غم مخور - راز شاد زیستن

فهرست کتاب

آدم صرفه جو، فقیر نمی‌شود

آدم صرفه جو، فقیر نمی‌شود

«هر کس صرفه جویی کند، تنگدست نمی‌شود». شاعری می‌گوید:

اجمع نقودك إن العز في المال
واستغن ما شئت عن عم وعن خال

«پولهایت را جمع کن؛ چون عزت، در دارایی است و خودت را از عمو و دایی بی‌نیاز بگردان».

فلسفه‌ای که به خرج کردن بیهوده و تلف کردن دارایی و یا به جمع نکردن آن فرا می‌خواند، درست نیست؛ بلکه این فلسفه، ره آورد عابدان هندی و صوفیان جاهل است.

اسلام، به کسب شرافتمندانه و جمع آوری مال خوب و انفاق آن در راه درست دعوت می‌دهد تا بنده، با مال خودش و به خاطر بی‌نیازی از دیگران، عزیز و محترم باشد. پیامبر جمی‌فرماید: «چه زیباست ثروت و دارایی نیکو در دست مرد صالح و نیک».

بدهی زیاد و فقر آزاردهنده، انسان را غمگین و ناراحت می‌نماید. در حدیث آمده است: «آیا شما تنها در انتظار توانگری و ثروتی طغیانگر می‌باشید یا منتظر فقری هستید که انسان را از همه چیز فراموش می‌گرداند؟» از اینرو پیامبر جاز فقر، به خدا پناه برده و فرموده است: «بارخدایا! از کفر و از فقر به تو پناه می‌برم»و و نیز می‌فرماید: «نزدیک است که فقر، به کفر تبدیل شود». این حدیث، با حدیثی که ابن ماجه روایت می‌کند، تضادی دارد؛ در آن حدیث آمده است: «به دنیا بی‌علاقه باش تا بدین سان خداوند، تو را دوست بدارد و از آنچه مردم دارند، روی بگردان؛ در این صورت مردم تو را دوست خواهند داشت». این حدیث، ضعیف و بدین معنا می‌باشد که باید از دنیا به اندازه کفاف داشته باشی تا تو را از گدایی کردن و دراز کردن دست نیاز، پیش مردم، بی‌نیاز نماید و بتوانی شرافتمند و بدون وابستگی و نیاز به مردم، زندگی نمایی.

«و هر کس، قصد بی‌نیازی داشته باشد، خداوند، او را بی‌نیاز می‌نماید».

وما مددت یدی إلّا لخالقها
وما طلبت من المنان دیناراً

«و دستم را جز به سوی آفریننده دست، دراز نکرده‌ام و از فردی که منت می‌گذارد، یک دینار هم نخواسته‌ام».

در حدیث صحیح آمده است: «تو، اگر ورثه خود را بعد از خود توانگر بگذاری، بهتر از آن است که آنها را فقیر و نیازمند، ترک نمایی که ناگزیر شوند دست نیاز به سوی مردم دراز نمایند».

أسد به ما قد أضاعوا وفرطوا
حقوق أناس ما استطاعوا لها سدا

«بدین وسیله آنچه را که از حقوق مردم ضایع کرده و در آن کوتاهی ورزیده‌اند، جبران می‌نمایم».

شخصی در مورد عزت نفس می‌گوید:

أحسن الأقوال قولـي لك خذ
أقبــح الأقـوال کــلا ولـعــل

«بهترین سخنم به تو، این است که بگیر، و زشت‌ترین سخنم، گفتنِ (نه) و (شاید) است».

در حدیث صحیح آمده است: «دست بالا از دست پایین بهتر است». دست بالا، دهنده و دست پایین، گیرنده و یا سؤال کننده می‌باشد. ﴿يَحۡسَبُهُمُ ٱلۡجَاهِلُ أَغۡنِيَآءَ مِنَ ٱلتَّعَفُّفِ[البقرة: ۲۷۳] «شخص ناآگاه، آنان را توانگر می‌پندارد؛ از بس که آنها عزت نفس دارند و دست دراز نمی‌کنند». از این آیه، چنین بر می‌آید که برای بدست آوردن روزی یا شغلی، نزد هیچکس چاپلوسی نکن؛ چون خداوند عزوجل، ضامن روزی و اجل و آفرینش است؛ چرا که عزت ایمان، پایدار است و مؤمنان، شرافتمند می‌باشند و عزت، از آن مؤمنان است و مؤمنان، همواره سربلندند.

﴿أَيَبۡتَغُونَ عِندَهُمُ ٱلۡعِزَّةَ فَإِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا ١٣٩[النساء: ۱۳۹] «آیا عزت را نزد آنان می‌جویند؟ عزت همگی از آن خداست».

ابن وردی می‌گوید:

أنـا لا أرغــب تـقـبیـل یـد
قطعـها أحسن من تلك القبل

«به هیچ عنوان دوست ندارم دست کسی را ببوسم؛ دستم قطع شود، بهتر از آنست که دست کسی را ببوسم».

إن جزتني عن صنیع کنت في
رقهــا أو لا فیکفیني الخجل

«چه مرا از گرفتاریم نجات دهد و چه ندهد، شرمندگی خواهش، برای من کافی است».