نقدی بر کتاب سیری در صحیحین

فهرست کتاب

شبهاتی در مورد اینکه الله متعال دارای اعضای متفاوت است و جواب آن

شبهاتی در مورد اینکه الله متعال دارای اعضای متفاوت است و جواب آن

جناب محمد صادق نجمی در ص ۱۵۳ می‌گوید: خدای اهل سنت، دارای دست است:

جواب:

بلی جناب: خدای اهل سنت نه کور است و نه فلج و تمام آن احادیث، صحیح و ثابت هستند،، چرا آیات قرآن را درین مضمون نیاوردید،، اکنون بنده آیات این صفت خداوند را از قرآن عثمانی نقل می‌کنم.

۱- ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا خَلَقۡنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ أَنۡعَٰمٗا فَهُمۡ لَهَا مَٰلِكُونَ ٧١[یس: ۷۱].

«آیا ندیدند که از آنچه با دست‌های خود به عمل آوردیم چهارپایانی برای آنان آفریدیم که آنان مالک آن هستند».

۲- ﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ ٧٥[ص: ۷۵].

«ای ابلیس چه چیزی مانع تو شد که بر مخلوقی که با دو دست خود او را آفریدم سجده کنی آیا تکبر کردی یا از برترینها بودی (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود».

۳- ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌۚ غُلَّتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْۘ بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيۡفَ يَشَآءُ[المائدة: ۶۴].

«یهود گفتند دست خدا (با زنجبیر) بسته است، دست‌هایشان بسته باد، و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است هرگونه بخواهد می‌بخشد».

جای تعجب و تأسف است که در ترجمه آیه الله مکارم شیرازی تناقض و تحیر آمده و کلمات «يدالله» و «أيديهم» و «يداه» را به دست و دست‌هایشان و هر دو دست ترجمه نموده و بعد از هر دو دست کلمه (قدرت) را نوشته است. بر این تأویل بی‌محل و بی‌مکان یک طالب مبتدی هم می‌خندد و همچنان کلمه «بیدی» که صیغه تثنیه است را به قدرت تأویل کرده است. این تأویل در این دو آیه خلاف عقل و نقل است و همچنان جمله:

﴿مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ[یس: ۷۱].

را به قدرت تأویل کرده است. اگر یدالله به معنی قدرت است باید چنین ترجمه می‌کرد: که قدرت خدا با زنجیر بسته است و هر دو قدرت او گشاده است،، و من آدم را با هر دو قدرت آفریده‌ام. که در این صورت بر این ترجمه و تأویل همان عرب بوّال و شترچران هم می‌خندند بهترین عقیده همان راه و رسم سلف است که معتقد بودند اوصاف خدا مثل ذات اویند «و بلاکيف و بلا تشبيه وبلا تعطيل» هستند و نیازی به تاویل و تحریف ندارند.

نجمی در ص ۱۵۵ به صورت اعتراض گفته اهل سنت می‌گویند: خدائیکه دارای انگشت است.

جواب:

بلی جناب نجمی دست بدون انگشت در انسان هم یک عیب و نقص به حساب می‌رود. ثانیا انگشت را با دست چه فرقی است، چهار آیه در قرآن برای ثبوت دست آمده است، بنده برای شما نقل نمودم و جناب مکارم شیرازی یدالله را بدست خدا ترجمه کرده [آیه ۶۴ از سوره المائدة] و در قرآن عثمانی کلمه قبضه آمده است و قبضه بدست انگشت‌دار گفته می‌شود.

﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٦٧[الزمر: ۶۷].

«آنها خدا را آن‌گونه که شایسته است نشناختند در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضة اوست و آسمان‌ها پیچیده در دست راست او،، منزه و برتر است از شریک‌هایی که برای او می‌پندارند».

و در ترجمه مکارم شیرازی فقط کلمه راست را نگفته است و شما تاکنون منکر دست بودید اما در اینجا دست را قبول کردید و منکر راست شدید. حال آنکه درین آیه کلمه یمین (راست) آمده است. علاوه بر این کلمه دست با انگشت تنها در قرآن محمدی نیامده بلکه در تورات هم آمده است ولی شما که منکر قرآن محفوظ از تحریف هستید، کجا توراه محرف را قبول می‌کنید. جناب نجمی همه آن احادیث که دراین باب آورده اید صحیح و معنی آن در قرآن موجود است و شما منکر قرآن و حدیث نبوی و منکر اقوال ائمه اهل بیت هستید لکم دينکم ولي دين.

جواب اعتراضی که در صفحه ۱۵۷ آمده و گفته: اهل سنت وجود کمر را برای خدا ثابت کرده‌اند:

جواب:

در عقیده کل اهل سنت چنین واژه‌ای نیامده و نیست اما آن حدیث که نقل نموده‌اید، کلمه «حقو» است و معنی آن در لغت عربی جای بستن ازار را می‌گویند و همچنین برخاستن رحم و قرابت و گفتگوی آن با خداوند تبارک و تعالى در عقل نمی‌گنجد و این کلمه بصورت یک مثال ساده و زودفهم گفته شده لذا اهل سنت به این گفته پرحکمت خاتم‌الانبیاء ایمان کامل دارند و قبولش می‌کنند و در معنی آن تکلف و تعمق را لازم نمی‌دانند و بدون سؤال از کیف و کیفیت و بدون تشبیه و تعطیل و تحریف، قول رسول الله جرا بر چشم می‌گذارند و به آن عقیده دارند.

و مطابق آیه هفت آل عمران رفتار می‌کنند:

﴿كُلّٞ مِّنۡ عِندِ رَبِّنَاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ[آل‌عمران: ۷].

«ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست و جز صاحبان عقل، متذکر نمی‌شوند، (و این حقیقت را درک نمی‌کنند)».

در اول کافی کتاب الحجه بابی در مورد احادیث صعب و مشکل آمده است [۴۸۱]و اهل سنت این حدیث را مثل مضمون همین باب اصول کافی حساب می‌کنند. و سختی برخی اقوال پیامبر جاز بعضی اقوال ائمه کم‌تر نیستند.

اعتراض شماره ۶-۷ نجمی در باب توحید، ص ۱۵۸ که می‌گوید: خدای صحیحین ساق خود را نشان می‌دهد.

۲- خدائی که دارای پا است.

جواب:

کلمه ساق در قرآن مجموعه عثمانی سوره القلم آیه ۴۲ آمده است:

﴿يَوۡمَ يُكۡشَفُ عَن سَاقٖ وَيُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ ٤٢[القلم: ۴۲].

«(بخاطر بیاورید) روزی را که ساق پاها برهنه می‌گردد و دعوت به سجود می‌شوند امّا نمی‌توانند سجود کنند».

ترجمه از مکارم شیرازی،، اهل سنت هم مطابق آیه هفت آل عمران می‌گویند:

﴿ءَامَنَّا بِهِۦ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ رَبِّنَا[آل‌عمران: ۷].

آن احادیثی که جناب نجمی آورده صحیح و موافق و مطابق با آیه ۴۲ سوره القلم هستند جناب آية ‌الله شیرازی ساق را به ساق پاها ترجمه نموده و مطابق عقیده اهل سنت رفتار نموده است:

﴿وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ[آل‌عمران: ۷].

امّا اعتراض به این که خدا دارای پا است و حدیث انس و ابوهریرهبرا نقل نموده صحیح‌اند، این را هم اهل سنت مثل باقی اوصافی که در قرآن به صراحت آمده و هیچ محل تأویل هم نداشته قبول کرده و به آن عقیده دارند، مطابق آیه هفت آل عمران و هیچ مشکلی هم بحمدالله نداریم و نخواهیم داشت.

ثانیا جناب نجمی و عبدالحسین، و ابوریه و احمد امین و دیگران در مورد آیه ۳۰ سوره ق چه می‌گویند:

﴿يَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِيدٖ ٣٠[ق: ۳۰].

«روزی که به جهنم می‌گوییم، آیا پر شده‌ای و او می‌گوید آیا افزون بر این هم هست».

برگرفته از ترجمه مکارم شیرازی. اکنون ببینید که خدا هم سخن می‌گوید در حالی که خالق حوادث و مخلوقات است و جهنم که خود مخلوق است سخن می‌گوید، شما اگر از مشابهت در اوصاف فرار می‌کنید درینجا چه جوابی دارید، در تفسیر همین آیه به «تفسير الـميزان» مراجعه کنید که مفسر شما طباطبائی می‌گوید: حدیث قراردادن پا بر جهنم و گفته جهنم: «قط‌قط» در روایات کثیری از طریق اهل سنت روایت شده است [۴۸۲]. محمدی ری شهری و همه این مفسرین شما این حدیث را قبول کرده و به عنوان دلیل از آن استفاده کرده‌اند. جناب نجمی، شما تمام اوصاف الله تعالى را که در قرآن و احادیث صحیح آمده رد و انکار نمودید به علت تجسم و این علت خود تراشیده شما و فلسفه یونانیها است، آیا برای ثبوت و سلب این صفات از آدم تا خاتم و در کتب و صحائف انبیاء دلیلی دارید یا خیر، مسلماً جواب منفی است.

جناب نجمی در ص ۱۶۸ می‌گوید: احادیثی‌ که درباره توحید در کتب اهل تسنن آمده است ایهام و یا دلالتی صریح بر اثبات تجسم برای خداوند متعال دارد.

جواب:

باید در جواب نجمی عرض بکنم، ایهام و دلالت صریح بر اثبات تجسم تراشیده شما است و در قرآن به وضوح آمده است، پس جناب عالی دست از این قرآن بردارید یا بهمان ادعای تحریف خود ادامه بدهید زیرا آنچه در کتب صحیحن دیده‌اید در قرآن موجود هم می‌بینید، مثل: ﴿يَدُ ٱللَّهِ مَغۡلُولَةٌۚ غُلَّتۡ أَيۡدِيهِمۡ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْۘ بَلۡ يَدَاهُ مَبۡسُوطَتَانِ[المائدة: ۶۴]. ﴿خَلَقۡتُ بِيَدَيَّ[ص: ۷۵]. ﴿مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ[یس: ۷۱]. ﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ[المعارج: ۴]. ﴿فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ[القیامة: ۱۸]. ﴿إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا[الفرقان: ۵۷]. ﴿وَجَآءَ رَبُّكَ وَٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢[الفجر: ۲۲]. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ[الصف: ۴]. ﴿كَتَبَ رَبُّكُمۡ عَلَىٰ نَفۡسِهِ ٱلرَّحۡمَةَ[الأنعام: ۵۴]. ﴿وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ[النساء: ۹۳]. ﴿مَآ أَسۡخَطَ ٱللَّهَ[محمد: ۲۸]. ﴿فَلَمَّآ ءَاسَفُونَا[الزخرف: ۵۵]. ﴿وَلَٰكِن كَرِهَ ٱللَّهُ[التوبة: ۴۶]. ﴿يَأۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ فِي ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ[البقرة: ۲۱۰]. ﴿يَأۡتِيَ رَبُّكَ[الأنعام: ۱۵۸]. ﴿وَجۡهُ رَبِّكَ[الرحمن: ۲۷]. ﴿يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥ[الأنعام: ۵۲]. ﴿بِأَعۡيُنِنَا[هود: ۳۷]. ﴿عَلَىٰ عَيۡنِيٓ[طه: ۳۹]. ﴿سَمِعَ ٱللَّهُ[آل‌عمران: ۱۸۱]. ﴿وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ[الـمجادلة: ۱]. ﴿أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ[طه: ۴۶]. ﴿وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ[آل‌عمران: ۵۴]. ﴿وَأَكِيدُ كَيۡدٗا ١٦[الطارق: ۱۶]. ﴿وَمَكَرۡنَا مَكۡرٗا[النمل: ۵۰]. ﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥[طه: ۵]. ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ[الأعراف: ۵۴]. ﴿وَرَافِعُكَ إِلَيَّ[آل‌عمران: ۵۵]. ﴿بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِ[النساء: ۱۵۸]. ﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ[فاطر: ۱۰]. ﴿وَهُوَ مَعَكُمۡ[الحدید: ۴]. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَا[التوبة: ۴۰]. ﴿هُوَ رَابِعُهُمۡ[الـمجادلة: ۷]. ﴿هُوَ سَادِسُهُمۡ[الـمجادلة: ۷]. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ[البقرة: ۱۵۳]. ﴿وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا[النساء: ۱۶۴]. ﴿مِّنۡهُم مَّن كَلَّمَ ٱللَّهُ[البقرة: ۲۵۳]. ﴿لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ[الأعراف: ۱۴۳]. ﴿وَنَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ[مریم: ۵۲]. ﴿وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا[مریم: ۵۲]. ﴿وَإِذۡ نَادَىٰ رَبُّكَ[الشعراء: ۱۰]. ﴿وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ[الأعراف: ۲۲]. ﴿يُنَادِيهِمۡ[القصص: ۶۲]. ﴿حَتَّىٰ يَسۡمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ[التوبة: ۶]. ﴿يَسۡمَعُونَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ[البقرة: ۷۵]. ﴿يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُواْ كَلَٰمَ ٱللَّه[الفتح: ۱۵]. ﴿لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِهِۦ[الأنعام: ۱۱۵]. ﴿مِن رَّبِّكَ[البقرة: ۱۴۷]. ﴿إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣[القیامة: ۲۳]. ﴿وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ[ق: ۳۵]. ﴿وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ[الواقعة: ۸۵]. ﴿بَصِيرٞ[البقرة: ۱۱۰]. ﴿سَمِيعُۢ[الـمجادلة: ۱]. ﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡ[الأنفال: ۱۷]. ﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ[الأنفال: ۱۷]. ﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ[النحل: ۵۰]. ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ[الحاقة: ۱۷]. ﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ[یونس: ۳]. (نمونه) در همه آیات مذکور دلالتی صریح بر اثبات تجسم (بنا بر ادعای شما) برای خداوند متعال علناً وجود دارد.

و آن مشخّصاتی که شما در علم کلام از دیمقریطس (استاد فلاسفه یونان) که ۴۲۰ سال قبل از میلاد زندگی داشته تقلید کرده و برای خدا تراشیده‌اید تعریف معدوم یا تعریف الدهر است و در کتب آسمانی و گفتار انبیاءنیست و نیامده».

عقیده اهل سنت همانست که قرآن و حدیث گواهی دهد،، و همین است عقیده اهل بیت. امام رضا می‌گوید: ما به آنچه کتاب و سنت گواهی دهد عقیده داریم [۴۸۳].

[۴۸۱] کافی: ج ۲، ص ۲۵۳. [۴۸۲] به نقل از تفسير الـميزان: ج ۱۸، ص ۳۶۲ و تفسير القرآن الکريم: ج ۱، ص ۵۸ و ص ۱۵۶ و محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی و ميزان الحکمه: ج ۲، ص ۱۷۸ و ص ۱۷۹، زیر قول خداوند: ﴿هَلۡ مِن مَّزِيدٖ[ق: ۳۰]. [۴۸۳] کافی: ج ۱، ص ۱۳۶.