فصل هفتم: منفعت خالق و منفعت مخلوق
عامل هشتم در رابطه با سعادت انسان معرفت این حقیقت است که خداوند همه نعمتها و امکانات را در اختیار انسانها قرار داده و خود او کاملاً از آنها بینیاز میباشد.
خداوند بینیا، بخشنده، گرامی و مهربان است و در عین بینیازی همه آنچه را که لازم است در اختیار آفریدههای خویش قرار داده است، نسبت به ایشان اراده خیر دارد و شر را از ایشان دور میدارد، آن هم نه به خاطر آن که مخلوقاتش منعفتی را برای او فراهم نمایند یا زیانی را از او برطرف کنند. زیرا خداوند متعال مخلوقاتش را نیافریده، تا کمبود خود را به اکثریت ایشان، و ضعف خویش را با قوت آنان برطرف فرماید، و به هیچوجه نیازی ندارد که آنان او را روزی دهند و منفعتی رسانند و یا از او دفاع کنند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦ مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ ٥٧ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِينُ ٥٨﴾[الذاریات: ۵۶- ۵۸].
«جن و انسان را جز برای عبادت و اطاعت از خود نیافریدهام و رزق و روزی را از ایشان نمیخواهم، به راستی این خداوند است که بسیاری روزیرسان و دارای توان استوار است».
همچنین میفرماید:
﴿وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي لَمۡ يَتَّخِذۡ وَلَدٗا وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٞ فِي ٱلۡمُلۡكِ وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ وَلِيّٞ مِّنَ ٱلذُّلِّۖ وَكَبِّرۡهُ تَكۡبِيرَۢا ١١١﴾[الإسراء: ۱۱۱].
«بگو: حمد و سپاس خداوندی را سزا است که برای خود فرزندی را برنگیزده و در فرمانروایی و مالکیت جهان شریکی را انتخاب نکرده و از روی ناتوان نیست که برای خود شریک و همنشینی را قرار نداده. بنابراین، او را به عظمت و بزرگی ستایش کن».
خداوند به هیچوجه به خاطر ضعف و کبود خویش نیست که از مخلوقات سرپرستی و حمایت میکند – برخلاف دوستی و سرپرستی و حمایت انسانها از یکدیگر – او تنها بر پایه رحمت، محبت و احسان است که دوستداران خود را دوست میدارد و با آنان مهربانی مینماید.
اما انسانها همانگونه که خداوند در موردشان میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ ٱلۡغَنِيُّ وَأَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُۚ﴾[محمد: ۳۸] «خداوند غنی و بینیاز است و شما به او نیازمند هستید».
انسانها به خاطر فقر و نیاز در حال یا آینده است که به یکدیگر نیکی میکنند، اگر با هدف کسب چنان منفعی مادی یا معنوی نمیبود، هیچگاه به یکدیگر نیکی ننموده و از هم حمایت نمیکردند. در واقع شخص حمایتکننده، از خود حمایت کرده و احسان و نیکی با دیگران را وسیلهای برای جلب منافع و دفع مضار از خویش نموده است.
قصد آدمی که از دیگران حمایت میکند و ایشان را یاری میدهد از دو حال بیرون نیست، یا این که انتظار دارد که در اسرع وقت در مقابل نصرت و حمایت از دیگران، از جانب آنان مورد حمایت قرار بگیرد، یا با او نیکوکاری بشود و مورد تعریف و تمجیدشان قرار بگیرد، یعنی به این علت از آنان حمایت میکند و نیازشان را برطرف میکند که خود او نیز به همان حمایت و برطرفشدن نیاز محتاج میباشد. در واقع با حمایت از دیگران و رفع نیاز ایشان از خود حمایت کرده است.
یا این که هدف او آن است که به اجرا اخروی از جانب خداوند دست پیدا کند، در این صورت بازهم او به خود نیکی نموده، و انتظار دارد در روزی که هیچ ثروت و سامانی و زن و فرزند و قوم خویشی ندارد، آن کار نیک و رفع نیازمندی دیگران سبب بینیازی و رستگاریش بشود، اما به هیچوجه او به خاطر این مقصد مورد ملامت هیچکس قرار نمیگیرد، زیرا او در آن روز به سختی مستمند و نیازمند و فقر و نیاز جزو لوازم ذات اوست، و کمال بشری آن است که در مورد جلب منافع و دفع مضار از خویش، فعال و جدی باشد.
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ﴾[الإسراء: ۷].
«اگر نیکی کردید به خاطر خویش نیکی نمودهاید».
همچنین میفرماید: ﴿وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ ٢٧٢﴾[البقرة:۲۷۲].
«هر کار خیری را که بیندوزید، پاداش آن را به تمام و کمال دریافت میکنید و به شما ستمی صورت نمیگیرد».
و خداوند متعال در حدیثی قدسی که رسول گرامیاش آن را بیان نموده میفرماید:
«يَا عِبَادِيْ! إِنَّكُمْ لَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِى فَتَنْفَعُونِى وَلَنْ تَبْلُغُوا ضَرِّيْ فَتَضُرُّوني، يَا عِبَادِي! إِنَّمَا هِىَ أَعْمَالُكُمْ أُحْصِيهَا لَكُمْ، ثُمَّ أُوَفِّيكُمْ إِيَّاهَا، فَمَنْ وَجَدَ خَيْرًا فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ وَمَنْ وَجَدَ غَيْرَ ذَلِكَ فَلاَ يَلُومَنَّ إِلاَّ نَفْسَهُ» [۶۲].
«ای بندگان من! به حقیقت شما به جایی نخواهید رسید تا مرا نفعی برسانید، و به حدی نخواهید رسید که مرا زیانی برسانید!
ای بندگان من! آنچه را که انجام میدهید کردار خودتان است که آنها را برایتان برمیشمارم و نگاه میدارم و آنها را ملاک معامله با شما قرار میدهم، هرکس خیری را انجام داد، خداوند را حمد و ستایش کند و هرکس غیر آن را عملی نمود، جز خود کسی دیگر را مورد ملامت قرار ندهد».
[۶۲] به روایت مسلم شماره (۲۵۷۷).