فصل دوم اعتقاد شيعه درباره سنت
امام عبدالقاهر بغدادی شیعه را از منکرین سنت پیامبرجبشمار میآورد؛ زیرا آنان روایتهای نقلشده از اصحاب رسولخداجرا قبول ندارند [۱۰۹۳]. علامه سیوطی در کتاب «الإحتجاج بالسنة» اشاره میکند که در زمان او دعوتی نادر برای ترک سنت پیامبرجو رویگردانی از استدلال به آن و اکتفا کردنِ محض به قرآن ظهور یافته است. او یادآور شده که سرچشمۀ این دعوت، یک فرد رافضی است. لذا کتاب مذکور را برای نقض و ابطال این دیدگاه منحرف تألیف نمود است. بنابراین شیعه با سنت در مبارزه هستند و اهلسنت به علت پیروی از سنت پیامبرجبه این نام اختصاص پیدا کردهاند [۱۰۹۴].
این همان چیزی است که برخی منابع اهلسنت به آن اشاره نمودهاند؛ ولی شیعیان از امامان خود روایت کردهاند که همه چیز باید با قرآن و سنت ارزیابی و سنجیده شود؛ و هر گفتاری را که موافق کتاب خدا نباشد، بیهوده میدانند [۱۰۹۵]. روایات دیگری هم بدین معنی نقل کردهاند که از مجموع آن روایات چنین برمیآید که شیعیان منکر و مخالف سنت رسولخداجنیستند؛ بلکه به آن استدلال کرده و سنت را همراه با قرآن، به عنوان میزانِ عیارسنجی روایات به حساب میآورند. با این همه، هرکس نصوص و روایات شیعه را بررسی کند، در نهایت به این نتیجه میرسد که شیعه به ظاهر سنت را قبول دارند، ولی در باطن آنرا انکار میکنند؛ زیرا قسمت عمدۀ گفتهها و روایاتشان دربارۀ فهم، تطبیق، سند و متونِ روایات، بر خلاف جهت و روش سنت متداول نزد مسلمین است و تبیین این مسئله در ادامه خواهد آمد.
[۱۰۹۳] بنگرید به: الفرق بین الفرق: ص ۳۲۲، ۳۲۷، ۳۴۶. [۱۰۹۴] المنتقی: ص۱۸۹؛ منهاج السنة: ۲/۱۷۵. [۱۰۹۵] بهبودی، صحیح كافی: ۱/۱۱. در همین راستا به روایات دیگر بنگرید: اصول كافی، باب الأخذ بالسنة و شواهد الكتاب: ۲/۴۱۷؛ صحیح كافی: ۱/۱۱.