دانشمند گمنام!
یکی از محققان معاصر [۱۷۳]اخیراً به کشف رسالهای با عنوان «الخمسین مسئلة في کسر المنطق» در موزۀ بریتانیا توفیق یافته که در مجموعۀ خطی تحت شماره ۷۴۷۳ add و شماره فهرست ۳۲۶ مضبوط است. تاریخ کتابت این نسخه، سال ۶۳۹ هجری قمری بوده است و احتمالاً سالها پیش از این تاریخ تصنیف شده ولی چون اطلاع دقیقی از زمان مصنف و کار او در دست نیست، ما کنکاش از این رساله را به دوران پس از ابوسعید ابی الخیر (متوفی در سال ۴۴۰ هجری قمری) موکول کردهایم.
از نویسندۀ رسالۀ کسر المنطق، جز نام أبوالنجا الفارض تقریباً اطلاعی نداریم و کاشف آن در این باره مینویسد:
«با وجود تفحص زیاد و استمداد از اهل فن، تاکنون از مصنف این کتاب هیچ نشانی و خصوصیت دقیقی جز نام ابوالنجا الفارض به دست نیامد! [۱۷۴].
نویسنده نیز به نوبۀ خود هرچند در کتب رجال و تراجم جستجو کردم، کمتر از ابوالنجا الفارض نام و نشانی یافتم! و شگفت است که ابوالنجا در پایان رسالۀ خود چنین آورده:
«در بارۀ منطق و (اثبات) تباهی آن، ما را کتب بسیاری است و مسائلی چند در آنجا آوردهایم که به ذکر آنها در این کتاب بر وجه استقصاء نپرداختهایم».
«ولنا في المنطق وإفساده كتب كثيرة، فيها مشائل ذوات عدد لمن نذكرها على الاستقصاء في هذا الكتاب» [۱۷۵].
با وجود این، از ابوالنجا نام و نشانی در کتب تراجم یافت نشده و از رسائل وی که ظاهراً مطولاتی نیز در میان آنها بوده چیزی جز همین رسالۀ «کسر المنطق» در دسترس و معروف نیست [۱۷۶].
مصنف رسالۀ کسر المنطق، در مباحث گوناگون منطقی وارد شده ولی بر دو مبحث بیش از همه تکیه کرده است، یکی موضوع «حدود منطقی» است که هفت ایراد بر آن وارد آورده و دیگر بحث «قیاس» است که در پایان آن مینویسد:
«در انجام این مسئله که شکست اهل منطق را به همراه دارد، تباهی فن مزبور از آغاز تا پایانش محقق میگردد، زیرا غرض منطقیان، آگاهیدادن از امور پنهان و بیرونآوردن نتایجِ آنها از مقدمات است و همین که این مسئله بر آنان تباه شد تمام غایتی که قصد آن را میکنند فاسد میشود»!
«وفي تمام هذه المسئله بالكسر على القوم فساد المنطق من أوله الى آخره، لأن غرض القوم إنما هو كان الإنباء عن الأمور الغايبة واستخراج نتايجها بالمقدمات فاذا فسد عليهم هذا، فسدت الغاية التي إليها تجرون» [۱۷۷].
این دو مسئله که ابوالنجا بر آنها تکیه کرده از مباحث مهم منطق است و زیر بنای اندیشۀ منطقی به شمار میرود چنانکه ابن سینا در فصل نخستین از کتاب نجات مینویسد:
«حد، و قیاس دو افزارند که با آنها دانستیهائی را که مجهولاند به دست میآورند و در پرتو اندیشه معلوم میگردند».
«فالحد والقياس آلتان بهما تكتسب المعلومات التي تكون مجهولة فتعير معلومة بالروية» [۱۷۸].
از همین رو ما نیز مناسب میدانیم که این دو مبحث را از میان مسائل گوناگونی که ابوالنجا در رسالهاش آورده برگزینیم و در پیرامون آن دو سخن گوئیم.
[۱۷۳] آقای دکتر عبدالجواد فلاطوری. [۱۷۴] منطق و مباحث الفاظ، چاپ تهران، مقالۀ آقای دکتر جواد فلاطوری. [۱۷۵] منطق و مباحث الفاظ، صفحۀ ۶۰. [۱۷۶] که این نیز به همت آقای دکتر فلاطوری در این أیام أخیر حصول یافته و امید است ایشان از کار تحقیق خود دربارۀ کشف هویت حقیقی ابوالنجا باز نایستد و راهی را که طی شده به پایان برند، انشاءالله تعالی. [۱۷۷] منطق و مباحث الفاظ، چاپ تهران، صفحۀ ۵۶. [۱۷۸] النجاة، چاپ مصر، فصل اول، صفحۀ ۳.