مروارید چهارم: زن خوشبخت، اطرافیانش را خوشبخت میکند
علوّ في الحياة و في الممات
لحقّ أنت إحدي المعجزات!
«تو، در زندگی و پس از مرگ، سربلندی و به حق که تو، یکی از معجزات هستی!»
آوریزون سویت میگوید: «از خوششانسی ناپلئون بود که بیش از آنکه فرماندهی کل را برعهده بگیرد و با چالشهای کشورگشایی روبرو شود، با خانم «جوزفین» ازدواج کرد؛ شخصیت دوست داشتنی و شیوهی نرم او، برای به دست آوردن دل و محبت زیردستان و پیروان شوهرش قویتر بود؛ او، پیرامون خود، مهر ومحبت پخش میکرد و حتی مستقیماً به کلفتها و خدمتگزاران امر و نهی نمیگرد؛ خودش، خطاب به یکی از دوستانش، این مطلب را روشن میکند و میگوید: «من فقط در یک جا کلمهی «میخواهم» را به کار میگیرم و آن، وقتی است که میگویم: «میخواهم همهی کسانی که اطراف من هستند، خوشبخت باشند» گویا منظور شاعر انگلیسی، او بوده است؛ آنجاکه میگوید: «او در صبحی زیبا، از راه گذشت و بدینسان زیبایی صبح، در تمام روز منتشر و پراکنده بود».
واقعیت، این است که مهربانی، سعادت را در میان ما و اطرافیان ما و حتی جمادات میگستراند؛ لطف و مهربانی، زیبایی معنوی نامحدودی است و برای مرد به منزلهی زیبایی برای زن میباشد مهربانی زن، زیباییش را چندین برابر مینماید.
تابش نور: آیا زنی که زیباییش را به سگهای انساننما عرضه میکند و زیباییاش را به پای گرگهایی میریزد که فقط در لباس انسان هستند، خوشبخت است؟!
درخشش نور: خدا را در آسایش و راحتی بشناس تا تو را در سختی بشناسد.