محاسبهی نفس:
- ضرورت توجه و تفکر انسان ابتدا در مورد حق خداوند بر خود.
- پس از آن در این مورد که آیا آنگونه که لازم است به مسئولیتهای خویش عمل کرده است یا نه؟ نفس خود را محاسبه کند.
برترین اندیشیدن، اندیشیدن در این مورد است، زیرا قلب را به سوی معبود راستین سوق خواهد داد و او را در بارگاه با عظمت خداوند به خضوع و خشوع و تواضع وادار خواهد کرد و به تمام معنی خود را نیازمند او خواهد شمرد، نیازی که عین بینیازی و تواضعی که عین سربلندی است. اما چنانچه انسان به هراندازه اعمال نیکی را که دوست میدارد انجام بدهد، اگر محاسبه نفس را فراموش نماید. فضیلت و نیکی بسیار بیشتری را از آنچه که انجام داده از دست داده است.
امام احمد میفرماید: ابن القاسم از صالح المری و او از عمران الجونی و او نیز از ابی الجلد نقل نموده است که:
«خداوند به حضرت موسی÷وحی فرستاد که هرگاه به ذکر من میپردازی اعضایت بر خود بلرزند و به هنگام ذکرم خاشع و آرام باش! به هنگام ذکر زبانت را در پشت قلبت قرار بده! هرگاه به پیشگاه من آمدی با حالت عبدی درمانده و ذلیل بیا! نفس خویش را که به مذمت اولیتر است مورد ملامت قرار بده! و هرگاه با من راز و نیاز مینمایی با قلبی نگران و زبانی پاک و صادق با من مناجات کن!»
یکی دیگر از فواید توجه انسان اهل ایمان به حقوق خداوند بر خویش آن است که به او اجازه نمیدهد بر کرداری از کردارهای خویش – هرچیزی که باشد – اعتماد و اتکاء کند، زیرا هرکس که تنها به کردار خود اعتماد کند به سوی خداوند صعود نخواهد نمود.
همانگونه که امام احمد/از یکی از اهل معرفت خداوند نقل کرده که مردی به او گفته است: «من در نمازهایم آن چنان اشک میریزم که نزدیک است از آب چشمانم سبزه و گیاه برویند».
آن اهل معرفت به آن آدم گفت: «اگر به حقیقت به خداوند معرفت پیدا میکردی و میخندیدی بهتر از آن بود که میگریستی و از عبادت و اعمال خود اسم میبردی! زیرا نماز کسانی که کار و عبادت خود را به رخ دیگران میکشند، از سر ایشان بالاتر نمیرود».
به او گفت: مرا وصیتی و نصیحتی کن!
گفت: در مورد دنیا اهل زهد و قناعت باش و با اهل دنیا بر سر آن نزاع مکن! و همچون زنبور عسل باش که از پاکی میخورد و پاکی پدید میآورد. و اگر بر روی شاخهای بنشیند به آن زیانی نمیرساند!
به تو توصیه میکنم که از وفاداری سگ نسبت به صاحبش پند و عبرت بگیری! آنان گاهی او را گرسنه نگاه میدارند و گاهی از خود طرد میکنند، اما او از بودن در کنارشان و نگاهبانی از دارایی و ثروتشان کوتاه نمیآید».
امام شاطبی از این کلام الهام گرفته و این شعر را سروده است که:
كن كالكلب يقصيه أهله
ولا يأتل في نصحهم متبذلاً
«همچون سگی باش که صاحبانش او را از خود دور میکنند، اما خشمگین نمیشود، و از خدمت به ایشان کوتاهی نمیورزد».