طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

پناه بردن به خداوند به هنگام قرائت قرآن:

پناه بردن به خداوند به هنگام قرائت قرآن:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٩٨ إِنَّهُۥ لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ ٩٩ إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ ١٠٠[النحل: ۹۸- ۱۰۰].

«هنگامی که خواستی قرآن بخوانی، از وسوسه‌های شیطان مطرود به خداوند پناه ببر! بی‌گمان شیطان هیچگونه تسلطی بر کسانی ندارد که ایمان دارند، و بر پروردگارشان توکل می‌نمایند، بلکه تنها شیطان بر کسانی تسلط دارد که او را به دوستی می‌گیرند و کسانی که او را شریک (خداوند) قرار می‌دهند».

خداوند دستور فرموده که به هنگام قرائت قرآن، اهل ایمان به او پناه ببرند. این به خاطر اسبابی است که عبارتند از:

۱- قرآن شفا و درمان بیماری‌های درونی و برطرف‌کننده القائات و وسوسه‌ها و کشش‌ها و خواست‌های ناروای شیطانی است.

قرآن درمان دردها و تلخی‌هایی است که شیطان در نفس انسان پدید آورده است. به همین خاطر خداوند امر فرموده که عامل بیماری یعنی شیطان طرد و رانده شود و قلب از آن پاک گردد تا دارو و بستر مناسبی را برای تأثیرگذاری خود پیدا کند. همانگونه که گفته شده:

أتاني هواها قبل أن أعرف الهوى
فصادف قلباً خالياً فتمكنا

«پیش از آن که هوس را بشناسیم، هوسش به سراغم آمد، و با قلبی تهی مواجه شد و بر آن تسلط پیدا کرد».

این داروی شفابخش هم در قلبی قرار می‌گیرد که از وجود مزاحم و مخالف با آن خالی شده باشد، آن زمان است که تأثیر خود را بر جای می‌گذارد.

۲- قرآن سرچشمه هدایت و علم و منفعت در قلب است. همانگونه که زندگی گیاهان به وجود آب بستگی دارد، شیطان نیز همچون آتشی که تمامی گیاهان و درختان را می‌سوزاند، هرگاه احساس کرد نهال خیری در قلب کاشته شده سعی در خشکاندن و سوزانیدن آن دارد.

به همین خاطر به اهل ایمان دستور داده شده که به خاطر جلوگیری از خشک‌شدن نهال علم، هدایت، ایمان و عمل صالح توسط شیطان، به خداوند (یعنی به رهنمودها و اسباب تقویت و حفظ علم و هدایت و ایمان و توفیق او) پناه ببرند و متوسل شوند.

فرق میان این موضوع و مطلب قبل از آن، این است که در صورت اول پناه‌بردن به خداوند از شر شیطان به خاطر دست‌یابی به فواید قرآن است، اما در مورد دوم به خاطر حفظ، بقا و ثبات و تقویت آن فواید و منافع است.

چنانچه کسی بگوید: پناه‌بردن و استعاذه پس از قرآن هم به این موضوع تحقق می‌بخشد.

این سخن و ملاحظه‌ای بسیار بجا و سنجیده است، اما سنت و آثار اصحاب شبیانگر استعاذه و پناه‌بردن به خداوند از شر شیطان پیش از قرائت قرآن می‌باشند. و رأی اکثریت علمای سلف و خلف امت، حاصل‌کننده هردو دیدگاه است.

۳- فرشتگان به قاریان قرآن نزدیک می‌شوند و به قرائت آنان گوش فرا می‌دهند. همانگونه که در حدیثی از اُسَید بن حضیرسآمده که هنگام قرائت قرآن هاله‌ای دلربا را دیده که در آن چراغ‌هایی افروخته شده بودند. رسول خدا جفرمودند: آنان فرشتگانند.

اما شیطان درست در نقطه مقابل فرشتگان است، و با آنان سر دشمنی دارد. به همین خاطر خداوند از اهل قرآن خواسته که از شر شیطان به او پناه ببرند تا از ایشان دور گردد و مقربان و فرشتگان به او نزدیک شوند. زیرا قرائت قرآن همچون مهمانی خاصی است که فرشتگان و نیکان با شیاطین در آن باهم حضور پیدا نمی‌کنند.

۴- شیطان همه‌ی توانایی و اعوان و انصار خود را برای مشغول‌نمودن قاریان و مستمعان از هدف از قرائت، تدبر و فهم و معرفت مقصود صاحب قرآن – یعنی خداوند متعال بسیج می‌نماید. و سعی می‌کند که آنان را از فهم و عمل به قرآن دور بگرداند و بهره‌مندی ایشان از آن کامل نگردد. به همین علت خداوند به قاریان توصیه فرموده برای مصونیت از آن تلاش‌های شیطان به خداوند منان پناه ببرند.

۵- قاری قرآن به هنگام قرائت در واقع مشغول به منجات با خداوند است، و در روایتی آمده است که:

«خداوند از آهنگران به صدای آهنگری خود به شنیدن قرائت قاریان برای استماع لحن شیرین قرآن علاقمندتر است».

از طرفی شیطان از شنیدن اشعار انحرافی و ترانه‌های زشت لذت می‌برد، به همین خاطر خداوند به قاری قرآن توصیه فرموده که «به هنگام قرائت قرآن از شر شیطان به خداوند پناه ببرند».

۶- خداوند متعال فرموده‌اند که هیچ پیامبر و فرستاده‌ای نبوده که شیطان در امید و آرزوهای ایشان القائاتی را به عمل نیاورده باشد. همه علمای سلف بر این باورند که هرگاه قاریان قرآن را می‌خوانند شیطان برای ایجاد دلمشغولی و دورگردانیدن آنان از آن وارد عمل می‌شود.

وقتی شیطان با پیامبران اینگونه عمل می‌کند، معلوم است که با دیگران می‌خواهد چگونه رفتار کند.

در همین ارتباط گاهی قاری را دچار اشتباه و گاهی دچار دلمشغولی می‌گرداند و زبان او را دچار مشکل می‌نماید، گاهی هم او را از فهم و حضور قلب دور می‌سازد.

هرگاه شیطان به هنگام قرائت قرآن حضور پیدا کند، بالأخره یکی از آن کارها را انجام می‌دهد، و گاهی ممکن است همه آن مشکلات را برای قاریان و مستعمان به وجود بیاورد. به همین علت استعاذه به خداوند از شر شیطان یکی از امور بسیار با اهمیت است.

۷- هنگامی که انسانی قصد و اراده و اقدام به عمل نیک و خیری بنماید، شیطان به شدت نگران می‌شود و همه سعی خود را برای بستن راه بر او به کار می‌گیرد.

در حدیث صحیحی که از رسول خدا جروایت شده آمده است:

«إن شيطاناً تفلت على البارحة فأراد أن يقطع على صلاتي» [۲۰].

«دیشب شیطانی از دست من نجات یافت او می‌خواست که نمازم را قطع کند».

به هر مقدار که آن اقدام برای انسان مفیدتر باشد و خداوند بیشتر آن را دوست بدارد، تلاش شیطان برای ایجاد اشکال در آن به مراتب بیشتر می‌گردد.

در مسند امام احمد در حدیثی از سبره بن ابی الفاکهسآمده که از رسول خدا جشنیده است: «شیطان بر سر همه راه‌هایی که بنی آدم در پیش می‌گیرند، کمین می‌نماید، ابتداء بر سر راه مسلمان‌شدن او می‌نشیند و به او می‌گوید: می‌خواهی دین آباء و اجداد خود را رها کنی و مسلمان بشوی؟!

اگر بنی آدم او را نافرمانی نماید و مسلمان شود، شیطان در مورد تصمیم به مهاجرت او وارد عمل می‌شود، و به او می‌گوید: می‌خواهی زمین و آسمان خود را رها کنی و به جایی دیگر مهاجرت نمایی؟!...

اگر او را نافرمانی کرد و راه مهاجرت را در پیش گرفت. بر سر راه قصد جهاد او یعنی جهاد جانی و جهاد مالی – کمین می‌کند و به او می‌گوید: می‌خواهی به جهاد بروی تا کشته شوی و دیگران زنت را برای خود نکاح نمایند و اموالت را میان خود تقسیم کنند؟! اما (انسان اهل ایمان و اراده و علم) او را نافرمانی می‌کند و راه جهاد را در پیش می‌گیرد.

شیطان بر راه همه کارهای خیر انسان کمین می‌کند.

منصور از مجاهد نقل نموده که: «هرگاه کاروانی برای رفتن به مکه بار سفر ببندند، ابلیس هم به اندازه آن‌ها افراد و امکانات را برای آن سفر مهیا می‌نماید» [۲۱].

شیطان مدام به دنبال فرصت ضربه‌زدن به انسان به ویژه به هنگام تلاوت قرآن است. به همین علت خداوند به بنده خود دستور فرموده که ابتدا از شر دشمنی که می‌خواهد راه را بر او سد کند به خداوند پناه ببرد! و پس از آن راه خود را در پیش بگیرد. همچون مسافری که اگر مانعی را بر سر راه خود مشاهده کند، سعی می‌کند آن را از سر راه خویش بردارد و سپس راهش را ادامه بدهد.

۸- استعاذه قبل از قرائت قرآن عنوان و اعلامی است که آنچه خوانده می‌شود قرآن است. یعنی گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» مقدمه و یادآوری به مستعمین است که قرائت کلام خداوند دارد آغاز می‌شود، و هرگاه شنونده استعاذه را شنید، خود را برای شنیدن کلام خداوند آماده می‌نماید. حتی اگر قاری تنها باشد، بازگفتن استعاذه، به خاطر مسایلی که گفته شد، مطلوب است.

آنچه بیان گردید برخی از فوائد استعاذه است.

امام احمد در روایتی آورده که قبل از نماز و دیگر امور استعاذه گفته نمی‌شود، مگر استعاذه‌ای که خداوند متعال در مورد آن فرموده‌اند: ﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ ٩٨[النحل: ۹۸]. «هرگاه خواستی قرآن را قرائت کنی، از (شر و وسوسه) شیطان رانده‌شده از رحمت خداوند به او پناه ببر!».

و در روایت مشیش آمده که: «هرگاه قرآن می‌خواند استعاذه می‌نمود».

[۲۰] متفق علیه خ ۴۶۱ م ۵۴۱. [۲۱] ابن أبی حاتم در تفسیرش.