چکیدهای از سخنان ابن تیمیه در ردّ منطق
ابن تیمیه در آغاز کتاب خود، اصطلاحات اهل منطق را در باره «حد» یا «قول شارح» و هرچه با آن پیوند دارد توضیح میدهد و نیز به «قیاس» که به اعتبار مادهاش به «برهان» و «جدل» و «خطابه» و «شعر» و «سفسطه» تقسیم شده، میپردازد و «کلیات خمس» را که حدود منطقی بر بنیاد آنها ساخته شدهاند، به یاد میآورد و به بحث «قضایا» و «راههای استدلال» و «صور گوناگون قیاس» و بالاخره به «قیاس شمول» و «تمثیل» و «استقراء» اشاره میکند و بدین صورت در ضمن فصل کوتاهی، مباحث منطق را یادآور میشود، آنگاه مینویسد که:
اساس سخن ما دربارۀ منطق بر چهار مقام تکیه دارد (هرچند در خلال بحث به مسائلِ دیگرِ منطق نیز به طور ضمنی میپردازد) که دو مقام آن، سلبی و دو مقام دیگر، ایجابی است.
اما دو مقام سلبی، یکی آنست که منطقیان میگویند: «به تصور دلخواه جز از راه حد منطقی نتوان رسید!».
و دیگر آن که گویند: «به تصدیق دلخواه جز از راه قیاس نمیتوان نائل آمد»!
و از دو مقام ایجابی، یکی آنست که اهل منطق ادعا میکنند: «حد منطقی موجب علم به تصورات میشود»! و دیگر آن که «قیاس یا برهان قیاسی سبب عدم به تصدیقات میگردد»!
«الكلام في اربع مقامات، مقامين سالبين، ومقامين موجبين.
فالأولان: احدهما في قولهم: أن التصور المطلوب لا ينال الا بالحد! والثاني: أن التصديق المطلوب لا ينال الا بالقياس!
والآخران: في أن الحديفيد العلم بالتصورات وأن القياس أو البرهان الموصوف، يفيد العلم بالتصديقات» [۲۰۷].
آنگاه به شرح و تفصیل این چهار مقام میپردازد و در تخطئۀ آراء اهل منطق سخت میکوشد.
اینک شایسته است که به طور اجمال، نظری به آراء ابن تیمیه در این زمینهها و برخی از مباحث ضمنی و «استظراری» که در میان مسائل اصلیِ منطق مطرح کرده بیفکنیم و سپس دربارۀ هرکدام تحقیق و داوری کنیم.
[۲۰۷] الرد علی المنطقیین، صفحۀ ۷.