الماس چهارم: کار پسندیده، راز سعادت توست
صبراً علي شدة الأيام إنّ لها
عقبي، وما الصبر إلاعند ذي حسب
«بر سختیهای روزگار باید صبر کرد که سرانجام خوبی دارند و تنها شرافتمندان، صبر مینمایند».
فرد نابغه، ناخواسته به همان سویی کشانده میشود که خداوند، او را برای آن آفریده و به او قوت ابتکار و خلاقیت داده است؛ گرچه از بدشانسی خود به خاطر قرار گرفتن در چنین شرایطی شکایت کند؛ زیرا آن کار، تنها چیزی است که او با لذت و شادی به آن میپردازد؛ و هرچند با مشکلات فراوانی مواجه شود و امید اندکی به موفقیت داشته باشد و او به پشت سرش نگاه کند و آه سرد بکشد و آرزو نماید که ای کاش به کاری با درآمد بیشتر روی میآورد؛ چنین شخصی، هرچند از فقری که کارش به او تحمیل نموده، شکایت نماید، ولی کارهای ابتکاری او، مایهی خوشبختی او میشوند و بهترین استعدادها و تواناییهای درونی او را نمایان میکنند.
تابش نور: خوشبختی مرد در سخنی است که از دهان زنش بیرون میآید.
درخشش نور: و هرگاه بیمار شوم، مرا شفا میدهد.