مرجان هشتم: دنیای زیبا را فقط انسانهای خوشبین میبینند
صلي عليك الله يا علم الهدي
و استبشرت بقدومك الأيام
«درود خدا بر تو باد ای نشانهی هدایت و روزها، به سبب قدوم تو شادند».
وقتی زمستان، درهای خانهات را بست و دانههای برف، از هر سو تو را محاصره کردند، منتظر فرا رسیدن بهار باش و پنجرههایت را باز کن تا نسیم هوای پاک، از آن داخل بیاید؛ دور را نگاه کن؛ خواهی دید که پرندگان مهاجر بازگشتهاند و نغمه میخوانند؛ خورشید را میبینی که پرتوهای طلاییش را بر شاخههای درختان میزند تا برگ جدیدی از عمر تو را رقم بزند و فکری تازه و قلبی جدید، برایت درست کند.
در صحرا، توقع دیدن درختان زیبا را نداشته باش؛ چون در صحرا چیزی جز وحشت و هراس نیست. به درختان بنگر که بر تو سایه افکندهاند و با ترنم دلانگیز خود تو را شاد میکنند و تو، از میوههای آنها بهرهمند میشوی.
تلاش کن که حساب دیروز و زیان آن را تکرار کنی؛ زیرا وقتی برگهای درخت عمر بریزند، هرگز باز نمیگردند؛ اما با هر بهاری، برگهای تازهای میروید، پس به برگهایی بنگر که چهرهی آسمان را پوشاندهاند و برگهایی راکه به زمین افتادهاند، رها کن اگر دیروز به هدر رفته است، امروز پیش روی تو است؛ اگر امروز، خودش را جمع میکند و میرود، فردا را پیش رو داری برای دیروز غم مخور؛ زیرا دیروز هرگز باز نمیگردد و برای امروز تأسف مخور چون به زودی کوچ خواهد کرد؛ به خورشید تابناکی دل ببند که فردا طلوع خواهد کرد.
تابش نور: بیماریهای ناشی از زخم زبان، خیلی شدید است.
درخشش نور: زنها، همانند مردان هستند.