، نصرانیت و زرتشتی‌ـ زندگی کنند. آنان تشیع را دستاویزی برای رسیدن به اهداف شوم خود قرار می‏دادند؛ لذا بسیاری از افکار بیگانه وارد عقیدۀ شیعه شد؛ لذا شیخ‌الاسلام ابن‌تیمیه بر این باور است که افرادی که خود را به تشیع منتسب می‌کردند، اموری را از مذاهب ایرانی، رومی، یونانی، مسیحی، یهودی و ... برگرفتند و آنان را با تشیع درآمیختند. وی می‌گوید: «این مطلب، مصداق خبر پیامبرجاست؛ و برخی از احادیث آنان [= شیعیان] حاکی از آن است که این امت در آینده، تابع سنت‌ها، قوانین و راه و روش مردمانِ پیش از خود خواهد ‌شد». وی در ادامه اشاره می‌کند که این امر دقیقاً دربارۀ این افراد منتسب به تشیع تحقق یافته است [۳۲۰].

[۳۲۰] منهاج السنة: ۴/۱۴۷؛ برای آگاهی از نص روایت، بنگرید به: صحیح بخاری، كتاب الإعتصام بالسنة، باب قول النبیج«لَتتّبِعَنَّ سننَ من كان قبلكم»: ۸/۱۵۱؛ صحیح مسلم، کتاب العلم، باب قول النبیج«لَتتّبِعَنَّ سننَ من كان قبلكم»: شماره ۲۶۶۹ ؛ المسند: ۲/۴۵۰، ۵۱۱، ۵۲۷.