غم مخور و درباره امروز و دیروز و فردایت این سؤالها را از خود بپرس
گذشته و آینده را پشت درهای آهنی، زندانی کن و فقط در گستره امروز زندگی نما و از خود بپرس:
۱- آیا میخواهم به خاطر پریشانی آینده و یا از عشق و تب و تاب رسیدن به باغچهی جادویی آن سوی افق، زندگی فعلی خود را نابود کنم؟
۲- آیا با سرکشی به چیزهایی که در گذشته رخ داده و با مرور زمان، گذشته و پایان یافته، زندگی فعلی خود را تلخ و نکبتبار کنم؟
۳- آیا صبح در حالی بیدار میشوم که تصمیم گرفته ام تا از امروزم استفاده نمایم و از بیست و چهار ساعتی که در پیش دارم، نهایت بهره را ببرم؟
۴- آیا اگر فقط در گستره امروز زندگی کنم، از زندگی بهره لازم را خواهم برد؟
۵- کی این کار را میکنم؟ هفته آینده؟. . فردا؟. . یا امروز؟
وقتی حادثهای برایت رخ داد، اندوهگین مشو و از خودت بپرس:
۱- بدترین چیزی که احتمال وقوعش وجود دارد، چیست؟
۲- خودت را برای پذیرش و تحمل اتفاق آماده کن؟
۳- خودت برای بهبود بدترین وضعیت و احتمال ممکن اقدام کن.
﴿ٱلَّذِينَ قَالَ لَهُمُ ٱلنَّاسُ إِنَّ ٱلنَّاسَ قَدۡ جَمَعُواْ لَكُمۡ فَٱخۡشَوۡهُمۡ فَزَادَهُمۡ إِيمَٰنٗا وَقَالُواْ حَسۡبُنَا ٱللَّهُ وَنِعۡمَ ٱلۡوَكِيلُ ١٧٣﴾[آل عمران: ۱۷۳] «کسانی که مردم به آنها گفتند: دشمنان برای جنگ با شما توانشان را فراهم آوردهاند؛ از آنها بترسید. پس ایمانشان افزوده گشت و گفتند: ما را خدا بس است و او، بهترین کارساز است».