صدقه، مایه آرامش است
از جمله چیزهایی که سعادت و خوشبختی میآورد و غم و اندوه را برطرف میسازد، نیکیهایی از قبیل صدقه دادن و فایده رساندن به مردم میباشد. صدقه دادن، به انسان سعه صدر و آرامش میبخشد: ﴿أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰكُم﴾[البقرة: ۲۵۴] «از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید». ﴿وَٱلۡمُتَصَدِّقِينَ وَٱلۡمُتَصَدِّقَٰتِ﴾[الأحزاب: ۳۵] «و مردان و زنان صدقه دهنده».
بخیل و بخشنده را به دو نفر توصیف کردهاند که دو جبه دارند؛ بخشنده، همواره میبخشد و میدهد و جبهاش، گشاد میگردد و حلقههای آهنین جبه، به او فشار وارد نمیکنند و بخیل، همواره بخل میورزد و نمیدهد و جبهاش، به او میپیچد و جمع میشود تا اینکه نفسش، تنگ میگردد و او را خفه مینماید!
﴿وَمَثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ وَتَثۡبِيتٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ كَمَثَلِ جَنَّةِۢ بِرَبۡوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٞ فََٔاتَتۡ أُكُلَهَا ضِعۡفَيۡنِ فَإِن لَّمۡ يُصِبۡهَا وَابِلٞ فَطَلّٞۗ﴾[البقرة: ۲۶۵] «مثال کسانی که اموالشان رابرای طلب خوشنودی خداوند و تثبیت و استوار خودشان (بر ایمان و احسان) انفاق مینمایند، مانند باغی است که در بلندی قرار دارد و باران تندی بر آن ببارد، آنگاه میوهاش را دو برابر بدهد و اگر باران تندی به آن نرسد، (و فقط) شبنمی به آن برسد، باز هم میوه میدهد».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ﴾[الإسراء: ۲۹] و دست خود را بر گردن خویش بسته مدار».
گرفتگی روحی، بخشی از بستن دست است. افراد بخیل از همه مردم، دلتنگ تر و بداخلاقترهستند. چون آنها، در نعمتی که خداوند، به آنها بخشیده، بخل میورزند و اگر میدانستند که آنچه به مردم میدهند، سبب جلب سعادت و خوشبختی است، شتابان این کار خیر را انجام میدادند؛ ﴿إِن تُقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا يُضَٰعِفۡهُ لَكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۚ﴾[التغابن: ۱۷] «اگر به خداوند وامی نیکو دهید، آن را برایتان چند برابر مینماید و شما را میآمرزد». ﴿وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾[الحشر: ۹] «و کسانی که از آز و بخل خویش، نجات یابند، ایشان، رستگارند». ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٣﴾[البقرة: ۳] «و از آنچه بدیشان روزی دادهایم، انفاق میکنند».
الله أعـطاك فابـذل مـن عطیتـه
فـالمـال عـاریـة والعمـر رحّـال
المـال کالمـاء إن تحبس سواقیه
یأسن وإن یجر یعذب منه سلسال
«خداوند، به تو عطا و بخشش کرده؛ پس از آنچه او، به تو بخشیده، انفاق کن. زیرا مال و دارایی، امانتی در دست توست و عمرت، سپری میشود.
مال و دارایی، مانند آب است که اگر از جریان بیفتد، بدبو و متعفن میگردد و اگر روان شود، چشمه ای شیرین از آن میجوشد و گوارا میگردد».
حاتم میگوید:
أمـا والـذي لا یعلـم الغـیب غیـره
ویـحیـی العـظـام وهـي رمـیـم
لقد کنت أطوي البطن والزاد یشتهي
مخافة یوم أن یقال لئیم
«سوگند به خدایی که کسی جز او، غیب را نمیداند و استخوان پوسیده را زنده مینماید، با وجود غذا و علاقه ای که به آن وجود دارد، (چیزی نمیخوردم ) و از گرسنگی به خود میپیچیدم (و انفاق میکردم) تا مبادا روزی گفته شود که من، بخیلم».
این فرد سخاوتمند، به زنش دستور میدهد تا از مهمانان پذیرایی نماید. او، منتظر میماند تا کسانی بیایند و او، با آنها غذا بخورد و با آنان انس بگیرد و بدین سان آرامش یابد. او، میگوید: هرگاه غذا درست کردی، کسانی را پیدا کن که آن را بخورند؛ چون من، تنها غذا نمیخورم. سپس به زنش فلسفه واضح خود را که یک معادله روشن بود، میگوید:
أریني کریماً مات من قبل حینه
فیرضی فؤادي أو بخیلاً مخلـداً
«به من سخاوتمندی نشان بده که قبل از وقتش مرده باشد و یا بخیلی به من نشان بده که برای همیشه زنده مانده است؛ آنگاه دلم خشنود میگردد».
آیا جمع آوری مال و ثروت، به عمر صاحب مال میافزاید؟ آیا انفاق و خرج کردن مال، از عمر انسان میکاهد؟ خیر؛ چنین نیست.