طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

دوم: قلب میت «مُرده»:

دوم: قلب میت «مُرده»:

قلب میت در نقطه مقابل زنده قرار دارد [۶]. قلبی است که دارای حیاتی به معنای واقعی آن نیست، خداوند خویش را نمی‌شناسد، اوامر او را اطاعت نمی‌کند و در پی کسب رضایت او نیست، بلکه با شهوت‌ها و هوس‌های خویش همراه شده و به این که آن هوس‌ها موجب خشم و عذاب خداوند می‌شوند اهمیتی نمی‌دهد! هدف او تنها رسیدن به اهداف گناه‌آلود خویش است و رضایت و خشم خداوند برای او مهم نیست.

صاحب قلب میت همه محبت، خشیت، رضایت، خشم و احساس عظمت را به غیر خداوند اختصاص داده و از دیگران اطاعت و فرمانبرداری می‌نماید: اگر چیزی را دوست بدارد و یا از چیزی خشمگین باشد، ببخشد یا از بذل و بخشش خودداری کند، همه آن‌ها را در راستای هوی و هوس‌های خویش است که انجام می‌دهد.

او آنچه را که در اختیار دارد بر عبادت و محبت پروردگار خویش ترجیح داده است، امام او هوی و هوس، و راهنمای او جهالت و مرکبش غفلت است.

همه توان فکری خود را برای کسب اهداف دنیوی به کار گرفته و سرمستی و هوی پرستی و عشق به دنیای زودگذر سراپای او را فرا گرفته و بانگ بازگشت به اطاعت خداوند و تهیه توشه آخرت را از مکانی دور دست می‌شنود و به نصیحت ناصحان گوش فرا نمی‌دهد و به شفقت مشفقان اهمیتی نمی‌دهد و از هر ابلیس پیدا و پنهانی اطاعت می‌نماید.

تنها مسایل مادی و دنیوی است که خشم و یا خشنودی او را برمی‌انگیزد، و گوش او از شنیدن حق و حقیقت کر و برای شنیدن باطل باز است.

همراهی با صاحب این چنین قلبی همه‌اش بیماری و ناهنجاری، و معاشرت با او سم‌کشنده و مایه خواری و هم‌نشینی با او به معنای مرگ و نابودی است.

[۶] منظور از قلب زنده و قلب مرده در اینجا مرگ و زندگی به معنای اصطلاحی نیست بلکه منظور از زنده‌بودن قلب هوشیاری و حق‌پذیری و پاکی و منظور از مرگ ضد آن است.