همواره بگویید: یا ذا الجلال والاکرام!
در حدیث صحیح از پیامبر جروایت است که فرمود: «همواره و همیشه به این ذکر پایبند باشید: (یا ذا الجلال والإکرام)» و همچنین: (یا حي یا قیوم). گفته شده: این، بزرگترین اسم پروردگار جهانیان است که هرگاه بنده، این کلمه را بگوید و با آن، فریادخواهی نماید و از خدا کمک بخواهد، مورد اجابت قرار میگیرد. شایسته است که بنده، همواره این کلمه را بگوید تا موفقیت و رستگاری و حل مشکلات را ببیند. ﴿إِذۡ تَسۡتَغِيثُونَ رَبَّكُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَكُمۡ﴾[الأنفال: ۹] «آنگاه که پروردگارتان را به کمک میخواندید، شما را اجابت نمود».
در زندگی مسلمان سه عید، وجود دارد؛ یکی روزی که در آن نمازها را با جماعت میخواند و در آن روز گناهی مرتکب نمیشود. ﴿ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ﴾[الأنفال: ۲۴] «هر گاه خدا و پیامبرش شما را فرا خواندند، اجابت کنید».
و دیگری، روزی که در آن از گناهش توبه مینماید، از گناه دست میکشد و به سوی پروردگارش برمیگردد. ﴿ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡ لِيَتُوبُوٓاْۚ﴾[التوبة: ۱۱۸] «سپس توبه آنها را پذیرفت تا بازگردند و توبه نمایند».
و نیز روزی که با خاتمهای نیک و عملی نیکو، پروردگارش را ملاقات میکند. «هر کس ملاقات خدا را دوست داشته باشد، خداوند نیز ملاقات او را دوست دارد».
وبشرت آمالي بشخص هو الوری
ودار هي الدنیـا ویوم هو الدهـر
«آرزوهایم را به شخصی مژده دادم که همه مردم است و به خانهای که تمام دنیاست و به روزی که تمام ایام و روزگاران است».
زندگینامه و سیرۀ اصحاب ش را مطالعه نمودم. در زندگی آنها پنج چیز یافتم که آنان را از دیگران متمایز مینماید:
اول: بیتکلفی و آسان گرفتن کارها و دوری از تکلف و سختگیری. ﴿وَنُيَسِّرُكَ لِلۡيُسۡرَىٰ ٨﴾[الأعلی: ۸] «و تو را برای انجام کار آسان توفیق میدهیم».
دوم: دانش آنها، فراوان و خجسته و با عمل همراه بود و اضافه و حاشیه نداشت و دارای پیچیدگی، نبود. ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ﴾[فاطر: ۲۸] «تنها بندگان دانای خداوند، از خدا میترسند».
سوم: اعمال قلبی آنها، بزرگتر و بیشتر از اعمال جسمی آنان بود. آنان، سرشار از اخلاص، انابت، توکل بر خدا، محبت و امید به خدا و ترس از او بودند و بر خلاف تصور ما، نماز و روزه نفلی خیلی زیادی نداشتند؛ حتی برخی از تابعین در انجام نوافل از آنها بیشتر میکوشیدند: ﴿فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ﴾[الفتح: ۱۸] «پس آنچه را که در دلهایشان بود، دانست».
چهارم: سرمایه و کالای دنیوی آنها اندک بود و از زیباییها و آراستگیهای دنیا، رویگردان بودند و این، به آنها آرامش و سعادت بخشیده بود: ﴿وَمَنۡ أَرَادَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَسَعَىٰ لَهَا سَعۡيَهَا﴾[الإسراء: ۱۹] «و هرکس آخرت را بخواهد و برای آن تلاش نماید، در حالی که مؤمن است».
پنجم: جهاد، بر سایر اعمال صالح آنان غالب بود، تا جایی که نشانه و علامت آنها گردید. آنها، با جهاد، ناراحتیها و غمهای خود را برطرف مینمودند؛ چون جهاد، ذکر و عمل و جانفشانی و حرکت و خیزش است و مجاهد راه خدا از تمام مردم، خوشبختتر و آسوده خاطرتر و پاکیزهتر میباشد.
﴿وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٦٩﴾[العنکبوت: ۶۹] «و کسانی که در راه ما جهاد کردند، آنان را به راههای خود هدایت خواهیم کرد و خداوند، با نیکوکاران است».
در قرآن حقایق و سنتهایی بیان شده که از بین نمیرود و متحول نمیشود. من، آن دسته از این سنتها را که به سعادت انسان و آسایش خاطر او مرتبط است، بیان مینمایم:
هرکس، از خداوند یاری بخواهد، خداوند او را یاری میکند: ﴿إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ ٧﴾[محمد: ۷] «اگر خدا را یاری کنید، خداوند، شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار مینماید».
هر کس از خداوند بخواهد، خواستهاش را اجابت مینماید: ﴿ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡۚ﴾[غافر:۶۰] «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم».
هر کس توبه کند و به سوی خدا بازگردد، خداوند متعال، توبهاش را میپذیرد: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ﴾[الشوری: ۲۵] «و خداوند، ذاتی است که توبه بندگانش را میپذیرد». هر کس، از خداوند طلب آمرزش نماید، خداوند سبحان، او را میآمرزد: ﴿فَٱغۡفِرۡ لِي فَغَفَرَ لَهُۥٓ﴾[القصص: ۱۶] «مرا بیامرز؛ پس او را بخشید».
خداوند، سزای سه عمل را در همین دنیا میدهد:
۱- تجاوز و ستمگری؛ ﴿إِنَّمَا بَغۡيُكُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۖ﴾[یونس: ۲۳] «در حقیقت شما بر خودتان ستم و تجاوز میکنید».
۲- پیمان شکنی؛ ﴿فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ﴾[الفتح: ۱۰] «هر کس، پیمان شکنی کند، در حقیقت به زیان خودش پیمان شکنی مینماید».
۳- ستمگر، هرگز نمیتواند از دست خداوند فرار کند؛ ﴿فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ﴾[النمل: ۵۲] «پس آن، خانههای ایشان است که به سبب ستمی که کردهاند، فرو تپیده و خالی از سکنه شده است».
نتیجه عمل صالح خیلی زود هویدا میگردد و ماندگار است؛ چرا که خداوند، بخشایشگر و قدرشناس است: ﴿فََٔاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡيَا وَحُسۡنَ ثَوَابِ ٱلۡأٓخِرَةِۗ﴾[آل عمران: ۱۴۸] «پس خداوند، پاداش دنیا و پاداش خوب آخرت را به آنان داد».
هر کس از خداوند، فرمانبرداری نماید، خداوند متعال نیز او را دوست میدارد. ﴿فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ﴾[آل عمران: ۳۱].
هر گاه بنده، از محبت خدا نسبت به خود، آگاه باشد، خوشبخت و شادمان میشود. چون او با پروردگاری تعامل مینماید که روزی میدهد و یاری میکند: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ﴾[الذاریات: ۵۸] «بیگمان خداوند، روزی دهنده است». ﴿وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ﴾[آل عمران: ۱۲۶] «و یاری و کمک، تنها از سوی خداوند است».
خداوند، توبه کنندگان را میآمرزد: ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ﴾[طه: ۸۲] «و من، هرکس را که توبه کند، میآمرزم».
خداوند، توبه را میپذیرد: ﴿إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ٣٧﴾[البقرة: ۳۷] «بیگمان خداوند، توبه پذیر مهربان است».
خداوند، انتقام دوستان خود را از دشمنانش میگیرد: ﴿إِنَّا مُنتَقِمُونَ ١٦﴾[الدخان: ۱۶] «بیگمان ما انتقام گیرنده هستیم».
سبحان الله! او، چقدر کامل و بزرگوار و باشکوه است. ﴿هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا ٦٥﴾[مریم: ۶۵] «آیا برای او همنام و همتایی سراغ داری»؟!
شیخ عبدالرحمن سعدی کتابچه باارزشی به نام (الوسائل المفیدة في الحیاة السعیدة) دارد که در آن میگوید: «یکی از عوامل سعادت، این است که بنده، به نعمتهایی که خداوند، به او ارزانی نموده، بنگرد تا دریابدکه او با برخورداری از این نعمتها، بر انسانهای بیشماری برتری دارد. در این صورت بنده، به لطف و فضل خداوند نسبت به خود پی میبرد».
اگر بنده با وجود تمام کوتاهیهایش در امور دینی دقت نماید، خواهد دید که از بسیاری از مردم در محافظت بر ادای نماز جماعت و خواندن قرآن و ذکر و امثال آن بهتر است و این، نعمت بزرگی است که ارزش آن را نمیتوان بیان کرد. ﴿وَأَسۡبَغَ عَلَيۡكُمۡ نِعَمَهُۥ ظَٰهِرَةٗ وَبَاطِنَةٗۗ﴾[لقمان: ۲۰] «و نعمتهای خود را به صورت ظاهری و باطنی بر شما فرو ریخته است».
ذهبی، در مورد محدث بزرگ ابن عبدالباقی میگوید: او، مردم را بعد از آنکه از مسجد جامع «دارالسلام» بیرون شدند، ورانداز کرد و هیچکس را نیافت که آرزو کند به جای او باشد. این کلمه، هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی دارد: ﴿وَفَضَّلۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّمَّنۡ خَلَقۡنَا تَفۡضِيلٗا ٧٠﴾[الإسراء: ۷۰] «و آنان را بر بسیاری از کسانی که آفریدهایم، برتری دادیم».
کل هـذا الخـلق غـر وأنا
منهم فاترك تفاصیل الجمل
«تمام این مردم، خام و تازه کار هستند و من هم، جزو آنان میباشم؛ پس تفاصیل جمله را بگذار.