مقدمه ابن خلدون - جلد اول

فهرست کتاب

فصل سوم: در اینکه زندگانی بادیه نشینی کهن تر و پیشتر از زندگانی شهرنشینی است وبادیه نشینی بمنزلۀ اصل و گهوارۀ اجتماع و تمدن است و اساس تشکیل شهرها و جمعیت آن‌ها از بادیه نشینان به وجود آمده است

فصل سوم: در اینکه زندگانی بادیه نشینی کهن تر و پیشتر از زندگانی شهرنشینی است وبادیه نشینی بمنزلۀ اصل و گهوارۀ اجتماع و تمدن است و اساس تشکیل شهرها و جمعیت آن‌ها از بادیه نشینان به وجود آمده است

در فصول پیش یاد کردیم که وضع زندگی بادیه نشینان به روشی است که به ضروریات قناعت می‌کنند و از گام نهادن در مرحلۀ فراتر از آن عاجزاند، ولی عادات و شؤون زندگی شهرنشینان جز اینست. آن‌ها به مراحل برتر از حد ضرورت مانند امور تجملی و وسایل ناز و نعمت و کمال زندگی نیز توجه دارند و شکی نیست که ضروریات کهن تر و پیشتر از نیازمندی‌های شهرنشینی و تجملی است، زیرا ضروریات اصل و امور تجملی فرعی است که از ضروریات سرچشمه می‌گیرد. پس بادیه نشینی به منزلۀ اصل و گهواره ای برای شهرها و تمدن است و مقدم بر شهرنشینی می‌باشد، زیرا نخستین خواسته‌های انسان ضروریات است و این خواسته‌ها به مرحله کمال و تجمل و رفاه نمی‌رسد مگر هنگامی که وسایل ضروری بدست آید. بنابراین تندخوی و خشونت بادیه نشینی پیش از نرمخویی شهرنشینی بوده است و به همین سبب می‌بینیم شهرنشینی به منزلۀ هدفی برای بادیه نشینی به مطلوب خویش نایل می‌آیند و هنگامی که به فراخی معیشت و توانگری می‌رسند از این راه به عادات و رسوم تجمل خواهی و ناز و نعمت رو می‌آورند و آن وقت به آرامش و استقرار زندگی متمایل می‌گردند و به قیود شهرنشینی تن در می‌دهند.

و وضع کلیۀ قبایل بادیه نشین چنین است، ولی شهرنشینان هیچگان شیفتۀ عادات و کیفیات زندگی بادیه نشینی نمی‌شوند مگرهنگامی که ضرورت ایجاب کند، یا نتوانند از وسایل رفاه شهرخویش استفاده کنند. و گواه دیگر اینکه بادیه نشینی اصل و گهوارۀ شهرنشینی و مقدم بر آن می‌باشد اینست که هر گاه مردم شهری را مورد کنجکاوی و تحقیق قرار دهیم خواهیم دید بیشتر آن‌ها در آغاز از بادیه نشینان و اهالی دهکده‌های نواحی آن شهر بوده‌اند که پس از رسیدن به مرحلۀ توانگری و ثروت به شهر منتقل شده و در آن سکونت گزیده و رفته رفته به رفاه زندگی و تجمل خواهی شهرنشینی متمایل گشته‌اند. و این امر نشان می‌دهد که احوال و عادات تمدن از کیفیات بادیه نشینی سرچشمه گرفته و دومی اصل و گهوارۀ نخستین است.

و باید دانست که هر یک از دو گونه زندگانی بادیه نشینی و شهرنشینی در نوع خود متفاوت و گوناگون است زیرا چه بسا که تیره‌ای [۷۱۷]از تیرۀ دیگر بزرگتر و قبیله ای عظیم تر از قبیلۀ دیگر است، و نیز بسی از شهرستان‌ها وسیعتر از شهرستان دیگر و بسیاری از شهرها آبادتر از شهرهای دیگر می‌باشند. از آنچه گذشت آشکار شد که پدیدآمدن بادیه نشینی مقدم بر ایجاد شهرها و شهرستان‌هاست و بادیه نشینی اصل و گهوارۀ تمدنست، زیرا عادات و رسوم شهرها و شهرستان‌ها مانند تجمل خواهی و آسایش طلبی به دنبال عادات و رسومی است که مخصوص کسب وسایل ضروری معاش می‌باشد، و خدا داناتر است.

[۷۱۷. ـ ترجمه «حی» که کوچکتر از قبیله است.