طب القلوب - آسیب شناسی شخصیت انسان

فهرست کتاب

امراض قلب دو نوع‌اند:

امراض قلب دو نوع‌اند:

نوع یکم: نوعی از مرض و بیماری است که انسان در حین بیماری آن را فوراً احساس نمی‌کند. این بیماری‌های بیماری‌هایی مانند: «جهالت، شکوک و شبهات و شهوات» هستند که پیشتر در موردشان سخن گفته‌ایم.

این نوع از بیماری زیان‌ها و پیامدهایش از دیگر انواع آن به مراتب بدتر و خطرناک‌تر است، اما بیمار به خاطر فساد قلب خویش آن‌ها را احساس نمی‌کند، زیرا مدهوشی بر اثر جهالت و تبعیت از هواهای نفسانی مانع از آن می‌شود که درد و رنج و اثرات آن‌ها را درک نماید، در حالی که عواقب و اثرات آن‌ها کاملاً با او همراه است، اما به خاطر دلمشغولی به امور باب طبع خویش از آن‌ها در غفلت قرار دارد.

همانگونه که گفته شد: این یکی از بدترین و پیچیده‌ترین انواع بیماری‌های درونی است.

تنها پیامبران و پیروان ایشان از آنجا که متخصصان معالجه آن بیماری‌ها هستند، از عهده مداوایشان برمی‌آیند.

نوع دوم: نوعی از بیماری قلبی و درونی است که انسان را در همان حال دچار درد و رنج می‌نماید، مانند: غم و اندوه و خشم و کینه و...

این نوع از بیماری‌ها غالباً با داروهای مناسب مانند برطرف‌نمودن اسباب، یا فراهم‌نمودن اموری که در برابرشان قرار دارند و در صورت تحقق عوامل آن‌ها را برطرف می‌نمایند، دفع و برطرف می‌شوند.

این همانند قلب است که از درد و رنج‌های جسم و ناهنجاری‌های آن دچار درد و ناهنجاری می‌شود، و جسم نیز به همین صورت است و تحت تأثیر بیماری‌های جسمی قرار می‌گیرد و از بی‌تابی آن‌ها بی‌تاب می‌گردد.

امراض ظاهری قلبی که به وسیله راه حل‌های طبیعی برطرف می‌شوند جزو بیماری‌های جسمی به شمار می‌آیند، و این به تنهایی موجب شقاوت و عذاب پس از مرگ نمی‌شوند.

اما این امراض باطنی قلبی هستند – که تنها به وسیله داروهای ایمانی تجویز شده از جانب صاحب رسالت قابل معالجه می‌باشند – که باعث شقاوت و عذاب دردناک در دنیا آخرت می‌شوند، مگر آن که به وسیله داروهای مناسب به معالجه آن‌ها اقدام شود.

زیرا اگر از آن داروها و راهکارها استفاده شود قطعاً بیماری برطرف شده و شفا حاصل خواهد شد.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قَٰتِلُوهُمۡ يُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ بِأَيۡدِيكُمۡ وَيُخۡزِهِمۡ وَيَنصُرۡكُمۡ عَلَيۡهِمۡ وَيَشۡفِ صُدُورَ قَوۡمٖ مُّؤۡمِنِينَ ١٤ وَيُذۡهِبۡ غَيۡظَ قُلُوبِهِمۡۗ وَيَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ١٥[التوبة: ۱۴- ۱۵].

«با ایشان بجنگید خداوند ایشان را به دست شما عذاب می‌دهد و خوار می‌گرداند و شما را بر ایشان پیروز می‌کند، دل‌های مردم مسلمان را شادمان می‌سازد، خشم را از دل‌هایشان برطرف می‌نماید و خداوند توبه هرکس را هم که بخواهد می‌پذیرد».

خداوند اهل اسلام را به رویارویی با دشمنان خود فرا خوانده و ایشان را یادآور می‌شود که در آن شش فایده وجود دارد که عبارتند از:

۱- خداوند آن دشمنان را عذاب دهد.

۲- آنان را خوار و درمانده می‌گرداند.

۳- اهل ایمان را بر ایشان پیروز می‌کند.

۴- آنان را شادمان و مسرور می‌گرداند.

۵- خشم دل آنان را برطرف می‌نماید.

۶- توبه هرکس را که بخواهد می‌پذیرد.

خشم و غضب دل را به درد می‌آورد و داروی آن در برطرف‌کردن عوامل آن خشم قرار دارد. اگر به راستی اسباب آن برطرف شود، شفا حاصل خواهد شد، اما اگر کسی به ناروا و ستم و باطل بخواهد خشم خود را فرو بنشاند، در واقع بر آتش خشم خویش به جای آب نفت ریخته است و همانند کسی است که بخواهد رنج و بیماری عشق خود را از طریق فسق و فجور با معشوق، کاهش بدهد، در حالی که چنین چیزی بیماری او را افزایش می‌دهد، و او را به بیماری‌های جسمی و درونی بسیار بدتر و خطرناک‌تر از بیماری عشق مبتلا می‌سازد.

غصه و اندوه نیز جزو بیماری‌های قلبی به شمار می‌آیند. و تنها با فراهم‌نمودن امور مقابل آن‌ها مانند امور مسرت‌بخش و شادی آور می‌توان آن‌ها را مداوا کرد.

اگر این کار به درستی انجام پذیرد، قلب شفا پیدا خواهد کرد، و بیماریش برطرف خواهد شد. اما اگر از راه نادرست و باطل برای معالجه آن‌ها استفاده شود، پنهان می‌شوند، اما برطرف نمی‌گردند و در عین حال امراض بدتر و خطرناک‌تری را در پی خواهند داشت.

جهل نیز به همین صورت بیماری خطرناکی است که به سختی قلب انسان را آزار می‌دهد. اما برخی از انسان‌ها از طریق علوم غیر مفید می‌خواهند آن را مداوا کنند، و گمان می‌کنند که به وسیله آن علوم بر بیماری جهل خویش چیره می‌شوند، اما در واقع با آن کارشان بیماری خود را افزایش می‌دهند.

اما قلب به خاطر مشغول‌شدن به آن علوم غیر مفید و غفلت و بی‌خبری از علوم مفید، وجود بیماری خطرناک در درون خود را احساس نمی‌نمایند، در حالی که تنها راه معالجه بیماری جهل کسب علم و معرفت مفید است.

رسول خدا جدر مورد کسانی که از روی جهل و ناآگاهی فتوا داده و فتوای ایشان باعث مرگ سؤال‌کننده گردیده فرمودند:

«قَتَلُوهُ قَتَلَهُمُ اللَّهُ، أَلاَ سَأَلُوا إِذْ لَمْ يَعْلَمُوا، فَإِنَّمَا شِفَاءُ الْعِىِّ السُّؤَالُ» [۴۰].

«او را کشتند! خدا مرگشان دهد! وقتی نمی‌دانند، چرا نمی‌پرسند؟! تنها راه بهبودی از بیماری جهل‌پرسیدن است».

رسول خدا ججهل را بیماری و شفای آن را سؤال از اهل علم بیان فرموده‌اند.

همچنین کسی که در مورد چیزی شک و تردید دارد، تا زمانی که در مورد آن به علم و یقین نرسیده، قلب و روحش در عذاب خواهند بود، و از آنجا که درد و الم را جوشش و حرارتی است، هرگاه به آن علم و یقین رسید، همانند آن است که آب سردی را بر روی او ریخته باشند.

قلب نیز به خاطر جهالت و ضلالت در مورد راه رشد و تکامل خود دچار رنج و سختی است، و تنها با علم و هدایت از آن رنج و سختی رهایی پیدا خواهد کرد.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن يُرِدۡ أَن يُضِلَّهُۥ يَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَيِّقًا حَرَجٗا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي ٱلسَّمَآءِۚ[الأنعام: ۱۲۵].

«خداوند به هرکس اراده کند که او را هدایت بدهد دل او را برای پذیرش اسلام گشاده می‌سازد و به هرکس اراده کند که گمراهش گرداند، دل او را همچون کسی که بخواهد در آسمان بالا برود تنگ نموده و در تنگنا قرار می‌دهد».

در بخش‌های آینده در مورد اسباب ضیق صدر و بی‌تحملی و راه‌های معالجه آن به امید خداوند سخن خواهیم گفت.

مقصود و هدف این است که:

- برخی از بیماری‌های قلب به وسیله داروها طبیعی مناسب برطرف می‌شوند.

- برخی دیگر از آن‌ها به وسیله داروهای شرعی و ایمانی برطرف می‌گردند.

- قلب‌هایی زنده و سالم و قلب‌هایی مرده و یا بیمار وجود دارند.

آگاهی از امور مربوط به بیماری‌های باطنی به مراتب اهمیت‌شان از بیماری‌های جسمی و بیماری‌های ظاهری قلب بیشتر و سرنوشت‌سازتر است.

[۴۰] بروایت ابوداود و ابن ماجه و دارمی.