فصل هیجدهم: در اینکه حاصل آمدن فراخی معیشت و تجمل و فرورفتن در ناز و نعمت از موانع پادشاهی و کشورداری است
زیرا هرگاه قبیله ای به نیروی عصبیت خویش به برخی از پیروزیها نایل آید به همان اندازه به وسایل رفاه دست یابد و با صاحبان ناز و نعمت و توانگران در آسایش و فراخی معیشت شرکت میجوید و به میزان پیروزی و غلبه ای که به دست میآورد و به نسبتی که دولت به آن قبیله اتکا میکند از نعمت و توانگری دولت بهره و سهمی میبرد، و اگر دولت از لحاظ قدرت و نیرومندی در حدی باشد که هیچکس در بازستدن فرمانروایی یا شرکت جستن در آن نتواند طمع بندد، آن قبیله نیز به حاکمیت دولت اعتراف میکند و به همین اندازه خرسند میشود که دولت روا میدارد از نعمت ملک بهره مند گردد و اعضای آن قبیله را در گردآوری خراجها شرکت دهد و دیگر آرزوهای بلند در سر نمیپروراند که به درجات و مناصب دولت یا بدست آوردن موجبات آن نایل آید بلکه تنها همت آن قبیله این است که نعمت و وسیلۀ فراخی زندگی بدست آورد و در سایۀ دولت به آرامش و آسایش بسر برد و عادات و شیوههای پادشاهی رادر ابنیه و پوشیدنیهای نیکو فراگیرد و هر چه بیشتر بر مقدار آنها بیفزاید و در بهتر کردن و زیبایی آنها به تناسب ثروت و وسایل ناز و نعمتی که به چنگ میآورد بکوشد و از متفرعات آنها برخوردار گردد و پیدا است که در این صورت رفته رفته از خشونت بادیه نشینی قبیله کاسته میشود و عصبیت و دلیری آنان به سستی و زبونی تبدیل میگردد و از گشایش و رفاهی که خداوند به ایشان ارزانی میدارد متنعم و برخوردار میشوندو فرزندان و اعقاب ایشان نیز برهمین شیوه پرورش مییابند بدانسان که به تن پروری و برآوردن نیازمندیهای گوناگون خویش میپردازند و از دیگر اموری که در رشد و نیرومندی عصبیت ضرورت دارد سرباز میزنند تا اینکه این حالت چون خوی و جبلت در سرشت آنان جایگیر میشود و آنگاه عصبیت و دلاوری در نسلهای آیندۀ ایشان نقصان میپذیرد تا سرانجام به کلی زایل میگردد و سرانجام زمان انقراض قبیلۀ آنان فرا میرسد و به هر اندازه بیشتر در ناز و نعمت و تجمل خواهی فرو روند به همان میزان به نابودی نزدیکتر میشوند تا چه رسد به اینکه داعیۀ پادشاهی در سر داشته باشند.
زیرا عادات و رسوم تجمل پرستی و مستغرق شدن در ناز و نعمت و تن پروری شدت عصبیت را که وسیلۀ غلبه یافتن است در هم میشکند و هرگاه عصبیت زایل گردد نیروی حمایت و دفاع قبیله نقصان میپذیرد تا چه رسد به اینکه به توسعه طلبی برخیزند و آن وقت ملتهای دیگر آنان را میبلعند و از میان میبرند.
بنابراین آشکار شد که فراخی معیشت و تجمل خواهی از موانع پادشاهی و کشورداریست. و خدا ملک خویش را به هر که بخواهد ارزانی میدارد [۸۰۴].
[۸۰۴] ﴿وَٱللَّهُ يُؤۡتِي مُلۡكَهُۥ مَن يَشَآءُۚ﴾[البقرۀ: ۲۴۷].