غم مخور - راز شاد زیستن

فهرست کتاب

غم مخور که تو برادران و دوستانی داری که به تو محبت می‌نمایند

غم مخور که تو برادران و دوستانی داری که به تو محبت می‌نمایند

در این خصوص اشعاری برایت می‌آورم که می‌توانی نغمه‌اش را سر دهی تا دلت، شاد و راحت گردد.

یکی از شعرا در مورد همدلی و محبت انسانها به یکدیگر چنین سروده است:

نــزلنـا عـلـی قسیـسة یمـنیـة
لها نسب فـي الصالحین هجـان
فقالت وأرخت جانب الستر بیننا
لأیــۀ أرض أم مـن الرجـلان
فقلـت لهـا: أما رفیـقي فقـومه
تمیـم وأما أسـرتي فـیمـاني
رفیقـان شتـي ألـف الدهر بیننا
وقد یلتـقي الشـتي فیأتلفان

«نزد زنی کشیش که از یمن بود و دو رگه و با صالحان نسبتی داشت، رحل اقامت افکندیم. وی پس از آنکه میان ما و خودش پرده کشید، گفت: از کدام سرزمین هستید و کیستید؟ به او گفتم: همراهم، از قبیله تمیم است ومن از خاندانی یمنی هستم. ما، دو دوست از دو سرزمین هستیم که روزگار، میان ما الفت برقرار کرده و چه بسا دو فرد، با هم روبرو می‌شوند و آنگاه با هم دوست می‌گردند».

برادران، سبب دلگرمی می‌شوند و غم‌ها را برطرف می‌نمایند. چنانکه یکی از بزرگان می‌گوید: اگر وسوسه نمی‌بود، ما با مردم قاطی نمی‌شدیم؛ ﴿ٱلۡأَخِلَّآءُ يَوۡمَئِذِۢ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوٌّ إِلَّا ٱلۡمُتَّقِينَ ٦٧[الزخرف: ۶۷] «دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند به جز پرهیزگاران».

شاعری در مورد مسافری غریب چنین سروده است:

ومشتت العزمات لا یأوي إلی
سکـن ولا أهل ولا جیـران
ألـف النـوي حتی کأنّ رحیـل
للبـین رحلتـه الی الأوطـان

«کسی که تصمیم‌های پراکنده ای دارد، در هیچ خانه و نزد هیچ خانواده و در کنار هیچ همسایه‌ای جای نمی‌گیرد. رفتن به جاهای دوردست را چنان دوست دارد که انگار کوچ او برای جدایی، حرکتی به سوی وطن است».