اعتراض بر حادثه شق الصدر رسول الله ج
جناب حجت الاسلام میفرمایند: آیا با این اختلاف زمان و مکان و تناقض فراوان میتوان این احادیث را صحیح دانست و مضمون کدام یک از آنها را قبول کنیم (ص ۲۲۴).
جواب:
اگر اختلاف ظاهری از نظر شخصی کم سواد و یا مغرض دلیلی بر عدم صحت متنی است، پس جناب حجت الاسلام نجمی در برابر شخصی معترض که غیر مسلمان است و اختلاف ظاهری آیات قرآن را دلیلی بر عدم صحت قرآن میگیرد چه جوابی دارند؟
۱- ﴿لَّيۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٖ ٦﴾[الغاشیة: ۶].
«غذایی جز از خار خشک تلخ و بدبو ندارند».
در اینجا با صیغه حصر آمده.
۲- ﴿لَأٓكِلُونَ مِن شَجَرٖ مِّن زَقُّومٖ ٥٢﴾[الواقعة: ۵۲].
«قطعاً از درخت زقوم میخورند».
اما در این آیه، زقوم را هم نام میبرد. در جایی دیگر میفرماید:
۳- ﴿وَأَنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ لَا مَوۡلَىٰ لَهُمۡ﴾[محمد: ۱۱].
«کافران مولایی ندارند».
اما در اینجا میفرماید:
۱- ﴿ثُمَّ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّ﴾[الأنعام: ۶۲].
«سپس (تمام بندگان) به سوی الله که مولای حقیقی آنهاست باز میگردند».
یا در مورد مدت روزهای قیامت میفرماید:
۲- ﴿وَإِنَّ يَوۡمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلۡفِ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ﴾[الحج: ۴۷].
«و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایی است که شما میشمرید».
اما در آیه دیگر چنین میفرماید:
۳- ﴿فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥ خَمۡسِينَ أَلۡفَ سَنَةٖ﴾[المعارج: ۴].
«آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است».
و یا موارد زیر:
۱- ﴿وَلَا يَكۡتُمُونَ ٱللَّهَ حَدِيثٗا﴾[النساء: ۴۲].
«در آن روز سخنی را نمیتوانند از الله پنهان کنند».
۲- ﴿وَٱللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشۡرِكِينَ﴾[الأنعام: ۲۳].
«به الله که پروردگار ما است سوگند که ما مشرک نبودیم».
۳- ﴿وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا قَلِيلٗا ٥٢﴾[الاسراء: ۵۲].
«میپندارید تنها مدت کوتاهی (در دنیا) درنگ کردهاید».
۴- ﴿إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا﴾[طه: ۱۰۳].
«شما فقط ده شبانه روز (در دنیا) زنده بودهیید».
۵- ﴿إِذۡ يَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِيقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا يَوۡمٗا﴾[طه: ۱۰۴].
«هنگامی که نیکو روشترین آنها میگوید شما یک روز درنگ کردید».
۶- ﴿وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يُقۡسِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَيۡرَ سَاعَةٖۚ كَذَٰلِكَ كَانُواْ يُؤۡفَكُونَ٥٥﴾[الروم: ۵۵].
«روزی که قیامت بر پا شود، مجرمان سوگند یاد میکنند که جز ساعتی در دنیا درنگ نکردهاند این چنین از درک حقیقت باز گردانده میشوند».
۷- ﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٖ﴾[الأنعام: ۲].
«او کسی است که شما را از گل آفرید».
۸- ﴿وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ﴾[الأعراف: ۱۲].
«و او را از گل آفریدی این خالق بشراً».
۹- ﴿مِّن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ﴾[الحجر: ۲۸].
«من آفریننده بشری از گل خشکیدهای که از گل بدبویی گرفته شده، هستم».
۱۰- ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ ١٢﴾[المؤمنون: ۱۲].
«ما انسان را از عصارهای از گل آفریدیم».
۱۱- ﴿إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ﴾[الصافات: ۱۱].
«ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم».
۱۲- ﴿ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ ٨﴾[السجدة: ۸].
«سپس نسل او را از عصارهای از آب ناچیز و بیقدر آفرید».
۱۳- ﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ كَٱلۡفَخَّارِ ١٤﴾[الرحمن: ۱۴].
«انسان را از گل خشکیدهای همچون سفال آفرید».
که در عبارات ذیل اختلاف است:
﴿حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ﴾﴿سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ﴾﴿طِينٖ لَّازِبِۢ﴾﴿صَلۡصَٰلٖ كَٱلۡفَخَّارِ﴾﴿مِّن طِينٖ﴾﴿سُلَٰلَةٖ﴾﴿مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ﴾. جناب حجت الاسلام درین اختلاف چه جوابی دارند که طرف مخالف را قانع بکند، و همچنین در آیات مربوط به مقدار روز قیامت و غذای جهنمیان و غیره که در صفحه ۳۵-۳۶ بیان گردید.
اما اهل سنت در مورد حدیث شق الصدر (بحمدالله) هیچ اختلافی در عبارت ندارند، زیرا اولاً: شق صدر در ایام کودکی بوده، دوماً برای آمادگی ملاقات و گفتگو با خالق هستی بوده است. اول پیامبر جرا از خانه سکونت برداشتند و در همان حالت خواب آلودگی به نزدیک کعبه خوابانیدند و سینه را جراحی و با آب زمزم شست شو دادند و پر از حکمت و ایمان نمودند و سپس پرواز کردند. از عبارت صحیح مسلم این توضیح مشخص شده است: «ثُمَّ أتيتُ فانطلقوا بي إلى زَمزمَ فَشُرح عن صَدري ثُمَّ غُسِل بماءِ زَمزَم» [۵۲۳].
در خانه پیش من آمدند بعد مرا بردند تا محل آب زمزم، سینه مرا شکافتند و سپس با آب زمزم شستند. جناب حجت الاسلام به عبارت صحیح مسلم توجه نکردهاند و صحیحین را با اساتید متخصص اهل سنت هم نخواندهاند تا مطلب بر ایشان روشن گردد و ممکن است فرد غیر متخصص که استادی ندارد در وهلهی اول به هنگام مطالعه سرگردان شود. علاوه بر این عصمت پیامبر جدر رسانیدن وحی است و این هم بعد از بعثت روی میدهد و موضوع شق صدر مؤید عصمت است. شر و فساد در وجود انسان و یا سختی و نرمی دل همانند نور و ظلمت، حسی نیست که بشر بتواند آن را درک کند و یا معراج رسول اکرم از مسجدالحرام به سدرة المنتهی با جسم بشری، بدون آلات جدید امروزی و نیز حیات اصحاب کهف در مدت طولانی در یک مکان بدون اینکه فاسد شوند برخلاف عقل و غیر قابل درک است. جالب اینجا است که یکی از راویان این حدیث ابوذر غفّاریست که شما آن را از خود میدانید، اکنون چه شد که روایت او را انکار میکنید و ظن قوی علامه مجلسی را هم ردّ کردید. قول انسسهم که میفرماید: من محل شکاف و جای بخیهای را که برای التیام شکاف سینه رسول الله جبه وسیله ملائکه به عمل آمده بود در سینه آن حضرت میدیدم، هیچ عیب و اشکالی ندارد زیرا که این عمل حقیقتاً انجام گرفته است و شکّی در آن نیست و بقای اثر جراحی امری عادی است. و در ظهور قدرت الله تعالى هیچ تردید و محلی برای اعتراض وجود ندارد.
[۵۲۳] صحیح مسلم: ج ۱، ص ۹۲، چاپ پاکستان.