نقدی بر کتاب سیری در صحیحین

فهرست کتاب

شبهه عدم روایت حدیث توسط صحابه

شبهه عدم روایت حدیث توسط صحابه

سائب بن یزید متوفای سال ۸۰ می‌گوید: من با سعد بن مالک از مدینه تا مکه همسفر شدم سعد در طول این سفر حتی یک حدیث هم از رسول خدا نقل ننمود و شعبی می‌گوید: یکسال با عبدالله بن عمر هم مجلس شدم در طول این یک سال هیچ حدیثی از رسول خدا بازگو نکرد [۱۲۴].

جواب:

بنده بارها گفته‌ام که ایشان در نقل عبارت و استناد کردن امین نیستند.

از سه روایتی که به ترتیب اصلاح شده یک روایت نقل کرده‌ است و روایت دیگر جا مانده که باید ذکر و ترجمه شود در باب التوقی (احتیاط و محافظه) فی الحدیث عن رسول الله جروایت عبدالرحمن از زید ابن ارقم و ایضا روایت شعبی از ابن عمربو روایت سائب بن یزید از سعد بن مالک به ترتیب چنین آورده است که عبدالرحمن می‌گوید: گفتیم به زید ابن ارقم که برای ما از رسول الله جحدیث بیان کن زید در جواب ‌گفت: «کبرنا ونسينا والحديث عن رسول الله ج». «ما از نظر عُمْر پیر و مسن شده‌ایم و فراموش کرده‌ایم». و نقل حدیث از رسول الله جسخت است. و در همین باب از انس بن مالک روایت نموده‌اند ایشان وقتیکه از رسول الله جحدیثی روایت می‌کرد و فارغ می‌شد می‌گفت: «کما قال رسول الله ج». «همانگونه که رسول الله جفرموده است». و در همین باب از عمرو بن میمون روایت کرده‌اند که ایشان فرموده‌اند: من در بعد از ظهر روز پنج‌شنبه‌ها نزد عبدالله بن مسعود می‌رفتیم و یکبار از ایشان نشنیدم که بگوید: قال رسول الله ج. اتفاقاً در بعد از ظهری فرمود: قال رسول الله جبعد من به طرف ایشان نگاه کردم او را در حالی دیدم که دکمه‌های پیراهنش باز، هر دو چشمش پر از اشک، و رگهای گردنش باد کرده‌اند. می‌گوید: «أو دون ذلك، أوْ فوق ذلك، أوْ قريباً من ذلك أوْ شبيهاً بذلك». یعنی: «از بس می‌ترسید که مبادا چیزی خلاف آنچه را که رسول الله جفرموده گفته باشم. می‌گفت: یا کم‌تر از این گفته من، یا زیادتر از این گفته من، و یا نزدیک گفته من، یا شبیه گفته من». این است ایمان اصحاب‌هایی که مو به مو به گفتار و کردار پیامبر جعمل می‌کردند: و علت آن همه خوف و احتیاط در روایت الفاظ حدیث رسول الله جاست. در حدیثی دیگر پیامبر جفرموده: «مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا، فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ». «کسی که بر من عمداً دروغ ببندد باید اول جای خود را در دوزخ آماده سازد». این فضیلت احتیاط را الله تبارک و تعالى نصیب علمای محدث اهل سنت گردانیده است بالخصوص مؤلفین کتب صحاح سته فن اسماء الرجال این بود و علت حدیث نه گفتن سائب از سعد بن مالک و شعبی از ابن عمر این بود نه آنچه را که نجمی مغرض می‌گوید.

[۱۲۴] استناد به سنن ابن ماجه: ج ۱، ص ۴، و بخاری کتاب: الخبار الآحاد باب خبر الـمرأة الواحدة، ج ۲، ص ۱۰۷۹، در سیری در صحیحین: ص ۴۰.