نقدی بر کتاب سیری در صحیحین

فهرست کتاب

فصل چهارم: توحید از نظر صحیحین

فصل چهارم: توحید از نظر صحیحین

۱- رؤیت خدا از نظر صحیحن [۴۰۸]

جواب:

اعتراض اول رؤیت الله تعالى در روز قیامت: جای تأسف و تعجب است که جناب نجمی تا حالا معنی توحید و لا إله إلا الله محمد رسول اللهرا نفهمیده، دوم اینکه رؤیت الله را به عنوان توحید قلمداد کرده، سوم اینکه منکر وجود خدا است: ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ ٢ لَمۡ يَلِدۡ وَلَمۡ يُولَدۡ ٣ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ ٤[الاخلاص: ۱-۲].

﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ وَكَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا ١١[الإسراء: ۱۱۱].

این توحید و اوصاف سالبه در قرآن اهل سنت آمده است اما در مورد اوصاف حرکت و انتقال در سوره بقره آیه (۲۱۰) می‌فرماید:

۱- ﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن يَأۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ فِي ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَقُضِيَ ٱلۡأَمۡرُۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ ٢١٠[البقرة: ۲۱۰].

«آیا انتظار دارید که خداوند و فرشتگان، در سایه‌بانهای ابر به‌سوی آنان بیایند و همه کارها انجام یابد و همه کارها به سوی خدا بازگردانده می‌شود».

۲- ﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ يَأۡتِيَ رَبُّكَ أَوۡ يَأۡتِيَ بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَۗ يَوۡمَ يَأۡتِي بَعۡضُ ءَايَٰتِ رَبِّكَ[الأنعام: ۱۵۸].

«آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان به سراغشان آیند یا خداوند (خودش) به‌سوی آنها بیاید یا بعضی از آیات پروردگارت (دال بر شروع رستاخیز باشد) آثار قیامت یا عذاب یا بر آنان نمودار شود؟ روزی پاره‌ای از نشانه‌های پروردگارت فرا می‌رسد».

۳- ﴿كَلَّآۖ إِذَا دُكَّتِ ٱلۡأَرۡضُ دَكّٗا دَكّٗا ٢١ وَجَآءَ رَبُّكَ وَٱلۡمَلَكُ صَفّٗا صَفّٗا ٢٢[الفجر: ۲۱-۲۲].

«چنان نیست (که آنها می‌پندارند) در آن هنگام که زمین سخت درهم کوبیده شود و پروردگار شما بیاید و فرشتگان صف در صف حاضر شوند».

جناب نجمی به این آیه‌های صریح در مفهوم خود ایمان ندارد.

۴- ﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاضِرَةٌ ٢٢ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٞ ٢٣[القیامة: ۲۲-۲۳].

«(آری) در آن روز صورت‌هایی شاداب و مسرور است (۲۲) و به پروردگارش می‌نگرد(۲۳)».

ترجمه از مکارم شیرازی:

امام جعفر از رسول الله جروایت نموده که «بهشتی‌ها از الله تعالى می‌خواهند: «فأرنا نور وجهكَ فيتجلي لَهم سبحانَه وتعالى حتّى ينظرون إلى نورِ وجههِ الـمکون مِن عينِ کلِّ ناظرٍ فلا يتمالکونَ حتّي يخروا علي وجوههِم سجداً ... فيستمکِنون مِن النظَر إلى نورِ وجههِ فيقولونَ: يا سيدَنا حسبُنا لذاذة منطقكَ والنظر إلى نور وجهِك لا نريدُ به بدلاً ولا نبتغي به حوالاً وقد نظرت إلي وجه ربي تباركَ وتعالى فاشرقَ وَجهي من نورِ وجهه... والربّ يضحك إليهم» [۴۰۹]. در ابتدای همین روایت آمده: «قد سمعنا الصوت واشتهينا النظر إلى أنوار جلالك وهو أعظم ثوابنا وقد وعدته ولا تخلف الـميعاد» [۴۱۰]. «حتى ينظروا إلى نور وجهه الـمکنون من عين کل ناظر» [۴۱۱]. از عن ابی‌عبدالله! آمده: «فإذا اجتمعوا تجلي لهم الرب تبارك وتعالى، فإذا نظروا إليه خروا سجداً» [۴۱۲]. «يا حسين إن أردت أن ينظر الله إليك من غير حجاب وتنظر إلى الله من غير حجاب فوال آل محمد ووال ولي الأمر منهم قال: قلت: انظر إلى الله، قال: أي والله...» . «بکر بن صالح عن أبي‌الحسن الرضا÷قال: من سرّه أن ينظر إلى الله بغير حجاب وينظر الله إليه بغير حجاب فليتول آل محمد وليتبرأ من عدوهم وليأتم بإمام الـمؤمنين فإنه إذا کان يوم القيامة نظر الله إليه بغير حجاب ونظر إلى الله بغير حجاب» [۴۱۳]. و در ««البحار» باب: «فضل يوم الجمعة وليلتها وساعاتها نقل الـمجلسي هذا الحديث نقلا عن علي بن إبراهيم في تفسيره عن أبيه عن عبدالرحمن بن أبي نجران عن عاصم بن حميد عن أبي‌عبدالله ...». «فإذا اجتمعوا تجلى لهم الرب تبارك وتعالى فإذا نظروا إليه خروا سجدا» [۴۱۴].

و در «لآليء الأخبار لعمدة العلماء والـمحققين محمد التوسيرکاني الشيعي» در باب: «في أن أهل الجنة يسمعون صوته...».

«في أن أهل الجنة يسمعون صوته تعالى ويخاطبهم وينظرون إليه وهما ألذ الأشياء عندهم ... قد سمعنا الصوت واشتهينا النظر وهو أعظم ثوابنا وقد وعدته ولا تخلف الـميعاد فيأمر الله الحجاب فيقوم سبعون ألف حجاب فيرکبون على النوق والبرازين وعليهم الحلي والحلل فيسيرون في ظل العرش حتي ينتهوا إلي دارالسلام وهي دار الله دارالبهاء والنور والسرور والکرامة فيسمعون الصوت فيقولون: يا سيدنا! سمعنا لذاذة منطقك وأرنا وجهك فيتجلي لهم سبحانه وتعالى حتى ينظرون إلى وجهه تبارك و تعالى» [۴۱۵].

رؤية الله در دعاهای اهل بیت:

۱- «ولذّة النظر إلى وجهك وشوقا للقائك من غير ضرّاء» [۴۱۶].

۲- در دعاء «فاطمة سيدة النساء» آمده است که: «وَأَسْأَلُكَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلَى وَجْهِكَ» [۴۱۷].

۳- «قالت: والنظر إلى وجهك فارزقني» [۴۱۸]. «دعاء يوم الجمعة ... وانظر بها إلى وجهك الکريم يوم القيامة» [۴۱۹].

«ونظراً إلى وجهك يوم تحجبه عن الـمجرمين: وصدق الله حيث يقول في کتابه [۴۲۰].

﴿كَلَّآ إِنَّهُمۡ عَن رَّبِّهِمۡ يَوۡمَئِذٖ لَّمَحۡجُوبُونَ ١٥[المطففین: ۱۵].

و در صفحه‌ی ۱۵۹ دعاء: «ليلة الأحد اللهم حبب إلينا لقاءك وارزقنا النظر إلى وجهك واجعل لنا في لقاءك نضرة وسرورا...». و در صفحه‌ی ۱۶۶ دعاء امام کاظم و «النظر إلى وجهك الکريم». و در صفحه‌ی ۲۰۱ و ۲۰۶ امام کاظم می‌گوید: «ولذة النظر إلى وجهك وشوقا إلى لقائك» [۴۲۱]. «وحتى ينظروا إلى نور وجهك الکريم الباقي يا الله [۴۲۲]. ولا تحجب مشتاقيك عن النظر إلى جميل رؤيتك». و در صفحه ۱۴۵: «...والتمتع بالنظر إليك». و در صفحه ۱۴۸ «ومنحته بالنظر إلى وجهك». و در صفحه ۱۴۹: «ولا تصرف عني وجهك». و در صفحه ۱۵۰: «وشوقي إليك لا يبله إلا النظر إلى وجهك». و در صفحه ۲۲۵، حدیث ۱ باب احراز «فاطمة الزهراء ... واسئلك النظر إلى وجهك والشوق إلى لقائك [۴۲۳]. نوافل شهر رمضان ونظرة من وجهك الکريم فأنلني... ولذة النظر إلى وجهك وشوقا إلى رؤيتك ولقائك» [۴۲۴]. [من لا يحضره الفقيه، صفحه: ۳۱۵، باب: في التعقيب].

و در «الصحيفة العلوية الـمبارکة، صفحه ۱۳۹، باب دعاءه÷باب في الـمناجاة في شهر رمضان فلا تجعلني ممن صرفت عنه وجهك وحجبه ... وايز أبصار قلوبنا بضياء نظرها إليك...».

و «اللهم حبب لقاءك وارزقنا النظر إلى وجهك واجعل لنا في لقائك نظرة وسرور... ولذة النظر إلى وجهك وشوقا إلى لقائك والقررت اينهم بالنظر إليك يوم لقائك الحادي عشرة ... النظر إلى وجهک» [۴۲۵]. نمونه‌ای از خروار: جناب نجمی به خاطر تقلید از دیگران و اعتماد به مکتوبات آنان فرصت مطالعه کتب دیگر را ندارد. دوم اینکه ایشان نه تنها ابوهریره و امام بخاری را مورد طعن قرار می‌دهند بلکه اقوال پیامبر جو ابوعبدالله امام جعفر صادق و علی بن موسی الرضا و فاطمه الزهرا و زین العبادین که به اسناد و مؤلفین شیعه رؤیت الله را اعتقاد دارند و ثابت نموده‌اند، قبول ندارند، و اسامی اهل بیت را برای خود سپری قرار داده‌اند در حقیقت فاصله‌ی آنان با اهل بیت فاصله زمین تا آسمان است.

غیر از این روایات یعنی روایات اهل بیت: مسئله و حدیث رؤیت الله را بیشتر از بیست صحابه غیر از ابوهریرهشاز پیامبر جروایت نموده‌اند. ثالثاً بهانه بزرگ جناب نجمی و عبدالحسین در انکار حدیث رؤیت الله کلمه و جمله: «فيأتيهم الله في غير الصورة التي يعرفون».

«فيأتيهم الله في الصورة التي يعرفون».

«حتى يضحك الله فإذا ضحك منه أذن له بالدخول فيها».

این کلمات را برای خود دستاویزی قرار داده و حدیث رؤیت الله را انکار نموده، اهل سنت تمام اوصاف الله تعالى را که در قرآن و حدیث صحیح آمده بلاکیف و بدون تشبیه و مناسب ذات الله تعالى قبول و به آن ایمان دارند و مقصد از صورت در حدیث رؤیت الله علامت است چنانچه در محاورات و عرف می‌گویند: صورت حدیث یا صورت کار چنین است و بعضی گفته‌اند مراد از صورت صفت است. به هرحال حدیث رؤیت از روات شیعه و سنّی و از قرآن، ثابت شده و اهل سنت به آن ایمان راسخ دارند و جمله: «والرب يضحك إليهم». در روایت ابوعبدالله÷و در کتاب معتبر شما مانند کتب زیر وجود دارد: [بحار الأنوار: ص ۲۰۷ و ۲۱۵، ج ۸ و ص ۲۱۵]. باب «الجنة ونعيمها، از احمد بن محمد بن عيسي عن سعيد بن جناح عن عوف بن عبدالله الأزدي عن بعض أصحابنا». ثابت شده و [لئالي الاخبار: ۴/۴۱۰-۴۱۱ لعمدة العلماء والـمحققين محمد التوسيرکاني الشيعي، در باب: أن اهل الجنة يسمعون صوته، والرب يضحک إليهم]. و همچنان در این روایت جمله: «دارالله دارالبهاء والنور». ثابت شده و جمله: «ويسمعون الصوت». هم آمده.

«وينتهوا إلي دارالسلام وهي دارالله» وارد شده: منشأ این عقیده باطل یعنی عدم رؤیت الله در روز قیامت، تفسیر بالرأی (المذموم) کلمه ناظره و تقلید از مذهب معتزله و خوارج و بغض مرجئه سرچشمه گرفته است و کلمه ناظرة حقیقتا به معنی نگاه‌کننده است و مخصوصاً وقتی که متعدی به سوی إلی باشد. ثانیاً مکان و سیاق آیه دلیل صریح است که ناظره به معنی حقیقی خود آمده و تأویل آن به منتظره بعید و دور از عقل و نقل است، اما کلمه

﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ يَأۡتِيَ رَبُّكَ[الأنعام: ۱۵۸].

و آیه:

﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن يَأۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ فِي ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ[البقرة: ۲۱۰].

لفظ و سیاق و مکان مابعد و ماقبل آیه مذکور دلیل صریحی است بر معنی انتظار. جناب نجمی در لغات و ادبیات عربی تخصصی ندارند و باز هم مقلد است و کسانیکه زبان مادری‌شان عربی است اگر کافر هم باشند خوب و راحت معنی: «ناظرة وهل ينظرون». را می‌داند، و همچنان معنی آیه:

﴿لَّا تُدۡرِكُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ يُدۡرِكُ ٱلۡأَبۡصَٰرَ[الأنعام: ۱۰۳].

از هر عوام عربی زبان بپرسید می‌داند. درک‌کردن یک موضوع عظیم با دیدن آن فرق بزرگی دارد حال بشر آسمان و زمین و آفتاب را می‌بیند اما تمام آنرا درک نمی‌کند. همچنان استدلال شما از کلمه ﴿لَن تَرَىٰنِيیک استدلال عامیانه‌ای است و توهین و تحقیر به شان و عظمت یک پیامبر است چیزی که ممکن نیست، و سؤال در مورد آن جهالت است پس چطور یک رسول عظیم‌الشأن آن سوال را تکرار می‌کند.

آن تعریف و اوصاف سالبه که شما برای خدا تراشیده‌اید، تأیید مذهب دهریت و تعریف معدوم است چنین تعریفی در ادیان و کتب و صحائف آسمانی و گفتارهای انبیاء از آدم تا خاتم جنیامده. أسما و صفاتی که در کتب و صحائف آسمانی و در گفتار انبیاءآمده شما به آنها ایمان ندارید و مقلد فلاسفه یونان قدیم ۴۲ سال قبل از میلاد هستید مثل دیمقریطس.

و اهل سنت تمام آنچه را در قرآن و حدیث صحیح آمده بدون تأویل و تشبیه و تجسم و تعطیل قبول دارند. خدائی را که شما و مقلّدین‌تان تعریف می‌کنید فقط یک اسم است و مسمّی‌ای وجود ندارد و معدوم محض است. و آنچه شما در کتاب خود ص ۱۱۸ نقل نموده‌اید که رسول خدا در شب معراج با چشم خود خدا را دید غلط است اهل سنت که عامل به قرآن و احادیث صحیح و پیروی خط جمهور علماء صحابه و تابعین هستند چنین عقیده و قولی را قبول ندارند. و کلمه ناظره را اگر به معنی منتظره معنا می‌کنید پس شما در مذهب خود مرتکب دو چیز می‌شوید، و مجبور هستید که بگویید مردم بهشتی منتظر هستند تا پروردگارشان بیاید و او را ببینند «فررت من الـمطر وقررت تحت الـميزاب».

[۴۰۸] سیری در صحیحین: بحث توحید، بحث نبوت، احادیث متفرقه: ص ۱۰۸. [۴۰۹] البحار: ۸/۲۰۷-۲۱۵، حدیث ۲۰۵ باب الجنة ونعيمها. [۴۱۰] البحار: ص ۲۱۷. [۴۱۱] البحار: حدیث ۲۷، ص ۱۲۶، باب الجنة ونعيمها. [۴۱۲] البحار: ج ۴۸، ص ۲۶۳، حدیث ۱۷. [۴۱۳] البحار: ج ۲۷، ص ۹۰، حدیث ۴۲. [۴۱۴] البحار: ج ۸۹، ص ۲۶۶، حدیث ۳. [۴۱۵] اللئالي الأخبار: ج ۴، ص ۴۱۰-۴۱۱. [۴۱۶] البحار، ج ۸۶، ص ۲، حدیث ۲. [۴۱۷] البحار: ص ۸۵ و ۸۷ و حدیث ۱۱، باب تعقيب العصر الـمختص بها. [۴۱۸] البحار: ص ۱۰۲ و ۱۰۴، حدیث ۸، باب تعقيب ملاة الـمغرب. [۴۱۹] البحار: ج ۹، ص ۱۳۳. [۴۲۰] البحار: ص ۱۴۵. [۴۲۱] البحار: ج ۹۳، ص ۲۶۲. [۴۲۲] البحار: ج ۹۴، ص ۱۴۴. [۴۲۳] البحار: ج ۹۷، ص ۳۶۳. [۴۲۴] الکافي: ۲/۵۴۷ – ۵۴۸، حدیث ۶. [۴۲۵] الـمصابيح الجنان: ص ۸۸، ص ۱۰۶، ص ۵۲۷، ص ۵۲۷-۵۲۸.