تکلفات و پیچیدهنمودن مسایل توسط متکلمین:
بهترین و درستترین آراء متکلمان و غیر آنان، همان مسایلی هستند که به صورتی بسیار دقیق و زیبا در قرآن بیان شدهاند، تنها چیزی که در چنته اهل کلام وجود دارد، تکلف و تطویل و تعقید به عبارت دیگر بیهودهکاری و طول و تفصیلهای غیر ضروری و پیچیدهکردن مسایل ساده است.
همانگونه که گفته شده:
لولا التنافس في الدنيا لما وضعت
كتب التناظر لا «المغني» ولا «العمد»
يحللون بزعم منهم عقداً
وبالذي وضعوه زادت العقد
«اگر به خاطر رقابت بر سر امور دنیوی نبود، نه کتابهای مناظره نه «مغنی» و نه «العمدة» نوشته نمیشدند، به گمان خویش گرههایی را گشودهاند، اما با کاری که کردهاند، گرهها فراوانتر و پیچیدگیها محکمتر شدهاند».
اهل کلام گمان بردهاند که به وسیله آنچه گفتهاند، شبهه و شکها را برطرف کردهاند، اما اهل علم و تحقیق به درستی یافتهاند که با آن پیچیدهگوییهای ایشان بر پیچیدگی و گنگی شبههها افزوده شده است.
محال است که شفاء و هدایت، و علم و یقین در کتاب خداوند و کلام پیامبران او یافت نشوند، اما در کتابهای آن آدمهای حیران، سرگردان، شکاک و به شکانداز بسیار یافته میشوند کسانی که انسانی اهل تحقیق که به نهایت و نتیجه اقدام و مرام ایشان پی برده [۴۲]. در مورد آنان گفته است:
نهاية إقدام العقول عقال
وأكثر سعي العالمين ضلال
وأرواحنا في وحشة من جسومنا
وحاصل دنيانا أذى ووبال
ولم نستفد من بحثنا طول عمرنا
سوى أن جمعنا فيه قيل وقالوا
«سرانجام تلاش اندیشهها به بن بست رسیدن و بیشتر تلاش تلاشگران گمراهگردیدن است، روحهایمان در جسمهایمان دچار غربت و وحشت شدهاند و دستآوردهای ما در دنیا همهاش در درد و رنج خلاصه میشوند. از درس و بحثهای خود در طول عمر خویش به غیر از جمعآوری قیل و قال سودی عایدمان نگردید».
من در مکاتب کلامی و فلسفی تحقیق و بررسی بسیار نمودهام. اما چیزی که دردی را درمان کند و آبی بر روی آتش بپاشد، در آنها ندیدهام، و به این نتیجه رسیدهام که کوتاهترین راه برای رسیدن به حق و حقیقت و سربلندی و سعادت قرآن است.
در مورد «اثبات» بخوانید! ﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ ٥﴾[طه: ۵].
«خداوند رحمن بر عرش قرار گرفت».
﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ﴾[فاطر: ۱۰]. «سخن پاک و سنجیده به سوی او بالا میرود».
و در رابطه با «نفی» بخوانید!
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ﴾[الشوری: ۱۱]. «هیچ چیزی همانند او نیست».
﴿وَلَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠﴾[طه: ۱۱۰]. «علم ایشان به هیچوجه همه چیز او را شامل نمیشود».
هرکس تجربه کند، به نتیجهای همچون نتیجۀ من دست خواهد یافت.
آن اشعار را امام فخر رازی در پایان کتابهای خود مینوشت شخصیتی که در علم کلام و فلسفه استاد مطلق عصر و زمان خود بوده است.
امثال او از اینگونه سخنان بسیار بر زبان آوردهاند. و ما آنها را در کتاب «الصواعق المرسلة» آوردهایم.
نظرات برخی از آگاهان از آراء اهل کلام را آوردیم، از جمله این سخن که:
«آخر أمر المتكلمين الشك، وآخر أمر المتصوفين الشطح».
«خلاصه و حاصل کار اهل کلام افزایش شک و تردید و حاصل کار اهل تصوف یاوه و خرافات است».
اما قرآن در ارتباط با عقاید صحیحه، اخلاق فاضله و اعمال صالحه که والاترین هدف انسانهاست، انسان را به حق و یقین میرساند. و خداوند که آن را نازل نموده آن را برای همین هدف فرستاده و شفای آنچه در دل وجود دارند قرار داده و وسیله هدایت و رحمت اهل ایمانش در زندگی گردانیده است.
[۴۲] امام فخرالدین رازی متوفی سال ۶۰۶۰ هـ . ق