طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

سوم: قلب بیمار:

سوم: قلب بیمار:

نوع سوم قلبی است که هم دارای حیات است و هم از درد و علت رنج می‌برد. و در درون آن دو نیرو وجود دارند که هریک آن را به سوی خود می‌کشانند، گاهی آن و گاهی این بر قلب او چیره می‌شوند.

محبت و ایمان و اخلاص و توکل که صفات حیات‌اند در آن وجود دارند.

اما در مقابل، عشق به پیروی از هوی و هوس و برتری‌دادن به آن‌ها، و تلاش برای به دست‌آوردن‌شان و همچنین حسادت و تکبر و خودپسندی و محبت برتری‌طلبی و ریاست که عامل هلاک و نابودی قلب‌اند، در آن جای خود را خوش کرده‌اند.

چنین قلبی از طرف دو منادی در معرض ابتلاء و آزمون قرار دارد. ندای یکم او را به ایمان و اطاعت از خداوند و کسب سعادت در آخرت فرا می‌خواند.

و ندای دیگر که او را به نافرمانی خداوند و کسب متاع دنیوی و لذت‌های زودگذر دعوت می‌کند.

و در این میان قلب به آن ندایی لبیک می‌گوید که آن را به خود نزدیکتر و مونس‌تر می‌شمارد.

قلب اول: زنده، ذاکر، هوشیار و لطیف است.

قلب دوم: مرده، غافل، جاهل و قسوت گرفته است.

قلب سوم: بیمار و ناهنجار است، گاهی به صحت و سلامت نزدیک می‌شود و گاهی هم به سوی عدم صحت و بیماری روی می‌آورد. در آیه‌ای از قرآن به هریک از این سه نوع قلب اشاره شده و خداوند متعال این سه قلب را در کنار هم قرار داده است:

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ ثُمَّ يُحۡكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٥٢ لِّيَجۡعَلَ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ ٥٣ وَلِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٤[الحج: ۵۲- ۵۴].

«ما پیش از تو هیچ رسول و نبی را نفرستاده ایم، مگر این که هنگامی که کتاب خدا را (برای مردم) تلاوت کرده شیطان در تلاوت او القاء شک و تردید نموده، اما خداوند آنچه را که شیطان القاء نموده (بر اثر تلاش شبانه‌روزی پیامبران و اتباع ایشان) از میان برداشته است، و سپس آیات خود را پایدار و استوار نموده، زیرا خداوند بسیار آگاه و حکیم است، این وسوسه‌های شیطانی بدان خاطر است که خداوند می‌خواهد آن‌ها را وسیله آزمایش کسانی سازد که در دل‌هایشان بیماری است و همچنین وسیله آزمون کسانی بنماید که دلی قوت گرفته دارند، و مسلماً ستمگران (با احکام خداوند) عداوت عمیق و سختی دارند. و این که عالمان بدانند آنچه (پیامبران به مردم می‌گویند) بوده و از جانب پروردگار است، پس باید بدان ایمان بیاورند تا دل‌هایشان به آن آرامش یابد و خاشع شود، قطعاً خداوند مؤمنان را به راه راست هدایت می‌نماید».

خداوند متعال در این آیه به سه گونه قلب اشاره فرموده که دو گونه آن‌ها در معرض فتنه و تباهی قرار گرفته و سومی قلبی است که موجب نجات و سعادت صاحب آن می‌شود.

یکی از آن دو نوع قلب مفتون و مبتلا یکی قلبی است که از بیماری درونی رنج می‌برد و دیگری قلبی است که قسوت آن را فرا گرفته است.

قلب سوم و نجات یافته، قلب انسان اهل ایمانی است که به سوی خداوند روی آورده و به حقانیت هدایت او یقین و اطمینان دارد و تسلیم و فرمانبردار فرامین اوست.

زیرا از قلب و دیگر اعضای ظاهری و باطنی انسان انتظار می‌رود که سالم و تندرست باشند و از هیچ نوع بلا و بیماری رنج نبرند، تا بتوانند به آنچه که برای آن آفریده شده‌اند، عمل کنند.

خارج‌شدن قلب از حالت صحت و استقامت، یا به خاطر قسوت و خشنی و عدم قیام به مسؤولیتی است که برای آن آفریده شده، مانند: دست و پای فلج، زبان لال، چشم نابینا.

یا به خاطر بیماری و آفتی درونی است که مانع از قیام قلب به ادای آن اعمال به صورتی صحیح می‌باشد.

به همین علت است که قلب‌ها به سه گونه تقسیم شده‌اند:

قلب صحیح و سالم که میان او و قبول حق و محبت و برتری‌دادن آن بر دیگر امور، تنها درک و معرفت آن‌ها قرار دارد و پس از درک و معرفت حق و حقیقت به آن گردن می‌نهد و در مورد معرفت حقیقت و التزام و تبعیت از آن مشکلی ندارد.

اما قلبی که قسوت آن را فرا گرفته و دچار مرگ معنوی شده به سختی حق‌ناپذیر است و به آن گردن نمی‌نهد.

قلب بیمار هم اگر مغلوب بیماری خویش بشود، اندک اندک به جانب قسوت و مرگ می‌رود و اگر صحت و سلامتی آن بیشتر گردد به سوی خیر و سعادت بیشتر متمایل می‌شود.