طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

۲- در مورد این کتاب

۲- در مورد این کتاب

در مقام بیان موضوع بسیار مهمی مانند (طب قلوب و تزکیه نفس) که امام ابن قیم جوزیه در تعدادی از کتاب‌های خود راجع به آن سخن گفته، جا دارد که خوانندگان گرامی را از چهارچوب و روش و ترتیب موضوع کتاب مطلع نمایم، چیزی که باعث خواهد شد خواننده تصوری کلی را از موضوع پیدا نماید.

بخش اول کتاب – به عنوان پیش زمینه‌ای کلی – در مورد منزلت قلب در وجود انسان سخن می‌گوید، و سپس آن را از نظر سلامت و بیماری به:

- قلب‌های صحیح و سالم

- قلب‌های سقیم و بیمار

- و قلب‌های میت و مرده، تقسیم و صفات و خصوصیات هریک از آن‌ها را بیان نموده است.

بخش دوم کتاب به بیان علامات هریک از قلب‌های سالم و بیمار و مفسداتی که سبب تباهی و بیماری آن‌ها می‌شوند می‌پردازد.

در بخش سوم به بررسی حقیقت مرض و بیماری قلب می‌پردازد و این موضوع را یادآوری می‌نماید که قلب در ارتباط با بیماری و داروهای شفابخش آن‌ها، همچون جسم انسان است.

بدین صورت، در سه بخش اول کتاب، خواننده با مفاهیم کلی مربوط به قلب از نظر صحت و بیماری و اسباب و عواملی که منجر به آن‌ها می‌شوند، آشنا می‌گردد.

و این آشنایی او را برای پرهیز از اسباب بیماری و آگاهی از وجود آن به هنگام بروز علایم، یاری می‌دهد.

لازم به یادآوری است که قلب از طرف سه دشمن «نفس، شیطان و فتنه و گناه» مدام در معر خطر قرار دارد.

در بخش چهارم کتاب ایمان، ابن القیم به توضیح و بیان چگونگی جلوگیری از تسلط نفس بر قلب انسان می‌پردازد.

در بخش پنجم در مورد چگونگی مصونیت از تسلط شیطان بر قلب سخن می‌گوید.

در بخش ششم نیز به بیان خطرها و زیان‌های فتنه‌ها و گناهان و اثرات آن بر قلب می‌پردازد.

با مطالعه مطالب مطرح شده در آن بخش‌ها مطالعه‌کننده به کانون‌های خطرآفرین مطلع می‌شود و به وضعیت خود معرفت پیدا می‌کند و اگر اراده کند می‌تواند مراقبت‌های لازم را به عمل آورد.

از آنجا که در این کتاب سخن از معالجه و مداوای قلوب است. تنها قلب‌هایی قابل معالجه‌اند که حیاتی در آن‌ها باقی مانده باشد.

اما قلب‌های مرده به هیچ وجه معالجه‌پذیر نیستند و نسخه و دارو در آن‌ها مؤثر واقع نخواهند شد، به همین خاطر در بخش هفتم در مورد علامت‌های قلب‌های زنده سخن به میان می‌آید.

پس از حصول اطمینان از وجود حیات در قلب انسان و آگاهی و اراده و عزم او برای معالجه به امید خداوند و دارو مفید واقع خواهد شد، و اینجاست که در مورد انواع داروها و راهکارهای معالجه قلب‌های بیمار در بخش هشتم سخن به میان می‌آید.

معرفت کانون‌های خطر و بهره‌گیری از همه راهکارها برای دوری از آن‌ها و اقدام فوری برای مداوا به هنگام بروز علایم بیماری باطنی قلب، زمینه را برای بقای صحت و سلامت معنوی آن فراهم نمود، و چیزی که در مورد دوام آن صحت و سلامتی بسیار مؤثر واقع می‌شود، تلاش برای طهارت قلب از آلودگی‌ها و پستی‌هاست که در بخش نهم در مورد آن بحث و بررسی می‌شود.

همچنان که امام ابن القیم می‌گوید: پس از «طهارت و پاکی قلب» نوبت به «تزکیه و تعالی» آن می‌رسد، و مطالب مربوط به آن در بخش دهم کتاب ذکر می‌شود.

زمانی که قلب در منزلت تزکیه استقرار یافت، درهای سعادت بر روی آن گشوده می‌شود، و اینجاست که آگاهی از آنچه که موجب سعادتش می‌شود ضروری است، و بخش یازدهم که بخش پایانی کتاب است، به بیان آن‌ها می‌پردازد.

این توضیح کوتاهی بود در مورد اسباب ترتیب و تنظیم کتاب به این صورتی که هست، امیدوارم که از جمله کسانی باشم که جهد و اجتهاد نموده و حق را یافته‌اند.