﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣﴾
﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣﴾، سخنی است که ابراهیم÷، آن رادر آتش به زبان آورد و بدین ترتیب آتش، برایش سرد و سلامت گردید. محمد جنیز در جنگ احد این سخن را گفت؛ آنگاه خداوند، او را یاری کرد.
وقتی ابراهیم÷، در منجنیق گذاشته شد، جبرئیل÷به او گفت: آیا به من نیازی داری؟ ابراهیم÷گفت: به تو نیازی ندارم، اما به خدا بله!
صفت دریا، غرق کردن است و صفت آتش سوزاندن؛ اما دریا با ﴿حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣﴾خشکید و آتش نیز خاموش گردید. موسی÷، دریا را پیش روی خود دید و از پشت سر، دشمن را مشاهده کرد؛ آنگاه گفت: ﴿كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ ٦٢﴾[الشعراء: ۶۲] «هرگز چنین نیست؛ پروردگارم، با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد». و موسی÷، به اذن خداوند نجات یافت.
وقتی پیامبر جوارد غار شد، خداوند، کبوتری را گمارد تا لانهاش را بر در غار بسازد و عنکبوت را برآن داشت که در دهانه غار بتند. مشرکان با دیدن لانه کبوتر و تار عنکبوت، گفتند: محمد به اینجا وارد نشده است.
ظنوا الحمام وظنوا العنکبوت علی
خیـر البـریة لم تنـسـج ولم تحـم
عنـایة اللّـه أغنـت عـن مضـاعفة
من الدروع وعن عـال من الأطـم
«گمان بردند که کبوتر، از برترین انسان حمایت نکرده و عنکبوت، برای حفاظت از او خانه خود را نبافته است.
مراقبت الهی، او از زرهها و قلعههای بلند بینیاز ساخته بود».
به راستی که این، عنایت و توجه الهی است؛ عنایتی که هرگاه بنده، به آن توجه نماید و بنگرد که پروردگاری، توانا و کارساز و مهربان است، آن وقت به سوی او روی میآورد.
شوقی میگوید:
وإذا العنـایة لا حـظتك عیـونـها
نــم فالحــوادث کلـهـن أمـان
«هرگاه چشمان عنایت و توجه، به سوی تو خیره شد، آسوده خاطر باش و بخواب؛ چون آن وقت همه حوادث و پیشامدها، امن و اما هستند».
﴿فَإِنَّكَ بِأَعۡيُنِنَاۖ﴾[الطور: ۴۸] «تو، تحت نظر ما هستی». ﴿فَٱللَّهُ خَيۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٦٤﴾[یوسف: ۶۴] «خداوند، بهترین حفاظت کننده است و او، مهربانترین مهربانان میباشد».