صدف دهم: نخستین زن فداکار
و لربما كره الفتي
أمراً عواقبه تسـرّ
«چه بسا انسان، چیزی را ناخوشایند میداند که سرانجام آن، شادیآور است».
آن بانوی بزرگ، در بزرگترین کاخ آن زمان زندگی میکرد و بردگان و کنیزان زیادی زیردست او بودند و زندگی مرفّه و راحتی داشت. آن زن آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون بود، او، زنی تنها و نحیف بود؛ با آرامش و خیالی آسوده درکاخ خود زندگی میکرد که نور ایمان، در قلبش تابید و آنگاه او، جاهلیتی را که شوهرش، ریاست آن را به عهده داشت، به مبارزه طلبید. نگاه او از کاخ فرشهای نرم و زندگی مرفّه و کنیزان و بردگان، فراتر رفته بود؛ بنابراین او سزاوار و شایستهی این بود که پروردگار جهانیان در کتاب خود، او را یاد کند و او را الگویی برای مؤمنان قرار دهد، چنانکه میفرماید:
﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ إِذۡ قَالَتۡ رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرۡعَوۡنَ وَعَمَلِهِۦ وَنَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ١١﴾[التحريم: ۱۱]. «و خداوند، برای مؤمنان زن فرعون را مثال زده است آنگاه که گفت: پروردگارا! برای من خانهای نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عمل او نجات بده و مرا از قوم ستمگر رهایی بخش».
علما در تفسیر این آیه کریمه گفتهاند: آسیه قبل از آنکه خانهای درخواست کند، همسایگی و جوار الهی را مسألت نمود. همچنین او، شایسته آن بود که پیامبر جاو را در زمرهی زنانی قرار دهد که به کمال رسیدهاند؛ چنانکه میفرماید: «مردان زیادی به کمال رسیدند و از زنان جز آسیه زن فرعون و مریم دختر عمران به کمال نرسیدهاند و برتری عایشه بر زنان مانند برتری ترید بر سایر غذاهاست».
این آسیهی با ایمان است که همچون چراغی در میان تاریکیهای کاخ فرعون روشن شد... پس چه کسی برای ما چراغی روشن میکند که نور افشانی نماید و شکیبایی او، درس پایداری و دعوت به سوی خدا را به همراه داشته باشد؟
تابش نور: بر افکار خود مسلّط باش تا خوشبخت شوی.