خلاصه
از تفاصیلی که یاد کردیم چنین نتیجه میگیرم که زندگانی عملی و فکری ابن خلدون پس از دوران تحصیل و از تاریخ اودر زندگی اجتماعی به سه دورۀ اساسی تقسیم میشود:
دورۀ نخست: دوران فعالیتهای سیاسی وی در بلاد مغرب که متجاوز از بیست سال (۱۳۵۲ـ۱۳۷۴) ادامه یافته است.
دورۀ دوم: روزگار انزوا و گوشه نشینی و اندیشه و تألیف وی در قلعۀ ابن سلامه در نزد اولاد بنی عریف که فقط چهارسال (۱۳۷۴ـ۱۳۷۸م) بوده است.
دورۀ سوم: ایام اشتغال وی به تدریس و امور قضائی با مراجعه و تجدیدنظر در تألیفات خویش که مدت آن هجده سال بوده است (۱۳۷۸ـ۱۴۰۶م). هرچند دورۀ انزوای وی نسبت به دو دورۀ دیگر بسیار کوتاه بوده است ولی همین چندسال در حقیقت نقطۀ تحول بسیار مهمی در زندگانی وی به شمار میرود چه او تا پیش از این انزوا سخت در گرداب سیاست و حوادث تحول آمیز آن فرورفته بود و دمی از کارهای سیاسی غفلت نمیورزید، ولی پس از انزوای در قعلۀ ابن سلامه دیگر به زندگانی سیاسی بازنگشت بلکه در ضمن اشتغال به کار تدریس و قضاوت پیوسته به تأمل و مطالعه و تألیف نیز سرگرم بود. پیش از گوشه گیری در قلعۀ مزبور وی بیش از هرچیز مرد صحنۀ سیاست و عمل بود و پس از انزوا به تمام معنی مرد میدان دانش و اندیشه به شمار میرفت.