طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

نفس اماره:

نفس اماره:

نفس اماره: یا نفس سرکش و بسیار دستوردهنده به نافرمانی و ناپرهیزکاری در مقابل «نفس مطمئنه» قرار دارد، نفس اماره صاحب آن را به همه آنچه که خود دوست می‌دارد دستور می‌دهد و او را برای تبعیت از باطل و افتادن به دنبال کشش‌های ناروا ترغیب می‌نماید.

نفس اماره سرچشمه تمامی تباهی‌ها و بدی‌هاست، اگر انسان از آن اطاعت کند او را به سوی ارتکاب همه زشتی‌ها و پلشتی‌ها راهنمایی می‌کند.

خداوند متعال در مورد آن صفت «اماره بالسوء» یعنی بسیار امرکننده به بدی را آورده، نه «آمر» و امرکننده تنها، زیرا طبیعت و عادت نفس همین امرکردن‌ها و فریبکاری‌هاست، مگر کسی که توانسته باشد، آن را پاک و تزکیه کند، در این صورت است که او را به خیر و نیکی فرا می‌خواند و این هم از نعمت رحمت و هدایت الهی است، زیرا اساس کار نفس کشانیدن انسان به گرداب گناه و منجلاب معصیت است.

نفس در اصل ظالم و جاهل آفریده شده، و عدالت و دانش و دینداری برای آن از طریق پروردگار و هدایت آفریدگار فرا راه آن قرار داده می‌شود، اما اگر راه رشد، تعالی و تزکیه را به او نمی‌نمایاند، همچنان بر ظلم و جهل خود باقی می‌ماند.

عامل اصلی فراخوانی فراوان و مداوم نفس به نافرمانی خداوند ناشی از ستمگری و نادانی اوست. اگر فضل، رحمت و هدایت خداوند نبود، حتی یک نفر هم نفس خویش را پاک و تزکیه نمی‌کرد.

هرگاه خداوند به آن اراده خیر بفرماید، آگاهی و ارادۀ او را برای «اصلاح و تزکیه» تقویت می‌نماید. و هرگاه در مورد او این چنین خواستی نداشته باشد، او را به همان حال ستمگری و نادانی خویش که براساس آن آفریده شده باقی می‌گذارد.

عامل ستم یا جهالت است یا حق ناپذیری که این هم در اصل به جهالت برمی‌گردد. و حق ناپذیری لازمه‌ی جهالت است، به همین خاطر فرمان‌دادن فراوان آن به بدی و ناروایی لازمه و جزو طبیعت آن است، مگر آن که مشمول رحمت هدایت خداوند بگردد.

بدین ترتیب معلوم می‌شود که ضرورت اطاعت انسان از «معبود واحد» خویش بر هر ضرورت دیگری برتری دارد و با هیچ نیاز و ضرورت دیگری قابل مقایسه نیست. و چنانچه خداوند به اندازه یک چشم بر هم‌نهادن رحمت و توفیق و هدایت خود را از او دریغ بدارد، سرانجامی به غیر از هلاک و نابودی نخواهد داشت.