نفس لوامه:
در مورد ریشه این کلمه که آیا از «تلوم» به معنای تلون و تحول یا «اللوم» به معنای ملامت است، اختلاف نظر وجود دارد.
عبارات علمای سلف بر حول محور این دو معنی قرار دارند.
سعید بن جبیر میگوید: «به ابن عباسبگفتم: معنی «لوامه» چیست؟ گفت: لوامه صفت نفس ملامتگر است».
مجاهد میگوید: نفس لوامه نفسی است که به خاطر آنچه از دست داده دچار ندامت شده و خود را مورد ملامت قرار دهد.
قتاده میگوید: نفس لوامه نفسی است که گاهی به سوی شر و گاهی به سوی خیر تمایل پیدا میکند.
عطاء از ابن عباسبنقل نموده است که:
«در روز قیامت همه نفسها خود را مورد ملامت قرار میدهند. انسان خوب به خاطر آن که بر خوبیهای خویش نیفزوده و انسان بد به خاطر آن که تا آخر عمر از بدی دست بردار نبوده، هریک خود را مورد سرزنش و ملامت قرار میدهند.
حسن نیز میگوید: سوگند به خداوند، نفس مؤمن در هر شرایطی خود را مورد ملامت قرار میدهد، و خود را در مورد مسؤولیتها و اعمالش مقصر میشمارد، اما آدم فاجر و بدکار به بدکاری خود ادامه داده و به هیچوجه خود را مورد عتاب قرار نمیدهد.
آنچه بیان شد نظرات کسانی بود که نظر ایشان بر اشتقاق کلمهی «لوامه» از «لوم» و ملامت است.
اما کسانی دیگر «لوامه» را به خاطر تلون و تغییر مداوم آن و عدم استقرارش بر یک وضع و حال، از ریشه «تلوم» میدانند.
ظاهراً معنای مورد نظر جمع اول مرجح و مشخص است، زیرا اگر لوامه به معنی بسیار تغییرکننده بود، باید به جای آن «متلومه» مانند: «متلونه و متردده» گفته میشد. اما این معنا جزو لوازم معنی اولی است. زیرا به خاطر تغییر و تلون و عدم ثباتش کارهای ناروایی را مرتکب میشود، و سپس خود را مورد ملامت قرار میدهد، یعنی تغییر و تحول از لوازم ملامت و تلوم است.