سیرافی و متّی!
مخالفتهای اساسی با منطق در جهان اسلامی بر چهرههای گوناگون نمایان شده و یکی از آنها تشکیل مجالس مناظره بوده است.
از کهنترین مناظراتی که در دنیای اسلامی میان طرفداران و مخالفان منطق، رخ داده، مناظرۀ ابوسعید، حسن بن عبدالله بن مرزبان مشهور به سیرافی (متوفی در سال ۳۶۸ هجری قمری) و ابوبشر، متی بن یونس قنائی (متوفی در ۳۲۸ هجری قمری) بوده است.
صورت این مناظره را ابوحیان توحیدی [۸۶]که خود در علم حدیث از شاگردان سیرافی بوده ضمن کتاب «الإمتاع والمؤانسة» [۸۷]آورده است.
ابوحیان بخشهائی از این مناظره را بیواسطه از سیرافی شنیده و صورت کامل آن را از قول ابوالحسن، علی بن عیسی رمانی (متوفی در سال ۳۸۴ هجری قمری) نقل و ضبط کرده است و در خاتمۀ گزارش خود مینویسد:
«این پایان چیزی است که دربارۀ این مناظره از علی بن عیسی رمانی، آن شیخ صالح نوشتهام که بر من فرو خواند تا بنویسم. و ابوسعید (سیرافی) خود بخشهائی از این قصه را نقل میکرد و میگفت: که من هرآنچه را گفتم به یاد ندارم ولی گروهی که در آن مجلس حاضر بودند و با خود الواح و دواتها داشتند، آن سخنان را نوشتند».
«هذا آخر ما كتبت عن علي بن عيسى الرماني، الشيخ الصالح با ملائه، وكان ابوسعيد قد روى لمعاً من هذه القصة وكان يقول: لم احفظ عن نفسي كل ما قلت ولكن كتب ذلك اقوام حضروا في ألواح كانت معهم و محابر أيضاً» [۸۸].
ابوسعید سیرافی [۸۹]مشهور به نحوی، چنانکه در خلال همین مناظره نمایان شده است، در ادبیاتِ عرب سخت قویدست بود، وی در فقه مذهب اهل عراق داشت [۹۰]و بنا به نقل ابوحیان میان او و نوح بن منصور سامانی مکاتباتی رفته بود که ضمن آن، نوح او را «امام» خطاب کرده بود، چنانکه در نامۀ بلعمی وزیر معروف دورۀ سامانی «امام المسلمین» خوانده شده بود و دیگران «شیخ الإسلام» و «الشیخ الفرد» و جز اینها لقبش داده بودند و در این نامهها از مسائل قرآنی و احادیث نبوی جو احکام مذهبی و مسائل کلامی و آثار صحابه و أمثال و أشعار دشوار عرب از او پرسیده بودند [۹۱]که از خلال این امور، موضع و مقام اجتماعی و دینی او در آن زمان تا اندازهای به دست میآید.
اما ابوبشر متی بن یونس، از مترجمان و شارحان دورههای نخستین کتب یونانی به شمار میرود و به طوری که ابن ندیم در کتاب الفهرست آورده رئیس منطقیان عصر خود بود «اليه انتهت رياسة المنطقيين في عصره» [۹۲].
متی چنانکه نوشتهاند مذهب نصرانی داشت و آثار ارسطو را از سریانی به عربی ترجمه میکرد.
مناظرۀ میان این دو تن در سال ۳۲۶ هجری قمری در مجلس ابوالفتح، فضل بن جعفر بن فرات- یکی از وزرای دورۀ عباسی- رخ داده است و از خلال این مناظره به دست میآید که مخالفت با منطق یونان پیش از آن زمان نیز در میان مسلمانان سابقه داشته، چنانکه نام ابوالعباس ناشئ (متوفی در سال ۲۹۳ هجری قمری) به عنوان یکی از مخالفان نیرومند و سرسخت منطق ضمن همین مناظره برده شده است.
[۸۶] ابوحیان توحیدی از مشاهیر و أعلام قرن چهارم و اوائل قرن پنجم هجری است، ادیبی چیره دست و پرمایه بوده و او را «فیلسوف ادباء» گفتهاند، آثار بسیاری داشته که اغلب از میان رفته است. [۸۷] آنچه ابوحیان در کتاب الإمتاع والمؤانسه (چاپ مصر، جزء اول، از صفحۀ ۱۰۸ تا ۱۲۹) از این مناظره حکایت کرده است، ما آن را در طی صفحات آینده خلاصه نموده و بازگو کردهایم، ضمناً شمس الدین ابن قیم جوزیه (متوفی در سال ۷۵۱ هـ ق) ضمن کتاب «اغاثة اللهفان في مصاید الشیطان» (چاپ مصر، الجزء الثانی، صفحۀ ۲۵۶) مینویسد: تصنیفی در رد منطق از ابوسعید سیرافی دیده است که به احتمال قوی چیزی جدا از شرح مناظرۀ او با متی بن یونس بوده است. «ورأيت فيه تصنيفاً لابي سعيد السيرافي». [۸۸] الإمتاع والمؤانسه، جزء اول، صفحۀ ۱۲۸. [۸۹] سیراف بنا بر نوشتۀ یاقوت در کتاب «معجم البلدان» شهری است که شصت فرسنگ تا شیراز فاصله دارد و امروز آن را بندر ظاهری نیز مینامند. [۹۰] ابن ندیم در فهرست میگوید: «كان فقيهاً على مذاهب العلماء العراقيين»(الفهرست چاپ مصر، صفحۀ ۹۹) و میدانیم که فقهای عراق در عصر سیرافی، مذهب ابوحنیفه (نعمان بن ثابت) را در آراء فقهی پذیرفته بودند. [۹۱] به «الإمتاع والمؤانسه» جزء اول، صفحۀ ۱۲۹ و ۱۳۰ نگاه کنید. [۹۲] الفهرست، چاپ مصر، صفحۀ ۳۸۲.