شگفتا از ما...!
جای تعجب است که ما، از مردم میخواهیم بردبار باشند و خودمان، خشمگین میشویم؛ از آنها میخواهیم که سخاوتمند باشند و خودمان بخل میورزیم. از آنها انتظار وفاداری و برادری داریم؛ اما خودمان، این کار را نمیکنیم.
ترید مهذبا لا عیب فیه
وهل عود یفوح بلا دخان
«تو چیز آراسته و بیعیبی را میخواهی؛ آیا عودی هست که بدون دود، بوی خوب دهد»؟
شاعری دیگر میگوید:
ولست بمستبق أخا لا تلمه
علي شعث أي الرجال المهذب
«تو که بر همه کس، خرده میگیری، هیچ برادری برای خود نگه نمیداری؛ آیا شخص کاملی وجود دارد که هیچ عیبی نداشته باشد»؟
ابن رومی میگوید:
ومن عجب الأیام أنك تتبغی
المهذب في الدنیا ولست مهذبا
«یکی از عجایب روزگار، این است که تو، خواهان دوست بیعیبی هستی و حال آنکه خودت، بیعیب نیستی».