منظور از «ثیاب»:
اکثر مفسرین متقدم و معاصر بر این باورند که منظور از کلمهی «ثیاب» در آیه ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤﴾قلب است. و منظور از طهارت، اصلاح اخلاق و اعمال است.
واحدی میگوید: مفسرین در مورد معنا و مقصود از «ثیاب» در این آیه اختلاف نظر دارند. عطاء از ابن عباسبروایت نموده که یعنی خود را از گناه و از آنچه که جاهلیت آن را اجازه میداده پاک کن!
رأی قتاده و مجاهد نیز همین گونه است، آنان گفتهاند:
«یعنی نفس خود را از آلودگی گناه پاک کن!»
شعبی، ابراهیم، ضحاک و زهری نیز همچنین نظری دارند.
بر این اساس منظور از «ثیاب» در اینجا «نفس» بشری است. و مردم عرب کلمه ثیاب را به کنایه برای نفس به کار میگرفتهاند، برای مثال شماخ در یکی از اشعار خود میگوید:
رموها بأثواب خفاف فلا ترى
لها شبهاً إلا النعام المنفرا
«او را با لباسی نازک طرد کردند و او را تنها همچون شتر مرغی بدقواره مشاهده میکردی».
عنتره نیز میگوید:
فشككت بالرمح الطويل ثيابه
ليس الكريم على القنى بمحرم
«با نیزهای بلند لباس او را پاره کردم، اما آدمهای اهل فضل و بزرگ از شرم و حیا بیبهره نیستند».
حسن نیز میگوید: ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤﴾یعنی: «اخلاق خویش را نیکو بگردان!» قرطبی هم همین نظر را دارد.
بر این اساس ثیاب به معنای اخلاق است، زیرا اخلاق انسان همانگونه که لباس بدن او را میپوشاند، - احوال و اوضاع او را شامل میشود.
عوفی نیز از ابن عباسبدر مورد این آیه روایت مینماید که:
«یعنی لباسی را که میپوشی از درآمد ناپاک و حرام تهیه نشده باشد و سعی کن از اموال غصبی و غیر شرعی استفاده ننمایی!
از سعید بن جبیرسنیز روایت شده که: ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ ٤﴾یعنی «قلب و نیت خویش را پاک بگردان!».
ابوالعاص میگوید: «ثیاب» یعنی لباس، و برای قلب هم به کار برده میشود، برای مثال گفته شده: «فسُلّی ثیابی من ثیابک تنسلی».
«آرامش و تسلی پیدا کن چون قلب من از قلب تو آرامش مییابد».