فوائد چشم فروبستن از امور حرام:
بدین صورت معلوم میشود که چشم فروبستن از نگاههای ناروا سه فایده بسیار بزرگ و ارزشمند را به دنبال خواهد داشت.
یکم: احساس لذت ایمانی، لذت و نعمتی که به هیچوجه با لذت آنچه از نگاه آن خودداری نموده قابل مقایسه نیست. زیرا هرکس چیزی را در جهت رضایت خداوند ترک کند، خداوند بهتر از آن را به او ارزانی خواهد داشت.
نفس انسان به نگاهکردن به چهرهها و صورتهای زیبا بسیار علاقمند است، و چشمانفرستادگان قلباند، و به آنها برای اطلاع از آنچه در دور و بر او قرار دارد مأموریت میدهد. هرگاه قلب را از وجود چهره و اندام زیبایی خبر دادند، برای لذتبردن از نگاه آن از خود رغبت نشان میدهد. و گاهی در این مورد هم خود و هم فرستادهاش را دچار سختی و مشکل مینماید.
شاعری در این زمینه شعری دارد که:
وكنت متى أرسلت طرفك رائداً
لقلبك يومأ تعبتك المناظر
رأيت الذي لا كله أنت قادر
عليه ولا عن بعضه أنت صابر
«هرگاه چشمان خود را به عنوان پیشقراولان قلب خویش رها کنی، دیدنیها تو را دچار خستگی و مشکل خواهند کرد، چیزهایی را دیدهای که توانایی به دستآوردن همه آنها را نداری، و در برابر بعضی از آنها هم از خود شکیبایی نشان نمیدهد».
اما هرگاه چشمان از نگاههای ناروا و غیر ضروری خودداری ورزند، قلب از بار هم و غم و تلاش و طلب آسوده میشود، اما هرکس چشمانش را برای گناهکردن به هر چیزی آزاد بگذارد، به حسرت و ندامت عذابدهندهای دچار خواهد شد.
زیرا نگاهکردن دوستداشتن را در پی خواهد داشت، و قلب به آنچه که چشمان به او گزارش دادهاند دلبستگی پیدا خواهد نمود، و اگر آن نگاههای چشمان و علاقمندی قلب ادامه پیدا کند، قلب به تمام معنی به آن مشغول خواهد شد و عشق و علاقهای سخت در آن پدید خواهد آمد، و گاهی ممکن است در راه رسیدن به وصال معشوق همه سرمایههای ایمانی و انسانی خود را از دست بدهد و گاهی دست به جرم و جنایت بزند، عملاً به صورت عبد و بردۀ معشوق درآید و معشوق، خداوند و معبودش بگردد. به راستی همه آن مصایب و مشکلات و پیامدهای مادی و معنوی این انحراف از نگاههای ناروا و آلوده سرچشمه میگیرد.
در چنین شرایطی است که پای عقل به دام میافتد، و از مقام حکومت عزل شده و به اسارت درمیآید و زندانی میگردد و از دست چشم زبان به گلایه میگشاید! اما چشمان به او میگویند که ما مأمور و فرستاده تو بودیم و به غیر از مأموریت خویش کار دیگری از ما سر نزده است!
این حال و وضع البته برای قلبی پیش میآید که از عشق خداوند و اخلاص در عقیده و عمل تهی باشد، زیرا طبیعت قلب به گونهای است که حتماً باید به معشوقی دلبسته و وابسته باشد و چنانچه خداوند محبوب و معبود و مستعان کسی نباشد، قلب را جز عشق و عبادت کسی یا چیزی دیگر چارهای نیست.
خداوند متعال در مورد حضرت یوسف÷میفرماید:
﴿كَذَٰلِكَ لِنَصۡرِفَ عَنۡهُ ٱلسُّوٓءَ وَٱلۡفَحۡشَآءَۚ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٢٤﴾[یوسف: ۲۴]. «بدین ترتیب ما بدی و زشتی را از او دور گردانیدیم به راستی او از بندگان خالص ماست».
زن عزیز مصر از آنجا که مشرک بود و در عین اینک دارای همسر بود، پایش در دام هوسهای آلوده به دام افتاد! اما حضرت یوسف÷به وسیله ایمان و توحید و اخلاص در عین جوان، مجرد، غریب و برده بودن از آن دام خطرناک نجات پیدا نمود!
دوم- بصیرت قلب و سلامت فراست:
ابوشجاع کرمانی میگوید:
«هرکس به وسیله تبعیت از سنت ظاهر خود را آباد کند و به وسیله مراقبت مداوم باطن خویش را پاک نماید، نفس خود را از شهوات بازدارد، چشمان خود را از نامحرمان فرو بنهد، و خود را به خوراک و لباس حلال عادت دهد، فراست و ذکاوت او به خطا نخواهد رفت».
خداوند متعال وضع و حالی را که قوم حضرت لوط در آن قرار داشتند، بیان نموده و سپس فرموده است: ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّلۡمُتَوَسِّمِينَ ٧٥﴾[الحجر: ۷۵].
«به درستی در این برای هوشمندان آیات و نشانههایی است».
آنان اهل فراستی هستند که خود را از نگاههای آلوده و اعمال زشت مصون داشتهاند.
خداوند متعال پس از دستور فرمودن به اهل ایمان برای دوری از نگاههای حرام و اعمال منافی عفت و اخلاق میفرماید: ﴿۞ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ﴾[النور: ۳۵].
«خداوند نور (روشنایی بخش) آسمانها و زمین است».
راز این موضوع در این است که پاداش از نوع عمل است، و هرکس چشم خود را از آنچه خداوند نگاه به آنها را حرام فرموده برهم نهد، خداوند از همان نوع پاداشی بسیار بهتر را به او عطا خواهد فرمود. و به همانگونه که نور چشمان خود را از محرمات مصون داشته، خداوند نور بصیرت قلب او را دو چندان مینماید، و امور و اشیایی را میبیند که نگاهکنندگان به نامحرم هیچگاه آن را نخواهند دید.
این حقیقتی است که انسان آن را احساس مینماید، زیرا قلب انسان به سان آینه و هوس و همچون زنگزدگی در آن است، چنانچه آینهای از زنگ و گرد و غبار پاک شود، صورت حقایق به همان وضعیتی که هستند در آن نمایان خواهند شد.
اما اگر آینهای گردآلود و زنگزده باشد، عکس و صورت حقیقی اشیاء در آن به وضوح دیده نخواهد شد، و قلبی هم که بر اثر نگاههای هوس آلود، دچار زنگزدگی و آلودگی شده باشند، کلام و کردار سرچشمه گرفته از آن ظنی و تخمینی خواهند بود.
سوم: قوت و ثبات و شجاعت قلب:
همانگونه که خداوند قلب را به وسیله نور خویش از بصیرت برخوردار میفرماید، از طریق تقویت و توانمند نمودنش نیز او را در مقام صدارت و حاکمیت مملکت وجود آدمی قرار خواهد داد و آن را از هردو نیرو بهرهمند خواهد فرمود. و در چنین شرایطی شیاطین به شدت از آن فراری میشوند، همانگونه که در روایتی آمده است:
«کسی که با هوی و هوسهای خود مخالفت کند، شیطان از سایه و هیبت او بر خود خواهد لرزید».