داستان سحر شدن پیامبر ج
اعتراض شماره ۹ بعد از بعثت: داستان سحر النبی ج.
روایات صحیحین در مسئله سحر النبی همه صحیح و ثابتاند و هیچ تناقضی با مقام نبوت ندارند. سحر مثل یک مریضی است و مریضی انبیاء از مریضی امّت شدیدتر و زیادهتر میشود، البته مریضی سحر انبیاء بر جسم و جوارح ظاهر میگردد نه بر عقل و قلب و اعتقاد، زیرا دلائل قطعی بر صدق و صحّت و عصمت انبیاء برای رسانیدن وحی و رسالت بسیار است. فرضاً اگر خطا یا اجتهادی بر خلاف حقیقت دیده شود خداوند فوری خبرش میکند، چنانچه بنده در دلائل اجتهاد النبی از قرآن در فصول گذشته ص ۵۰ دفتر پنجم بیان کردم.
و سحر هم بنا بگفته علامه نووی: در نزد جمهور علماء امت مؤثر است [۵۴۰]. چنانچه قرآن میفرماید:
﴿يُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَكَيۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَةٞ فَلَا تَكۡفُرۡۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَيۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمۡ وَلَا يَنفَعُهُمۡ﴾[البقرة: ۲۰۲].
«و به مردم سحر میآموختند آنها از آن دو فرشته مطالبی را میآموختند که بتوانند بوسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند، ولی هیچ گاه نمیتوانند بدون اجازه خداوند به انسان زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرا میگرفتند که به آنان زیان میرسانید و نفع نمیداد».
باز هم قرآن میگوید:
﴿وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِي ٱلۡعُقَدِ ٤﴾[الفلق: ۴].
«و از شر آنها که با افسون در گرهها میدمند».
حجت الاسلام درین فصل هر چه گفته، تراشیده خودش است و آن مقامی را که او برای انبیاء قائل است و آنها را از حدّ بشریت خارج کرده، برخلاف قرآن است. و همچنان جمهور علماء امت برخلاف آن اعتقاد دارند.
[۵۴۰] شرح صحیح مسلم، نووی: ج ۲، ص ۲۱، چاپ پاکستان.