گوهر اول: وقتت را بیهوده مگذران
نزداد هماً كلما ازددنا غنيّ
و الحزن كل الحزن في الإكثار
«هر چند توانگری و ثروت ما بیشتر شود، غم و اندوه ما فزونی مییابد و غمها همه در فزونطلبی هستند».
پیامبر جبه عایشهلفرمود: «و اگر مرتکب گناهی شدهای از خداوند طلب آمرزش کن و به سوی او بازگرد و توبه نما، زیرا هرگاه بنده به گناهش اعتراف کند و توبه نماید، خداوند توبهاش را میپذیرد...».
خواهرم! فرض کن در شرایطی که به همه آرزوها و خواستههایت رسیدهای ناگهان همه چیز را از دست میدهی؛ آنوقت گریه میکنی و تأسف میخوری و انگشتانت را به خاطر حسرت از دستدادن داشتههایت، گاز میگیری. حال چرا به لحظههای از دست رفتهی عمرت نمیاندیشی و احساس زیان نمیکنی؟
عمر انسان، گوهر گرانبهایی است که هیچ چیزی مادّی نمیتواند ارزش و قیمت آن باشد. عمر، در حقیقت مجموعهای از نفسهاست؛ هر نفسی که بیرون میآید، هرگز باز نمیگردد؛ این نفسها، سرمایهی زندگی تو هستند و میتوانی با بهرهگیری از آنها، به نعمتهای بهشت دست یابی؛ پس چگونه لحظات گرانبهای عمر را بدون توبه از دست میدهی؟!
تابش نور: یک راه برای رسیدن به سعادت وجود دارد
و آن، اینکه از پرداختن به چیزهایی که از عهدهی ما بیرون است، دست نگاه داریم.
درخشش نور: خداوند، تو را کفایت میکند.