صورت مذاکره
اینک باید دید که ایراد ابوسعید بر منطق چه بوده و ابن سینا چگونه از آن پاسخ داده است؟
صورت مذاکرۀ این دو تن، در کتب متعددی از کتابهای متأخران آورده شده ولی من آن را در آثار قدماء ندیدهام و مشهور چنانست که ابوسعید ابی الخیر برای آن که نشان دهد راه فلسفه و برهان منطقی، راهی نیست که بتوان در کشف حقایق هستی بدان اعتماد کرد به ابن سینا اظهار داشت:
«از این که بر مباحث عقلی تکیه کنی بپرهیز! زیرا از همۀ شکلهای قیاسی، شکل او بدیهیتر است، در حالی که شکل مزبور، دَور باطلی را به همراه دارد! چرا که علم به کلیت کبری، موقوف بر علم به نتیجه است و علم به نتیجه موقوف بر علم به کلیت کبری است!»
ابن سینا پاسخ داد:
«در اینجا توهم دور شده! و در حقیقت دور در میان نیست، زیرا اصغر در کبرای قیاس به نحو اجمال مندرجست ولی در نتیجه، به صورت تفصیل آمده است».
برخی نوشتهاند که گفتگوی میان ابوسعید ابی الخیر و ابن سینا صورت مکاتبه داشته، چنانکه شیخ عبدالله گیلانی از دانشمندان دورۀ صفویه در: «الرسالة المحيطة بتشكيكات في القواعد المنطقية»مینویسد:
«والمشهور أن الشيخ أبوسعيى كتب إلى الشيخ الرئيس ابن سينا هذا السئوال بقوله: إياك أن تعتمد على المباحث المعقولة فان اول البديهيات الشكل الأول والحال أنه دوراً، اذا ثبوت الأكبر للاصغر يتوقف على كلية الكبرى كما قالوا، ولا يصير كبراه كلية حتى يكون الأكبر صادقاً على الأصغر لأن الأصغر من أفراد الأوسط.
فأجاب الشيخ الرئيس: بأن كلية الكبرى موقوفة على اندراج الأصغر إجمالاً والمقصود من النتجه ثبوته تفصيلاً، فلا دور» [۱۶۱].
یعنی: «مشهور چنانست که شیخ ابوسعید به سوی الرئیس ابن سینا نامهای نوشت و این سؤال را مطرح نمود و گفت: بپرهیز از این که بر مباحث عقلی اعتماد کنی! زیرا نخستین برهان بدیهی، شکل اول از قیاسِ منطقی است در حالی که این شکل متضمن دور میباشد! چرا که ثبوت اکبر برای اصغر، چنانکه منطقیان گفتهاند بر کلیت کبری توقف دارد و کبری نیز کلی نمیگردد تا آن که اکبر بر اصغر صادق آید، زیرا اصغر از افراد اوسط است!
شیخ الرئیس پاسخ داد: کلیت کبری موقوف بر آنست که اصغر، به صورت اجمالی در آن مندرج باشد ولی مقصود از نتیجه، ثبوت آن به صورت تفصیلی خواهد بود. بنابراین، دور در کار نیست»!
[۱۶۱] رجوع شود به کتاب منطق و مباحث الفاظ، چاپ تهران، صفحۀ ۳۹۲.