نقدی بر کتاب سیری در صحیحین

فهرست کتاب

صفت قربِ الله متعال

صفت قربِ الله متعال

قسمت سوم از آیات قرآن کلمه قریب یا معکم است.

۱- ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ ١٦ إِذۡ يَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيدٞ ١٧ مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨[ق: ۱۶-۱۸].

سیاق و سباق آیه به صراحت ثابت کرده که مراد از قرب، علم خدا است و به واسطه فرشتها تمام اعمال و اقوال انسان ضبط می‌شوند و همچنان آیه چهار سوره‌ی حدید می‌فرماید:

۲- ﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ[الحدید: ۴].

بعد می‌فرماید:

۲- ﴿يَعۡلَمُ مَا يَلِجُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا يَخۡرُجُ مِنۡهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا يَعۡرُجُ فِيهَاۖ وَهُوَ مَعَكُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ[الحدید: ۴].

بعد می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ[الحدید: ۴].

مراد از این معیت علم خدا است.

۳- ﴿فَلَوۡلَآ إِذَا بَلَغَتِ ٱلۡحُلۡقُومَ ٨٣ وَأَنتُمۡ حِينَئِذٖ تَنظُرُونَ ٨٤ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنكُمۡ وَلَٰكِن لَّا تُبۡصِرُونَ ٨٥ فَلَوۡلَآ إِن كُنتُمۡ غَيۡرَ مَدِينِينَ ٨٦ تَرۡجِعُونَهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٨٧[الواقعة: ۸۳-۸۷].

مراد از این قرب حضور فرشتگان است که برای قبض روح میت می‌آیند حضور فرشتگان و قرب آنها به خدا نسبت داده شده چنانچه قرآن خواندن فرشته: به خدا نسبت داده شده.

۴- ﴿فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ ١٨[القیامة: ۱۸].

اول ضمیر جمع متکلم قرأناه بعد ضمیر مفرد مذکر غائب قرءانه است و تمام علما اتفاق نظر دارند که تمام آیات قرآن به واسطه جبرئیل نازل و بر پیامبر جخوانده شده و همچنان بعضی اوقات عمل پیامبران و فرشتگان منسوب به خدا می‌شوند، مثل:

۵- ﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَيۡتَ إِذۡ رَمَيۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ[الأنفال: ۱۷].

۶- ﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ مَا يَكُونُ مِن نَّجۡوَىٰ ثَلَٰثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمۡ وَلَا خَمۡسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمۡ وَلَآ أَدۡنَىٰ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمۡ أَيۡنَ مَا كَانُواْۖ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ ٧[الـمجادلة: ۷].

اول و آخر آیه صراحتاً این معیت را تفسیر و بیان نموده که علم خدای تعالى همه جا است و کسانی که زبان مادری شان عربی است و متخصص در علوم قرآن اند خیلی راحت و آسان می‌دانند و تفسیر قرآن بالقرآن بسیاری از مشکلات عقیدتی و معاملاتی و معاشرتی را به آسانی حل و بیان نموده البته برای کسانی که طالب حق و حقیقت هستند بزرگترین سبب و علت گمراهی فرقه‌های باطله این بوده و هست که یک آیه یا نصف آیه را از قرآن برای تقویت مذهب تقلیدی و هواپرستی خود ترجمه و تفسیر بالرأی می‌کردند، مثال اولین مذهب در زمان خلافت علیسمذهب عبدالله بن سبأ یهودی که فقط از قیاس ناقص مذهبی را برای خود پی‌ریزی کرد و به علیسمی‌گفت: «أنت هو. قال: من هو؟ قال: إله أو الله».

گروه دوم الخوارج، ایشان یک آیه را تفسیر بالرأی کردند ﴿إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِ[الأنعام: ۵۷]. و علیسو معاویهسو عمرو بن العاصسرا کافر می‌گفتند و گمراه شدند و به ایشان لقب مارقین داده شد «يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ».

سوم گروه جبریه: آنها هم از یک آیه قرآن برای خود مذهبی ساختند ﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُ.

کمونیست هم می‌گویند همه چیز اشتراکی هستند و از آیه:

﴿هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا[البقرة: ۲۹] دلیل می‌گیرند.

بهائی و قادیانی می‌گویند: ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞ[یونس: ۴۷].

جناب نجمی می‌گوید: ﴿بَقِيَّتُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لَّكُمۡ[هود: ۸۶]. مراد امام زمان است. محمد الکلینی می‌گوید: «﴿وَلَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِيَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا ١١٥[طه: ۱۱۵]. قال: عهدنا إليه في محمد والأئمة من بعده فترك ولم يکن له عزم إنهم هکذا وإنما سمي أولوا العزم أولي‌العزم لأنه عهد إليهم في محمد والأوصياء من بعده والـمهدي وسيرته وأجمع عزمهم علي أن ذلك کذلك والإقرار به» [۴۵۰].

علت تمام بدبختی‌های بشر و سبب گمراهی، تفسیر بالرأی و هواپرستی و تقلید بوده و هست، در حقیقت اهل ظاهر اینها بوده‌اند که از یک آیه یا نصف آیه یک یا جمله استدلال گرفته‌اند و برای خود مذهبی ساخته‌اند و مردم بی‌علم و کم علم را از راه خدا و رسول بازداشتند و روانه جهنم کردند. خلاصه کلام اهل سنت در صفت علو الله تبارک و تعالى، نود و شش حدیث مرفوع از پیامبر جدر دست دارند [۴۵۱]. و یک صد و شصت و هشت امام بزرگ اهل سنت، اولشان ابوحنیفه و آخر شان قرطبی صاحب التفسیر سال ۶۷۱ معتقد به فوقیت اللههستند [۴۵۲].

[۴۵۰] اصول کافی: حدیث شماره ۱۱۰۱، ص ۲۸۳، ج ۲، کتاب الحجة. [۴۵۱] مراجعه شود به مختصر العلو للعلي الغفار، تألیف الحافظ شمس الدین الذهبی و به تحقیق ناصرالدین آلبانی/. [۴۵۲] منبع قبلی: ص ۱۳۵-۲۸۶.