طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

تعریف بیماری قلب:

تعریف بیماری قلب:

هرکدام از اعضای وجود انسان به خاطر عملی خاص آفریده شده و کمال آن در ادای هرچه بهتر آن عمل تحقق پیدا می‌نماید.

اما بیماری آن این است که از اقدام به کاری که برای آن آفریده شده به تمامی باز بماند، یا به صورتی ضعیف و ناموزون آن را انجام بدهد.

بیماری و عیب دست این است که کار و مسؤلیت خود را نتواند به خوبی انجام بدهد.

بیماری چشم آن است که توانایی دیدن و مشاهده را به صورت مطلوب از دست داده باشد.

بیماری و عیب زبان نیز این است که توانایی سخن‌گفتن را نداشته باشد.

بیماری جسمی آن است که حرکت و توان طبیعی خود را از دست بدهد یا ضعیف و ناتوان بگردد.

بیماری قلب: نیز این است که از معرفت، محبت، شوق به ملاقات خداوند و توجه و بازگشت به او و ترجیح‌دادن آن‌ها بر دیگر امور – که به خاطر آن‌ها آفریده شده – ناتوان باشد.

چنانچه انسان به غیر از خداوند خویش هرچیزی را بشناسد. و هرچند به تمامی لذایذ و نعمت‌های دنیوی دست پیدا کند، به مقام محبت خداوند و شوق دیدار و انس به او دست نخواهد یافت. و همچون آن است که به هیچگونه لذت، نعمت و سعادتی نایل نگردیده باشد. حتی اگر قلب انسان از محبت خداوند تهی باشد، همه لذایذ و نعمت‌ها به عذاب و بدبختی تبدیل می‌شوند، و از دو نظر به همان اندازه که از نعمت‌ها برخوردار بوده، در اضطراب و عذاب قرار خواهد داشت:

- به خاطر از دست‌دادن آن‌ها، و بر اثر عشق و علاقه‌ی بسیاری که به آن نعمت‌ها و لذایذ دارند، و این که روزی آن‌ها را از دست می‌دهند.

- همچنین به علت از دست‌دادن چیزی که از همه آن لذت‌ها و نعمت‌های مادی برتر و با دوام‌ترند.

هرکس به حقیقت معرفت خداوند برسد، به درستی او را دوست می‌دارد، عبادتش را برای او خالص می‌گرداند و محبت هیچ چیزی را بر محبت او برتری نخواهد داد.

هرکس چیزی دوست داشتنی را بر دوستی با خداوند ترجیح دهد، دل او بیمار است، همانگونه که معده اگر به خوراکی‌های آلوده و بی‌خاصیت عادت کند، آن را بر خوراکی‌های پاک و مطلوب ترجیح می‌دهد، و اشتهابه آن دو را جا به جا می‌نماید.