مروارید دهم: جدیت، جدیت و باز هم جدیت
اغنمي بسمة الصباح و قولي
مرحباً إننا لرؤياك عطشي <
«خواهرم! زیبایی و لبخند صبح را غنیمت بدان و بگو: خوش آمدی که ما،تشنهی دیدارت بودیم».
خواهرم! کارهایت را با جدیت انجام بده، با جدیت به تربیت فرزندان خود بپرداز؛ با جدیت کار مفید را ادامه بده؛ مطالعه، تلاوت، نماز، ذکر، صدقه دادن، منظم کردن خانه و مرتب نمودن کتابخانه را با جدیت دنبال کن و بدینسان همواره درتلاش باش تا غم واندوهت، از بین برود.
خواهرم! به بعضی از زنان کافر که به جای خود، بلکه به برخی از زنان مسلمان منحرف بنگر که چگونه با وجود کفر و انحراف، توانستهاند با جدیت و تلاش، ممتاز و سرآمد شوند؟!
نخست وزیر اسبق اسرائیل (گولدا مائیر) خاطراتی دارد که در آن در مورد جدیت خود و سامان دادن به ارتش و موضع خودش در جنگ با اعراب سخن گفته است؛ و او چنان کاری کرده که جز تعداد اندکی از همنوعانش، نتوانستهاند، عملکردی همچون او داشته باشند؛ در حالی که او کافر و دشمن خداست.
تابش نور: سعادت، جادو نیست و اگر نوعی جادو بود، ارزشی نداشت.