ایجاد شک و شبهه در تاریخ تدوین حدیث و جواب آن
محمد صادق نجمی میگوید: آنها تاریخ تدوین حدیث را نزد اهل سنت مورد بحث و بررسی قرار دادهاند و بعد از ایشان حسن صدر متوفای ۱۳۵۴ تاریخ تدوین حدیث را در دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز و جمعآوری ابوبکر بن حزم و ابن شهاب زهری که امام بخاری در صحیح خود نقل نموده، مشکوک دانسته و رد کردهاند و اختلاف در اقوال علماء و مورخین اهل سنت و عدم وجود کتاب مدون در حدیث را دلیل و علت شک و تردید خود گرفتهاند [۱۶۰].
جواب:
تدوین حدیث به صورت مجموعه کتاب به اتفاق اهل سنت در اواخر عصر تابعین آغاز گردید. علّامه ابن حزم در «الأحکام في اصول الأحکام» مینویسد: اولین کسی که در جمع حدیث تألیف را شروع کرد حماد بن سلمه در بصره (متوفای ۱۶۷) و معمر متوفای ۱۵۳ در یمن و مالک متوفای (۱۷۹) در مدینه بودند [۱۶۱]. و ابن حجر اسم عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج را در مکه و ربیع بن صبیح را در بصره و علمای دیگر را که همعصر بودهاند اضافه نموده و علامه ذهبی اسم سعید بن عروبه را ذکر نموده که در بصره به تدوین حدیث مشغول بوده و احمد بن حنبل میگوید که سعید بن عروبه کتابی نداشته بلکه احادیث را حفظ میکرد، و امام بخاری میگوید: عمر بن عبدالعزیز به ابوبکر بن حزم دستور داد که احادیث را بنویسد، خلاصه بحث این است که همه این اقوال بجای خود صحیحاند و از مجموع آن، نتیجه میگیریم که در اواخر عصر تابعین تدوین حدیث به صورت کتاب آغاز گردید و علت اصلی تدوین حدیث در این عصر، شیوع بدعتها و مسائل قدر و جبر و اعتزال و حدیثسازی برای منافع دنیوی و مذهبسازی در حد وسیع از هر طرف بود به این خاطر علمای محدث اهل سنت قیام نمودند، قلم برداشتند و برای روایت حدیث شرایطی قائل شدند و مطابق شرایط مذکور احادیث را از اشخاص مشهور و معتبر بدون نقل از صحائف و کتب روایت نمودند حتی آن مجموعه صحف و کتب مدوّن «كأن لم يکن» تلقی شدند یا حداقل به شهرت نرسیدند «إلا ما شاءالله»، و از آن همه کتاب. امام مالک و مصنف ابوبکر بن ابی شیبه مشهورند. امام بخاری از امام مالک فقط از طریق عبدالله بن یوسف روایت نموده نه از کتاب او و همچنان از خود ابوبکر بن ابیشیبه حفظاً (شفاهاً) روایت دارد نه از کتاب او حتی روایت عمرو بن شعیب عن ابیه عن جده از کتاب جدش و عبدالله بن عمرو بن العاص بوده: درجه نقل او از قوت صحت و اعتبار بسیار بالایی برخوردار نیست زیرا احتمال خطر در صحف و کتب آن زمان یاد بود مثل صحیفه علیسکه مبتدعین آن را پر از خرافات خود نمودند و ابن عباس همه را محو نمود و فرمود «قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَىَّ عِلْمٍ أَفْسَدُوا» «الله تعالى ایشان را بکشد چه علم خوبی را فاسد کردند» [۱۶۲].
[۱۶۰] سیری در صحیحین: ص ۴۴ تا ۴۶. [۱۶۱] الإحکام فی أصول الأحکام: امام ابن حزم، فصل في فضل الاکثار من الرواية للسنن: ج ۱، ص ۲۵۵. [۱۶۲] صحیح مسلم: ج ۱، ص ۱۰.