زبرجد پنجم: جهان کفر، از بدبختی رنج میبرد
ولو جاز الخلود خلدت فرداً
و لكن ليـس للدنيـا خلــود
«اگر همیشه ماندن، ممکن بود، جاودانه میماندم؛ ولی دنیا، ثبات و جاودانگی ندارد».
دکتر «هارولدسن هاپن» پزشک بیمارستان (مایو) در نامهای به انجمن پزشکان و جراحان آمریکایی فعّال در مؤسسههای صنعتی مینویسد: «وضعیت یکصد و هفتادوشش نفر از کارفرمایان چهل تا چهل وچهار ساله را بررسی کردم؛ در این بررسی برایم روشن شد که بیش از یک سوم اینها از یکی از سه بیماری ناشی از ناراحتی اعصاب، رنج میبرند؛ آن سه بیماری عبارتند از: ناراحتی قلب، زخم معده و فشار خون. آنها در حالی از این بیماریها رنج میبرند که کمتر از چهل وپنج سال سن دارند! آیا کسی موفقیت خود را به بهای زخم معده و ناراحتی قلب، میخرد، موفق است؟ اگر همهی جهان را به دست بیاورد و سلامتیش را از دست بدهد، چه فایدهای دارد؟! اگر کسی،تمام دنیا را داشته باشد، باز هم روی یک تخت میخوابد و بیش از سه بار در روز نمیتواند غذا بخورد، پس فرق او و کارگری که در زمین حفّاری میکند، چیست؟! شاید هم کارگر راحتتر بخوابد و از کارفرما که دارای ثروت و مقام است، غذایش را بهتر وکاملتر میل کند».
و دکتر «فایز» میگوید: «مشخص شده است که از هر پنج بیمار، بیماری چهار نفر ریشه در اعضای بدنشان ندارد؛ بلکه بیماری آنها برخاسته از ترس و اضطراب و ناراحتی، ناشی از این است که فرد، نمیتواند خودش را با زندگی وفق دهد».
تابش نور: ما توان تغییر گذشته را نداریم و همچنین نمیتوانیم سیمای آینده را به صورتی که میخواهیم، ترسیم کنیم؛ پس چرا خودمان را با حسرت خوردن بر چیزی از بین ببریم که نمیتوانیم آن را تغییر دهیم؟!
درخشش نور: خشم مکن، خشم مکن، خشم مکن.